معارف

برگی از تقدیر//تاریخچه مرکز اسلامی هامبورگ

برگی از تقدیر-

کشتی های تجاری آلمان از سال ۱۲۸۵ شمسی به طور مرتّب بین بندر هامبورگ در آلمان و بنادر ایران به حرکت در آمدند و بازرگانی بین دو کشور گسترش یافت. با تاسیس شرکت سهامی فرش ایران در سال ۱۹۱۲ میلادی و با صدور قالی ایران به اروپا و آمریکا از طریق آلمان، این کشور به تدریج به بزرگ ترین خریدار فرش ایران در جهان تبدیل شد. به این ترتیب، پای تجّار مسلمان ایرانی نیز برای تجارت فرش به آلمان باز گردید. نامه ی سفیر وقت ایران در برلین خطاب به وزارت امور خارجه ی ایران نشان می دهد که در سال های پیش از آن، جمعیت ایرانیان مسلمان در برلین به رقم چشم گیری رسیده بوده و آنان برای اداره ی امور مسلمانان به فکر تشکیل هیأتی افتادند که به زودی «هیأت شعائر اسلامی» نامیده شد. بنابراین، پیشینه ی ایرانیان مسلمان هامبورگ، بیشتر به حضور بازرگانان (به ویژه تاجران ایرانی فرش) در این شهر پیش از جنگ جهانی اوّل بازمی گردد. امّا داستان بانیان این مسجد با دو اتّفاق بزرگ گره خورده است؛ یکی در شرق و دیگری در غرب.

دو رویداد سرنوست ساز

در غرب آتش جنگ جهانی دوم که از سپتامبر ۱۹۳۹ به دست هیتلر برافروخته شده بود، با برگزاری جشن پیروزی متّفقین در ماه مِی سال ۱۹۴۵ پایان پذیرفت. این در حالی بود که در دوره ی نازی ها، گروه های مسلمان به شدّت زیر نظر بودند و به عنوان عناصر مخالف با حزب نازی شناخته می شدند.

به موازات حوادث پس از جنگ جهانی در غرب، در شرق نیز اتّفاق بسیار مهمّ و تأثیر گذاری روی داد. حوزه ی علمیه قم که به دست آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تأسیس و پایه گذاری شده بود، پس از ایشان در یک دوره ی هشت ساله اداره اش به مراجع صاحب نام قم رسید. آنان در فقدان آیت اللّه العظمی حائری یزدی، توانستند حوزه ی نوپای قم را از طوفان استبداد و سیاست های دین زدایی رضا شاه و هرج و مرج ها و هتّاکی های پس از سقوط وی حفظ کنند و با دعوت از آیت اللّه العظمی بروجردی به شهر قم، در نهایتِ تواضع، زِمام امور را به ایشان تحویل دهند.

آیت الله العظمی بروجردی در سال ۱۳۲۳ شمسی وارد قم شدند و به انتظام بخشیدن به حوزه ی علمیه و تحوّلاتی بنیادین در آن دست یازیدند. در اثر این اقدامات، حوزه ی علمیه قم رونق یافت و رو به گسترش نهاد. یکی از اقدامات کم نظیر این دوره، اهتمام به اعزام نمایندگانی از سوی مرجعیت به خارج از کشور است. آیت الله العظمی بروجردی که در این زمینه کلان نگری خاصی داشت و با نگاهی جهانی، به افق­های بزرگ­تری برای آینده می اندیشید، در حدود سال های ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ به فکر اعزام نماینده ای از جانب خود به اروپا افتاد.

نخستین پیک معنویت

در سال­های پس از جنگ، تعداد ایرانیان آلمان که عمدتاً تاجر، پزشک و دانشجو بودند، رو به فزونی نهاد. آن­ها در هامبورگ با توجّه به نیازی که برای برنامه های مذهبی احساس می کردند، گرد هم می آمدند و جلسات مذهبی برای خود داشتند. به این ترتیب، با زمینه ی مساعدی که پدید آمده بود، مرجع جهان تشیّع، حضرت آیت الله العظمی بروجردی بر اساس اخباری که احیاناً توسط تجّار دین­دار از هامبورگ به ایشان می­رسید و نیز با شناختی که از آیت الله میرزا ابوالقاسم محمّدی گلپایگانی داشتند، وی را در حدود سال ۱۳۳۰ ش (۱۹۵۱م) به نمایندگی از سوی خود به هامبورگ فرستادند. این نخستین گام بود برای آن که آرام آرام هامبورگ به پایگاهی معنوی برای مسلمانان تبدیل شود و در آینده­ای نزدیک، مسجدی خوش نام و بلندآوازه­ای در آن تأسیس گردد.

سرنوشت و تقدیر الهی چنین مقدّر کرده بود که افراد مختلف دست به دست هم بدهند و این مسجد با هر زحمتی که بود، ساخته شود تا پایگاهی برای معنویت و یاد خدا گردد. به همین دلیل، روند کارها همیشه به گونه ای بود که به تحقّق این امر کمک می کرد. اشخاصی که باید گرد هم می آمدند، یکی یکی از راه رسیدند و هر یک وظیفه ی تاریخی خود را بر عهده گرفتند. دکتر علی عماری یکی از آنان بود که به محض رسیدن به هامبورگ، از همان روز اوّل، مسلمانان شهر را جست وجو نموده و در مجالس آنان حاضر می شد و برای ساخت مسجد هامبورگ تلاش کرد.

انتخاب شایسته

موضوع اصلی در قم این بود که کدام یک از روحانیون می تواند در کشوری که هزاران کیلومتر دورتر واقع شده، بهترین نماینده ی مرجعیت باشد؟ پس از تبادل نظر در بیت مرجعیت، آیت الله العظمی بروجردی موافقت خود را برای اعزام روحانی سرشناس و مسلّط به امور فقهی، حقوقی و اجتماعی به هامبورگ اعلام کرد. ایشان بزودی برای تحقّق وعده اش، دانشمند توانا جناب حجّت الاسلام والمسلمین استاد شیخ محمّدتقی محقّقی لاهیجی را به عنوان نماینده ی خود در امور مسجد و راهنمایی مسلمانان در امور دینی و معرّفی اسلام به هامبورگ اعزام نمود.

مدّتی بود که «جمعیت» دنبال خرید زمین مناسب برای بنای مسجد در هامبورگ بود و به این منظور بررسی ها و پی گیری های فراوانی انجام گرفت؛ ولی هیچ کدام از پیشنهادات تصویب نشد. سرانجام همه ی ذهن ها به یک قطعه زمین با مساحت حدود چهارهزار متر مربّع معطوف شد که در خیابان «شونه آوس زیشت» و در همسایگی دریاچه ی زیبای آلستر قرار داشت. مراتب به اطلاع آیت الله العظمی بروجردی رسید و ایشان توسط آقای حاج قاسم همدانیان (تاجر آهن و یکی از بازرگانان معروف ایرانی) هزینه ی خرید زمین را به طور کامل به مبلغ ۰۰۰/۲۵۰ مارک (معادل نیم میلیون تومان آن روز) تأمین کرد. سرانجام در حالی که حدود دو سال از اقامت استاد محقّقی در هامبورگ می گذشت، در روز نهم مهرماه ۱۳۳۶ زمین کنونی مسجد خریداری شد و به ثبت رسید تا با ساخته شدن مسجد در کنار آلستر، نورافشانی مناره های بلند آن، همچون فانوسی زیبا برای دریاچه، چشم های بینندگان را بنوازد.

همان گونه که گفته شد، مسجد در سنّت اسلامی، علاوه بر کارکردهای عینی، ویژگی های باطنی و ظاهری خاصی دارد و معماری آن نیز مشتمل بر نمادهایی چون گنبد، مناره و غیره می باشد که آن را از ساختمان ها ی دیگر متمایز می سازد. در عین حال، مسجدی که در یک منطقه ی توریستی بنا می شود، باید دارای عناصر منحصر به فرد نیز باشد. این حسّاسیت ها موجب شد تا برای تهیه ی طرح و نقشه آن، تکاپوی جدیدی آغاز گردد. در این باره باید با شرکت های ساختمانی آلمان گفت وگو صورت می گرفت. طرح های پیشنهادی به منظور انتخاب نهایی برای آیت الله العظمی بروجردی به قم فرستاده شد و ایشان هم طرح ها را به مشاور خود در امور ساختمانی، استاد معمار آقای حسین لُرزاده ارجاع دادند. معمار لُرزاده تجارب بسیاری در احداث مسجد و بناهای اسلامی داشت. وی طرّاح، مجری، تعمیرکار و سازنده ی بیش از ۸۴۰ مسجد و بنای اسلامی و معنوی است.

قرار بر این شد که همزمان با میلاد منجی عالم بشریّت، حضرت مهدی موعود اوّلین کلنگ ساختمان مسجد در روز شنبه نیمه ی شعبان ۱۹۶۰ میلادی بر زمین زده شود. هوا به شدّت سرد بود و برف سطح زمین را پوشاند بود. سنگی به نشانه­ی یادمان اوّلین سنگ بنای مسجد تهیّه گردید که روی آن آیه ای از قرآن کریم حک شده و به آلمانی ترجمه شده بود و ساخت بنای کعبه توسط ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح عَلیهِمَا ­السلام را یادآوری می کرد: «به یاد آر هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل دیوار خانه ی کعبه را بالا می بردند. پروردگارا از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی.»

پیام آوران دوستی و معنویت

از نکات در خور توجّه در جریان احداث مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، نوع شخصیت ایجاد کنندگان و گردانندگان آن است که پیام خاصی را به اهل تحقیق منتقل می کند. همان طور که معلوم شد، آنان سه گروه بودند: اوّل: مرجعیّت اعلای شیعه و نمایندگان و فرستادگان آن، که جملگی از دانشمندان دینی و روحانیون برجسته بودند و بر اساس تعالیم قرآن و عترت به اعتدال، فلسفه و روش عقلی و استدلالی شهرت داشتند. دوم: تجّار و بازرگانانی که به تجارت فرش و ادویه، آهن و کالاهای دیگر اشتغال داشتند (مثل: حاج میرزا علی نقی کاشانی که به تجارت آهن اشتغال داشت، حاج حسن ولادی تاجر فرش، حاج محمّدحسن عطارباشی تاجر زعفران، منوچهر اقبال و…) سوم: دانشجویان، پزشکان و طبقاتی که برای تحصیل علم یا پژوهش به هامبورگ آمده بودند.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که حضور تأثیرگذار سه گروه یاد شده، هندسه ی اعتدال و امنیت جویی و محکومیت خشونت و افراط را در تاریخ این مسجد به بهترین وجه ترسیم کرده و این واقعیت بر همه آشکار است که بانیان این مسجد و مرکز، از روز اوّل پیام آور دوستی، معنویت، عقلانیت و امنیت برخاسته از آموزه­های دینی بودند.

پس از گذشت یک سال و چهار ماه از بازگشت استاد محقّقی به ایران خلأ قافله سالار در میان مسلمانان هامبورگ کاملاً احساس می شد. در این مدّت، مسجد توسط هیأت امنای جمعیت اسلامی، اداره می شد و به کارهای حدّاقلی بسنده گردید. در یک سال و چهار ماه عدم حضور یک شخصیت روحانی در هامبورگ، جمعیت اسلامی ایرانیان دیگر آن کارها و فعالیت های زمان آقای محققی را هم نداشت و صرفا به صورت دفتری درآمده بود که به وسیله ی برادر ایشان و منشی انجمن به کارهای ازدواج رسیدگی می کرد و دیگر کار خاصی نداشت و حتی جلسات شب های جمعه هم تقریباً به صورت تعطیل درآمده بود. نامه های زیادی نیز بلاجواب مانده بود؛ تو گویی جمعیت اسلامی ایرانیان در هامبورگ متروک شده بود» در این میان آیت الله دکتر بهشتی با تقاضای آیت الله العظمی سیّد محمّدهادی میلانی و اصرار و تأکید آیت الله سیّد مرتضی حائری یزدی و استاد محمّد تقی فلسفی و برخی بزرگان دیگر، مسؤولیت سنگین مسجد هامبورگ را پذیرفت و بنا شد مقدّمات سفر ایشان هرچه زودتر فراهم شود.

مسیحا نفسی می آید

سرانجام در فروردین ۱۳۴۴ ش (اواسط آوریل ۱۹۶۵ میلادی) آیت الله دکتر بهشتی با مأموریت تکمیل بنای مسجد هامبورگ و سامان دادن به امور مسلمانان آلمان به سوی این شهر عزیمت کرد. از همان ابتدا، مقام علمی و معنوی وی و مدیریت سازمانی ایشان حرکتی رو به جلو را در ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری برای مسجد هامبورگ بشارت می داد. مسلمانان هامبورگ هم که در دوره ی استاد محقّقی خاطره ی شیرین حضور یک روحانی را در یاد داشتند و تلخی محروم شدن از سرپرستی روحانیت را نیز تجربه ی کرده بودند، برای دیدار نماینده ی جدید مرجعیت بی تابی می کردند. مراسم استقبال از دکتر بهشتی با حضور خیل مسلمانان با شور و حرارت انجام پذیرفت.

مهم ترین کار، سامان دادن به ساختمان مسجد بود. با تدبیر آیت الله دکتر بهشتی «هیأت امنای ساختمان مسجد» با اعضای بیشتر تشکیل شد. اعضای این هیأت هفت نفره عبارت بودند از: آیت الله دکتر سیّد محمّدحسینی بهشتی، دکتر علی عماری، منوچهر اقبال، کریم نعمت زاده، محمّد خسروشاهی، حسن ولادی و دکتر ایرج مشیری.

آماده ساختن ساختمان مسجد، تنها گام اوّل بود. آیت الله دکتر بهشتی کسی نبود که به این اقدام دل خوش کند. او به افق های بلندتری می اندیشید. یکی از اندیشه ها و آرزوهای ایشان این بود که باید برای گسترش و ارتقای فعالیت های مسجد، به ویژه در ارتباط با دیگر ملّیت ها، «مرکز اسلامی هامبورگ» در کنار مسجد به ثبت برسد تا فعالیت های مذهبی از سطح ایرانیان به همه ی مسلمانان از ملّیت های مختلف و حتی جامعه ی آلمان و اروپا توسعه یابد. با راهبرد درستی که آیت الله دکتر بهشتی طراحی کرد، در فوریه ۱۹۶۶میلادی مرکز اسلامی هامبورگ به ثبت رسید و فعّالیت فرهنگی آن در سطح آلمان و دیگر کشورهای اروپایی آغاز شد.

اقدامات آیت­الله دکتر بهشتی سبب شد مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، از سوی مذاهب اسلامی دیگر مورد توجّه قرار گیرد و به طراز یک مسجد بین المللی ارتقا یابد؛ به طوری که در نمازهای جماعت و جمعه ی آن، ملّیت ها و مذاهب مختلف اسلامی با خلوص، صفا و یکرنگی حضور می­یافتند. بعدها نیز این سنّت همچنان ادامه یافت و نماز جمعه مسجد هامبورگ، مظهر وحدت اسلامی شد…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا