حکایاتصفحه اصلی

دعای مستجاب طوطی

 

خانمی برای طرح مشکلش به کلیسا رفت. او با کشیش ملاقات کرد و گفت: من دو طوطی ماده دارم که فوق العاده زیبا هستند. اما متاسفانه فقط یک جمله بلدند که بگویند:
ما دو تا دخترخوشگل هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟ این موضوع آبروی مرا به خطر انداخته، چگونه آنها را اصلاح کنم؟
کشیش که از حرفهای خانم جا خورده بود گفت:
واقعاً جای تاسف دارد که طوطی های شما چنین عبارتی را بلدند. من یک جفت طوطی نر در کلیسا دارم. آنها خیلی خوب حرف میزنند و اغلب اوقات دعا میخوانند. شما طوطیهایتان را مدتی به من بسپارید. شاید در مجاورت طوطی های من به جای آن عبارت وحشتناک یاد بگیرند کمی دعا بخوانند.
خانم از این پیشنهاد خوشحال شده و پذیرفت.
فردای آن روز با قفس طوطی های خود به کلیسا رفت. کشیش در قفس طوطی هایش را باز کرد و خانم طوطی های ماده را داخل قفس طوطی های کشیش گذاشت.
یکی از طوطی های ماده گفت: ما دو تا دخترخوشگل هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟
طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند. سپس یکی به دیگری گفت:
دعاهامون مستجاب شد…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا