صفحه اصلی

داستان عکس های برتر سال …

سال ۲۰۱۶ سالی پر از تحولات به‌ویژه سیاسی بود که بُرش‌هایی حساس از آن وقایع در شکار فرمی از عکس ثبت شده. هر کدام از این عکس‌ها داستانی دارد خواندنی به زبان عکاس که در ادامه به همراه تصاویر، خواندنی و دیدنیست.

 

پسری دوچرخه سوار در میدان‌های نفتی غیّاره

 

عکاس و راوی: کارل کورت

“شنیده بودم که چاه‌های نفت غیّاره عراق در آتش می‌سوزند و ساعت‌ها رانندگی کردم تا به آنجا بروم. سرانجام که به آنجا رسیدم، جوّی عجیب بر آن شهر حاکم بود، حسی از خطر که هرچیزی می‌توانست در آنجا اتفاق بیافتد. رابط ما گفت که احساس نگرانی می‌کند و هر وقت فردی محلی مثل او اینچنین چیزی بگوید که احساس خطر می‌کند باید به حرفش گوش داد. توافق کردیم که بیش از ده دقیقه آنجا نمانیم. من هم کورنومترم را روشن کردم و شرع کردم به عکاسی.

داشتم از شعله‌های آتش و دودی که صدها متر به آسمان رفته بود عکس می‌گرفتم. صحنه‌هایی مانند جلوه‌های ویژه سینمایی به چشمم می‌آمد با خودم فکر کردم که شرم‌آور است که هیچ کس نیست تا از این وضع فاجعه‌آمیز اینجا و اینکه مردمش در چه شرایطی زندگی می‌کنند چیزی ثبت کند که در آن لحظه پسرکی با دوچرخه رد می‌شد که چند لحظه ایستاد و مرا نگاه کرد که این لحظه را با دوربین شکار کردم . ده دقیقه که تمام شد سوار ماشین شده و دور شدیم. آن لحظه از این آگاه بودم که در کمال آگاهی دارم این کودک را در  آن شرایط خفه کننده و مرگ‌آور دود و غبار غلیظ ترک می‌کنم…”

 

دیداراک باراک اوباما با ترامپ پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری

 

عکاس: وین مک‌نامی

“روز بعد از انتخابات، در شهر نیویورک که قرار بود شب انتخابات و نیز هیلاری کلینتون نماینده دموکرات‌ها را پوشش بدهم که هیلاری بین عموم ظاهر نشد. بلافاصله به واشنگتن برگشتم و به اداره مطبوعات کاخ سفید تقاضا دادم که در جلسه دیدار اوباما و ترامپ حضور داشته باشم و عکاسی کنم. صبح روز بعد من به همراه ۳۰ عکاس دیگر به «اووال آفیس» رفتیم. اول فکر کردم که جو باید خیلی سرد باشد ولی اینچنین نبود و اوباما و ترامپ خیلی خوب با هم برخورد و دیدار کردند و اوباما خیال همه را بابت ادامه انجام وظایفش در کاخ سفید راحت کرد.

مادامیکه داشتم عکاسی می‌کردم نظرم به تابلو‌های پشت سر آنها جلب شد. پرتره‌ای از اولین رییس جمهور آمریکا جورج واشنگتن در مرکز بود که از بالا به پایین نگاه می‌کرد. مجسمه مارتین لوتر کینگ در سمت چپ ترامپ و آبراهام لینکلن در سمت راست اوباما بود. با خودم فکر کردم که این دو رییس جمهور سابق آمریکا در مورد سیاست امروز این کشور چه فکر می‌کنند. فکر می‌کنم همین عناصر که در این عکس هست باعث قدرت این عکس شده است. تابلوهای روسای جمهور و چهره رو در روی اوباما و ترامپ و جهت دوربین عکاسان، ضرورت و اهمیت این لحظه را نشان می‌دهد.”

 

تخلیه کمپ پناهجویان کاله فرانسه

 

عکاس: اِتیَن لوران

“باور اینکه این عکس در فرانسه گرفته شده بسیار سخت است. می‌توانست وسط یک بیابان، شهری در موصل یا هر کشوری که درگیر جنگ است باشد. مانند شهری در محاصره است که آتش‌هایی درون آن است. اما نه… اینجا فرانسه است. و من هنوز شوکه نشده‌ام بلکه غمگینم. انگار هیچ علاجی برای مشکل جنگل نیست الّا نابودی! به این دلیل من شگفت زده نشدم وقتی آتش زدن‌ها آغاز شد، هنوز نمی‌دانیم چه کسانی این کار را کردند. چهار سال با این کمپ در ارتباط بودم. مردم آن را خوب می‌شناختم و با آنها دیدار کرده بودم. اغلب آنها خون گرم و مهربان بودند. همه ما می‌دانیم که قبل از آتش زدن این کمپ همه چیز تمام شده بود و کمپ طی چند روز تخریب شده بود. پناهجویان می‌دانستند که مجبور به ترک آنجا هستند و دیگر برنخواهند گشت. بسیاری از ترک آنجا خوشحال بودند و امیدوار به نقل مکان به جایی بهتر و شاید درخواست شهروندی فرانسه. این عکس برای من نشان دهنده‌ی یک پایان است اما نه یک نتیجه زیرا مسئله اینست که حل این مشکل که مهاجران به کجا می‌توانند بروند سخت و دور است.

 

رقابت «یوسین بولت» در المپیک «ریو ۲۰۱۶»

 

عکاس: کامرون اسپنسر

این عکس در طی مسابقه نیمه نهایی یوسین بولت گرفته شد. همه از او انتظار داشتند و خیلی فشار روی او بود. من در آن لحظه داشتم از پرش ارتفاع عکاسی می‌کردم اما یک فرصت کوچک گیر آوردم و زیرزیرکی چرخیدم سمت دوی ۱۰۰ متر. به طرف علامت ۷۰ متری دویدم و می‌دانستم که او باید در جلوی دیگر دونده‌ها باشد و قصد داشتم با سرعت «شاتر» پایین دوربین از او عکس بگیرم. شروع اولم اشتباه بود و فرد دیگری را هدف قرار داده بودم و با خودم گفتم خدایا این یوسین بولت نباشد و خوشبختانه او نبود. چون اینجا بحث لحظات و صدم‌های ثانیه‌های رقابت‌های المپیک بود. دوباره برگشتم و دوربینم را تنظیم کردم. تفنگ شلیک شد و بولت در جلوی خط ۶۰ متری بود. زمان گرفتن همچنین عکس‌هایی که سرعت پایین است تکان‌های دوربین روی عکس تاثیر می‌گذارد و من نفسم را حبس کردم و دونده‌ها از جلوی دوربینم رد شدند. بعد که عکس را نگاه کردم پوزخند بزرگ بولت را که دیدم باورم نمی‌شد که چه عکس متفاوت و هیجان‌انگیزی گرفته‌ام. عکس را که نتشر کردم در شبکه‌های اجتماعی بسیار صدا کرد. تا آن موقع هیچ عکسی با شکار لحطه همچون این نگرفته

 

«غش کردن یکی از نیروهای گارد سلطنتی»

 

عکاس: دایلن مارتینز

این عکس از رژه سواره‌نظام برای نودمین سال تولد ملکه بریتانیا گرفته شد. من و ده دوازده‌ تا عکاس دیگر در این مراسم حضور داشتیم. در این چنین لحظاتی آدم انتظار گرفتن عکسی از ملکه و خانواده سلطنتی را دارد که در کالسکه نشسته و نیز پرنس چارلز و ویلیام که سوار بر اسب هستند و با لباس‌هایی ویژه چشم نواز هستند. مطمئنا این اولین نیروی گاردی نیست که غش می‌کند اما غش کردن گارد در اینچنین روز و مراسمی غیرقابل انتظار است. فکر می‌کنم اولین کسانی که به این غش کردن عکس‌العمل نشان می دهند عکاسان باشند. همه گفتیم وای خدا! و شروع کردیم به عکس گرفتن از این صحنه. انگار زمان متوقف شده بود و دیگر نفرات گارد نیز نمی‌توانستند نسبت به آن عکس‌العملی نشان بدهند و می‌بایست کار خود را انجام دهند. پس از دقایقی یک زن از بخش تشریفات ارتش رستگاری به کمک آمد و چند نفر دیگر او را که کاملا غش کرده و بیهوش بود بلند کردند و بردند. بر اثر این ضربه صورت آن گارد جراحت دیده بود که مطمئنا پس از هوشیار برایش ناخوشایند خواهد بود اما جراحتی جدی برنداشت.

 

«نجات مهاجران غیرقانونی که کشتی‌شان در حال واژگونی است توسط نیروی دریایی در دریای مدیترانه»

 

عکاس: مارینا میلیتار

مهاجران غیرقانونی که قایقشان بر اثر حمل بیش از حد نفرات در حال واژگونی است توسط نیروی دریایی ایتالیا در مدیترانه بین آب‌های لیبی و ایتالیا نجات داده می‌شوند. نکته جالب اینجاست که ۵۰۰ نفر که در این قایق بودند نجات داده شدند و جسد هفت نفر دیگر در طی عملیات نجات در دریا کشف شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا