صفحه اصلی

مشروح خطبه های نمازجمعه ۳ شهریور ماه اشکذر

آیین عبادی سیاسی نمازجمعه شهرستان اشکذر
بیست و سومین خطبه نمازجمعه سال ۱۴۰۲ هجری خورشیدی شهرستان اشکذر
سوم (۳) شهریور ماه سال ۱۴۰۲ هجری خورشیدی
حجه الاسلام و المسلمین طالبیان امام جمعه محترم شهرستان اشکذر
موضوع اصلی خطبه اول:
حقوق حیوانات چیست
امام حسین علیه السلام درباره حقوق حیوانات چه گفته است
اگر کسی حقوق حیوانی را پایمال کند و مسئولیت خود را در قبال آن حیوان انجام ندهد چه می شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین بار الخلائق اجمعین باعث الانبیا و المرسلین سیما خاتم المرسلین اباالقاسم المصطفی محمد و علی آله طیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه ‌الله حجت بن الحسن ارواحنا فدا و عجل‌ الله تعالی فرجه و لعن علی اعدائهم اجمعین من الآن الی یوم القیامه عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله
قبل از هرگونه سخنی خودم و همه شما سروران عزیز برادران و خواهران نمازگزار محترم جمعه را سفارش می ‌کنم به دوری از گناه و تهیه ‌ی بهترین زاد و توشه ‌ی سفر آخرت که همان تقواست انشالله خدای متعال توفیق کسب درجات عالی تقوا و حُسن عاقبت را به همه ما عنایت و مرحمت بفرماید
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَهَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
قرار ما بر این است که اگر خدای متعال توفیقی عنایت کرد برای مدتی در خطبه اول نماز جمعه در محضر مقدس سید الشهدا علیه السلام باشیم
در هر هفته حدیثی یا احادیثی از آن بزرگوار را موضوع بحث در خطبه اول نماز قرار دهیم

در چند هفته قبل به همین مناسبت احادیثی از امام حسین علیه السلام تقدیم شد امروز هم یک حدیث دیگری را زینت بخش خطبه اول نمازجمعه کنم :
مستحضر هستید که یکی از توصیه ‌های خدای متعال در قرآن کریم و توصیه پیشوایان دین و ائمه معصومین (ع) توصیه به عفو و بخشش و اغماض و سخاوتمندی و ایثار است
که هم آیاتی قرآن کریم در این زمینه وجود دارد هم سیره علمی و عملی ائمه علیهم ‌السلام آن را تاکید می ‌کند
حدیثی را از امام حسین علیه السلام نقل کنم که مطالب متعددی از این فرمایش حضرت استفاده می ‌شود
در تاریخ نقل کرده ‌اند که روزی امام حسین علیه السلام با تعدادی از یاران و دوستان شان وارد برباغی شدند که متعلق به خود حضرت بود و یکی از غلامان حضرت در باغ مشغول غذا خوردن بود اما این غلام وقتی داشت غذا می ‌خورد یه قطعه نانی را خودش می‌خورد یک قطعه نانی هم جلوی
سگی می انداخت که در این باغ نگهبان باغ به حساب می آمد
وقتی امام به این غلام نزدیک شدند و او حضرت را مشاهده کرد سلام کرد احترام کرد
آقا از او سوال کردند که این چه نوع غذا خوردن است ؟
چرا یک قطعه نان را خودت می ‌خوری و به یک قطعه نان به همون اندازه هم جلوی این سگ می اندازی
عرض کرد یابن رسول الله من و این سگ هردو نگهبان این باغ هستیم
لذا اگر من به عنوان یک نگهبان از زرق خدا استفاده می ‌کنم و نان می ‌خورم به همان اندازه هم به این سگ می ‌دهم
در تاریخ هست که امام حسین علیه السلام گریه کردند
حالا همین جا این نکته روعرض بکنیم که:
چرا امام حسین علیه السلام با دیدن چنین صحنه ‌ای یعنی صحنه ‌ای که یک غلام نان خودش را تقسیم می‌کنه با سگی که در این باغ است چرا امام حسین گریه کردند
به احتمال قوی این گریه گریه شوق است
یعنی گریه از این جهت که می ‌بیند
در مکتب اهل بیت علیهم السلام یک فردی تربیت شده است که این فرد به این مقام رسیده است به این جایگاه بلند انسانی و کرامت الهی دست پیدا کرده که حتی غذای خودش را با سگی تقسیم می ‌کند
و وقتی از این سوال می کنند چرا غذایت را تقسیم می‌کنی می گوید
برای اینکه نگهبان این باغ هستم او هم نگهبان این باغ است هردو باهمیم
این گریه گریه شوقی است که از امام حسین دیده شد
شوق اینکه در مکتب اهل بیت چنین انسان ‌هایی دارای چنین کرامت نفسانی و بزرگواری و انصاف هستند
امام حسین علیه السلام بعد از دیدن این صحنه جمله ای را فرمودند:
این بزرگواری نسبت به این حیوان کردی من تو را برای خدا آزاد کردم و دو هزار دینار هم به تو هدیه می دهم
غلام به محضر امام حسین علیه ‌السلام عرض کرد:
شما اگر من رو هم آزاد کنی من از شما دست نمی ‌کشم و می ‌خواهم در همین باغ باغبان شما باشم
وقتی این جمله را گفت و با این جمله وفاداری خودش را به نسبت به
امام حسین علیه اسلام نشان داد
حضرت فرمودند:
سزاوار است که انسان کریم و بزرگوار با عملش گفتار خودش را تصدیق کند
این قاعده کلی است انسان بزرگوار باید گفته ‌هاش و اعمالش منطبق بر گفتارش باشد و با هم هماهنگ باشند نه اینکه حرفی را بزند به آن عمل نکند
بعد فرمودند:
آیا من به تو نگفتمکه این باغ را به تو بخشیدم و حالا که آمدم در حقیقت وارد باغ تو شدم وگفتارم را با عمل تصدیق کردم
یعنی علاوه بر این دو هزار دیناری که به خاطر آن معرفتی که داشتی به تو دادم کل این باغ را هم به تو بخشیدم و من ازت انتظار دارم که امروز که ما اینجا هستیم در حقیقت در باغ تو هستیم
مهمانان و اصحاب من و دوستان من هم که همراه من هستند آن ها را احترام کنی
امید است که فردای قیامت خدا مقام تو را بزرگ بشمارد و کرامت به تو عنایت کند و خوشا به حالت با این ادبی که داری با این اخلاقی که کسب کردی
یعنی در حقیقت تعریف و تمجید می‌کنن از یک غلامی که مومن است ولی این گونه به یک سگ احترام می گذارد
و خوراکی خودش را با او تقسیم میکند
اما از این حدیث نکات بسیار ظریفی استفاده می شود:

اولین نکته:
هر مخلوقی و هر حیوانی که خدا خلق کرده است باید مورد احترام قرار بگیرد و این قدر احترام به حیوان حتی حیوانی مثل سگ که از بعضی از جهات باید از او پرهیز کرد مهم است
که امام علیه السلام برای فردی که غذا می ‌دهد دو هزار دینار عطا می ‌کند و به این هم اکتفا نمی ‌کند بلکه کل آن باغ را با همه آنچه را که در باغ است به غلام می بخشد
از روایات دیگری هم که هست می ‌توان استفاده کرد که از نگاه اسلام و مذهب اهل بیت علیهم السلام حیات هر حیوانی محترم است
همه باید تلاش کنند همان ‌طور که انسان ‌ها حیات یکدیگر به زندگی یکدیگر را حفظ می ‌کنند حیات حیوان را حفظ کنند نه تنها آزار ندهند نه تنها اذیت نکنند بلکه غذای کاملی در اختیار او قرار دهند
نکته دوم:
احترام گذاشتن به کسی است که به حیوان احترام بگذارد
در حقیقت این هم یک نکته ‌ای است که خدای متعال و بعد از آن ائمه اطهار از انسان ‌های مومن این توقع را دارند که حیوانات را نه تنها آزار ندهد بلکه بکوشند حیات شان حفظ شود و زندگی شان تامین
نکته سوم:
امام اشک شوق ریخت وقتی این صحنه را دید
این اشک شوق ریختن برای این که امام می ‌بینند در مکتب اهل بیت فردی تربیت شده است که این گونه به حیات یک موجود زنده و غذا رساندن و سیر کردن یک موجود زنده احترام گذاشته است
نکته چهارم:
اگرچه به حسب ذهن عده ‌ای شاید کار کم ‌اهمیتی باشد اما از نگاه انسان معصوم به قدری بزرگ است و این کار به قدری قابل ستایش و تمجید و احترام هست که حضرت دو هزار دینار به او می ‌بخشد و کل باغی که آن غلام به نام صافی در آن کار می ‌کند در اختیار او قرار می دهد
این نگاهی است که اسلام در باب حقوق حیوانات دارد
اما حالا شما این را مقایسه کنید با همه آن کسانی که امروز به عنوان مدافع از حقوق حیوانات گاهی با دستورات اسلام مخالفت می ‌کنند
نسبت ‌های ناروایی را به دین می ‌دهد دین را دارای نقص در قانون گذاری نسبت به حقوق حیوانات معرفی می ‌کنند و با یک کارهای غیر عاقلانه ای
آنها می خواهند بگویند
ما در احترام به حقوق حیوانات بیشتر از پیشوایان دین و خلفای الهی برنامه داریم در حالی که این حدیث غیر از این ازش استفاده می شود که :
شما هر کاری به هر خدمتی حتی اگر به یک سگ کردی دارای ارزش است و دارای اجر الهی و اخروی است
لذا شما ببینید در کتب فقهی ما این بحث مطرح شده است که:
اصولا آیا میشه انسان چیزی را برای حیوانات وقف کند
می گویند اشکال ندارد
هم می شود چیزی را برای حیوانات وقف کرد و اگر کسی وقف کرد باید طبق آن عمل شود و کسی حق ندارد آن را تغییر دهد
مثلا فرض بفرمایید
دانه بریزند در بیابان برای پرندگان حتی اگر برای مار و عقرب هم وقف کند باید به آن عمل شود و کسی حق ندارد تغییر دهد
این نگاه اسلام عزیز است
حالا عده ‌ای آمدند فکر می کنند احترام گذاشتن به یک حیوانی که از جهاتی باید او را به کنار خود نیاورد به این است که:
او را در بستر خود بخوابانیم
اخیرا شاید دیدید کلیپی را منتشر کردند که بعد گفتن ما این را درست کردیم برای به اصطلاح افکار عمومی تا تحت تاثیر قرار بدهیم
اگر کسی ملکی را واگذار کرد به یک حیوانی واقعا مالک می شود نه مالک نمی شود
اما اگر ملکی را وقف کرد برای اینکه خوراکی به حیوان رسانده شود
درآمدش خرج حیوان شود حتی حیوان درنده
اگر کسی در روایات اهل بیت علیهم السلام که در حقیقت بخشیش تفسیر قرآن کریم هست ملاحظه ‌ای و دقت داشته باشد می ‌بیند
در عرصه خدمت به حیوانات مثل بقیه امور هیچ مذهبی هیچ دینی به اندازه اسلام تاکید نکرده است
اما تاکیدی که اسلام برای حرمت نهادن به حیوانات دارد به معنای این نیست که: آن را ، از آن جایگاهی که در نظام هستی و خلقت دارد بالاتر بیاوریم
در این نظام هستی عقرب جای خودش دارد مار جای خودش دارد
پلنگ و شیر جای خودش دارد
هر کدام در این نظام عالم نقشی ایفا می ‌کنند
لذا انسان بی ‌جهت نباید حتی حیات یک مگسی را به خطر بندازید
چرا اگر مزاحم شما بود اگر وارد اتاق شما شد بله
حیاتی را از یک حیوانی صلب کردن بدون اینکه منفعتی برای انسان ندارد
حالا ممکن است در بعضی از جاها حرام نباشد اما توجیه اخلاقی ندارد
حیات همه موجودات خدا محترم است باید حفظ شود
و این نگاه اسلام از حقوق حیوانات است
در کجای دنیا می‌بینی که یک همچین نگاهی به حیوانات داشته باشد و یک نگاه این چینی به احترام گذاشتن به حیوانات
معنای حفظ حیات یک مار افعی به این نیست که تو خونه خودتون در بستر خواب او را ببرید ممکن است برای شما خطر داشته باشد
معنای احترام ‌گذاشتن به تمساح و امثال اینها این نیست که تو خونه خودت ببری این باید در طبیعت زندگی کند
در این نظام مار جای خودش را دارد عقرب جای خودش دارد گرگ و گراز و خوک و این ها هر کدام جای خودشون را دارند
احترامش نگه بدار به خودش احترام بذار به بچه ‌هاش احترام بذار
شما حق نداری دل یک مادری را بسوزانی ولو این مادر یک افعی باشد ولو این مادر گرگ باشه
اگر مزاحم شما نیست برای شما برای زندگی شما برای حیوان شما دردسر سازی چرا جان یک گرگی را به خطر
می ندازی
چرا با کشتن یک گرگی که مادر هست او را اذیت می‌کنی
چرا بچه او را بکشی که مادر داغدار شود
به همان اندازه ‌ای که یک زن اولاد خودش دوست می ‌دارد یک مار هم بچه ‌های خودش دوست می ‌دارد
این نگاه اسلام به حیوانات است
شما مقایسه کنید با همه کسانی که امروز مدعی طرفداری از حقوق حیوانات هستند
ما می گوییم معنای طرفداری از حقوق حیوانات این نیست که سگ را تو محل زندگی خودت ببری
سگ را تعلیم بده برای حراست از گله برای حراست از باغ برای پیدا کردن اشیای گمشده و پیدا کردن چیز قاچاق بسیار خوب است
امروز این فرق اساسی بین نگاه اسلام است و حیوانات و جامعه غرب
می ‌بینید دیگر
اصلا قابل مقایسه کردن نیست نظر اسلام درباره حقوق حیوانات
به هر حال از این کاری که امام حسین انجام دادند ما استفاده می ‌کنیم:
همه حیوانات محترم اند
اگر کسی به آن ها اطعام کرد غذا داد آب داد نه تنها کارش خوب است بلکه اجر اخروی دارد
اجر اخروی برای کسی که حیوان تشنه ‌ای را سیراب کند
همان‌طور که انسان تشنه را سیراب کردی اجر و پاداش دارد

پروردگارا به حق محمد و آل محمد ما را به وظایف دینی بیش از پیش آشنا بفرما و توفیق عبادت و بندگی و ترک گناه به همه ما عنایت فرما و اموات و درگذشتگان از اهل ایمان و شهدای عزیز و امام بزرگوار در این ماه عزیز محرم الحرام و روز جمعه مورد الطاف و رحمتی خاص خودت قرار بده و ما را هم ببخش و بیامرز

اعوذبالله من الشیطان الرجیم / بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر/ان الانسان لَفی خسر
الا الذین آمنو و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر
(صدق الله العلی العظیم)

موضوع خطبه دوم:
اشاره به مناسبت های هفته پیش رو
بسم الله الرحمن الرحیم
نحمد الله علی آله و نستعینه علی معرفته و نومن به و نتوکل علیه و نصلی و نسلم علی جمیع الانبیاء و المرسلین سیما خاتم الانبیا و اشرف الرسل حبیبنا و نبینا و مولانا اباالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عَلی و فاطمه و الحسن و الحسین و عَلی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله

بخش اول خطبه دوم:
حدیثی را از امام صادق علیه السلام نقل کنم که برای ما و هم برای دولتمردان قابل توجه است
امام صادق (ع) فرمودند:
مَن وَثِقَ بثلاثَهٍ کانَ مَغرورا:مَن صَدَّقَ بما لا یکونُ ، ورَکَنَ إلى مَن لا یَثِقُ بهِ ، وطَمِعَ فیما لا یَملِکُ
هر که به سه چیز اعتماد کند،گول خورده است
کسى که آنچه را شدنى نیست، باور کند و به کسى که بدو اعتماد ندارد، تکیه کند و در آنچه مالک آن نیست، چشم طمع بندد
اگر کسی به یکی از سه چیز اعتقاد کند این فریب خورده و مغرور شده است
اول:
کسی که تصدیق و تایید کند که وجود ندارد
یک چیزی به گوشش خورده و شنیده تحقیق نکرده و هر کی هر چی گفته را می گوید درسته و برای دیگران نقل می کند این آدم فریب خورده است
دوم:
اعتماد کند به کسی که نمی ‌تواند تکیه ‌گاه خوبی باشد و معتمد خوبی باشد
اعتماد کردن به آدم هایی که قابل اعتماد نیستند
این تو زندگی فردی ما زندگی اجتماعی تک تک ماها معنا و مفهوم دارد
و در یک معنای کلی در نظام اسلامی برای همه دولت‌مردانی که دنبال حل و فصل معضلات و مشکلات هستند معنای بسیار عمیق تری دارد
در آیه ۱۱۳ سوره هود در قرآن هست :
وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۱۱۳﴾
و به کسانى که ستم کرده‏ اند متمایل نشوید که آتش [دوزخ] به شما مى ‏رسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام یارى نخواهید شد

هیچ وقت به ظالمان تکیه نکنید
اگر چنین کردید در آتش خواهید بود
پس اگر کسی اعتماد کند یا حاکمیتی و یا مجموعه دولتی اعتماد کند به کسی که قابل اعتماد نیست این فریب خورده است

سوم:
انسان آرزو کند به دستیابی به چیزی که در اختیار او نیست این آدم فریب می دهد
آرزو کند که به چی دست پیدا کند به هدفی برسد که اصلا در اختیار آن نیست قدرت بر آن را ندارد
عرض کردم
این حدیث هم برای زندگی خانوادگی و فردی و اجتماعی ما خیلی می ‌تواند مفید باشد اگر در دستورالعمل قرار بگیرد
و هم در یک نظام اسلامی برای دولتمردان می ‌تواند ملاک برای رفتار و کردارشون باشد
بخش دوم خطبه دوم:
اشاره به هفته دولت
گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجائی و باهنر
مهم ‌ترین مناسباتی که در هفته داریم این است که:
در هفته دولت هستیم
در هفته ای که سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر رییس جمهور و نخست وزیر وقت است
دو بزرگواری که می ‌توانستند و هنوز هم می ‌توانند برای همه روسای جمهوری که می آیند
دولتمردان و خدمت ‌گذارانی هستند و یا می آیند الگو و اسوه باشند
امیدوارم انشاالله چنین باشد
در این هفته ‌ای که به نام هفته دولت نامگذاری ‌شده به نظر می رسد که سه تا کار باید انجام بگیرد

مسئولیت اول:
هم از طریق دولت‌مردان هم از طریق رسانه ‌هایی که در اختیار هست
یاد همه شهیدان مخصوصا شهدای دولت به ویژه شهیدان رجایی و باهنر پررنگ مطرح شود
خصوصیات اخلاقی و رفتاری و فکری آن‌ها از طریق رسانه ‌ها بازگو بشود تا هم دولت‌مردان ما مدیران ما روسای ما با آن‌ها آشنا بشوند و آن‌ها را الگوی قرار دهند هم ما به هر حال با یادی که از یان شهدای بزرگوار می ‌شود احساس مسیولیت بیشتری نسبت به خون مطهر شهدا داشته باشیم
مسئولیت دوم:
دولت‌مردان ما از شخص رییس جمهور محترم و وزرا گرفته تا دیگران باید یک گزارش کاملی از موفقیت ‌هایی که در خدمت ‌رسانی به مردم داشته اند را بازگو بکنند و مردم را آگاه نمایند به واقعیت ‌ها
البته در آن نامه ‌ای که امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر مرقوم فرمودند
امام علی (ع) سه تا مطلب که بسیار مهم است باید به مالک اشتر فرمودند و بدین شرح است:
در حقیقت می ‌تواند مخاطب این فرمایشات همه مسیولین نظام جمهوری اسلامی هم باشد
وَ إِیَّاکَ وَ الْمَنَّ عَلَی رَعِیَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ أَوِ التَّزَیُّدَ فِیمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ فَإِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الْإِحْسَانَ وَ التَّزَیُّدَ یَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ وَ الْخُلْفَ یُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَ النَّاسِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ
مبادا هرگز با خدمت هایی که انجام دادی بر مردم منّت گذاری، یا آنچه را انجام داده ای بزرگ بشماری، یا مردم را وعده ای داده، سپس خلف وعده نمایی منّت نهادن، پاداش نیکوکاری را از بین می برد، و کاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند، و خلاف وعده عمل کردن، خشم خدا و مردم را بر می انگیزاند که خدای بزرگ فرمود دشمنی بزرگ نزد خدا آن است که چیزی بگویید و به آن عمل نکنید
توصیه اول:
از منت گذاشتن بر مردم به خاطر احسانی که به آنها می ‌کنیم برحذر باش
اگر رییس جمهوری
اگر وزیری
اگر استاندار یا فرماندار یا بخشدار هستی
و می ‌خواهید گزارش کار بدهید
نباید این گزارش کار در قالب الفاظ جملات سخنی باشد که به یک نوعی بخواهد بر مردم منت بگذارد
که اگر ما این کار را نمی ‌کردیم شما مردم اینطور نمی ‌شدید
هر کاری انجام بدهند دولت‌مردان ما وظیفه خودشان را انجام دادند
کسی که قبول مسیولیت می کند باید بدَود بدون اینکه منتی بر مردم داشته باشد
آحاد کشور ما مردم کشور ما آقای دولت هستند سرور دولت هستند
مگر غیر این است که می خواهی با گزارش کار دادن احسانی کرده باشی

منت گذاشتن به تعبیر قرآن کریم اجر کار را از بین می ‌برد و نابود می ‌کند
توصیه دوم:
از اغراق ‌گویی و زیاده گویی بپرهیز یعنی یک کار کوچکی که انجام دادی بزرگ جلوه دهی
یا یک جوری حرف بزنی که یک کاری که نشده است را کار انجام گرفته نشان دهی
تزیُد نداشته باش نسبت به افعال خود نسبت به کارهای خودت
اغراق گو نباش و صداقت در گفتار داشته باش و واقعیت را به مردم بگو توصیه سوم:
از اینکه وعده ‌ای به مردم بدهی و خلاف آن را عمل بکنی بپرهیز
چون وعده خلاف دادن خشم خدا را نسبت به تو برمی ‌انگیزد و هم خشم مردم را
اگر می ‌خواهی گرفتار خشم و غضب خدا نسبت به خودت نشوی هیچ وقت وعده ‌ای نده و خلاف آن عمل کن
حالا ببینید گاهی وقت ها پیش می آید دولت مثلا با نشستی که با کارشناسان داشته به این جمع بندی می رسد
که ما مثلا درباره ارزاق عمومی می ‌خواهیم این کار ها را انجام دهیم
مثلا از باب مثال عرض می کنم
بعد حوادثی پیش میاد اتفاقاتی پیش میاد جریان ‌هایی رخ می دهد که دولت نمی ‌تواند به وعده خود عمل کند
این هست
مثلا عرض می ‌کنم
یک اعتباری را از سوی دولت برای استان یزد در نظر می ‌گیرند صد میلیارد مثال می ‌زنم مثلا
بعد استان یزد مواجه میشه با خشک سالی مواجه می شود با سیل یا با زلزله
وزیر مربوط به استاندار می گوید شما بخشی از آن اعتباراتی که برای این استان گذاشته بودید بگذار برای پرداخت کسانی از ناحیه سیل خسارات زیادی دیدند
این نمی شود دولت را معرفی کرد به عنوان کسی که خلاف وعده عمل کرده خب گاهی وقت ها در کشورداری کاری پیش می آید که گاهی باید اعتبارات جابجا شود

یک اشتباهی که اینجا این حتی از خود ماها سر می زند و از سوی مردم هم به همچنین این است که :
اگر دولت در یک جایی نتوانسته وعده خودش عمل کند می گویند این دولت دروغگو است
این نسبت دروغگو بودن به کسی یا دولتی یا وزیری اویدیاویدی خیلی جمله سنگینی است
یعنی نسبت دروغ دادن
نمی خواهم کسی را تبرئه کنم و بگویم کسی دروغ نگفته نه این نمی ‌خواهم بگویم
ولی اینکه من جرات کنم
شما جرات بکنید
که اگر یک کسی گفت فلان کار را انجام میدم انجام نداد بگوییم دروغگو است این خودش یک گناه بزرگ است
البته این توقع به جا و این توصیه دینی هست که اگر مسیولین وعده ‌ای داد در هر امر کوچک و بزرگی و نتوانست به وعده خود عمل کنه باید مردم بگوید که چرا عمل نکردم باید بگوید
مثلا عرض می کنم قرار بود دولت قیمت ‌ها را یا قیمت اجناس ضروری مردم را ثابت نگه دارد
این وعده خود رئیس جمهور بود دیگه درست است ؟
همه می ‌دانیم دیگه
نمی ‌گذاریم کالاهای اساسی و مایحتاج مردم قیمتش بالا برود خب عمل نشد و نتوانستند عمل کنند
نمی خواهم بگویم دروغ گفتند
شما هم نگویید دروغ گفتند
(آنها عمل نکردند)
اما اینکه چرا عمل نشد دولت باید بگوید این انتظار به جای مردم هست که اگر دولت گفت من قیمت ‌ها را کنترل می ‌کنم و نکرد به مردم بگوید آقا به این دلایل ما نتوانستیم انجام دهیم
حالا ممکن است مواردی هم باشد که نتوانند از نظر سیاسی رسانه ‌ای کنند
این که کسی یا دولتی وعده ‌ای بدهد به وعده خودش عمل نکند بعد افکار عمومی را هم اقناع نکند که چرا به وعده خودم عمل نکردم
باید بداند این امر پسندیده ای نیست
دولت‌مردان ما باید به این امر توجه کنند
در همین دولت فعلی در دولت ‌های قبلی فرق نمی کند گرفتار این مشکل بودند
بر اثر ارزیابی ‌ها و کارشناسی هایی که کرده بودند و می ‌کنند بر اثر آن ارزیابی و کارشناسی قول ‌هایی به مردم می دهند در عرصه اقتصاد یا غیر اقتصاد
بعد نمی توانند عمل کنند
اینجا جای سکوت کردن نیست
اینجا جای اقناع افکار عمومی است
اینجا جایی است که دولت پا بگذارد به میدان
بگوید نتوانستم این کار را انجام دهم
اول عذرخواهی کند که نتوانستم
ثانیا به این دلیل نتوانستم
آن وقت این همراهی ملت و دولت روز به روز تقویت می شود
بخش سوم خطبه دوم:
موفقیت ها و مشکلات حوزه اقتصادی دولت سیزدهم چیست ؟
دولت فعلی که دولت سیزدهم هست
به لطف الهی و به توفیق خدا و عنایت امام عصر علیه السلام توفیقات بسیار خوبی در عرصه سیاست خارجی در عرصه بین ‌المللی و در امنیت و در راه ‌اندازی واحد های تولیدی که تعطیل شده بود توفیق خوبی کسب کرده
جای تشکر دارد
مشکلات دیگه ‌ای هم هست که باید مرتفع شود
حالا اینجا که من عرض می ‌کنم
واقعا بر این عقیده هستم که در میان دولت ‌هایی که تا حالا آمدند و رفتند شاید هیچ دولتی به اندازه دولت فعلی در این عرصه گره ‌گشایی از مشکلات و معضلاتی که برای کشور دردسر ساز بوده توفیق کسب نکرده است
هم در عرصه بین ‌المللی
هم در داخل کشور
که از این جهت جای تقدیر و تشکر دارد و مشکلاتی هم در عرصه اقتصاد هست که من فکر می ‌کنم عمده مشکل ما در اقتصاد دو چیز است ؟
مشکل اول:
عدم حضور دولت در تولید و توزیع
تولیدکننده را رها کردند توزیع کننده را هم رها کردند
یک کسی که کارخونه دارد فرض کنید آقا کاشی تولید می کند به هر نرخی که می ‌خواهد می ‌فروشد میاد به مغازه ‌دار می فروشد و مغازه دار هم به هر نرخی به خریدار می دهد
زشت است در یک نظام اسلامی که دولت نتواند تولید و توزیع را کنترل کند
این ولنگاری معنا ندارد
البته رییس جمهور عزم دارد
یک خرده از معاونان رییس روسا های ادارات و استان ها شهرستان ها و… باید در این قضیه دولت را یاری کنند
یکی از ضعف ‌های مهمی که امروز ما داریم در توزیع و تولید است
کمبودی نداریم
بازار ما پر است از اجناس مختلف
هر چی خواسته باشیم در بازار هست
اما کنترل نیست
انشالله دولت یک همت عالی را در این زمینه داشته باشد
بخش چهارم خطبه دوم:
موفقیت ها و مشکلات حوزه فرهنگی هنری دولت سیزدهم چیست ؟
در عرصه فرهنگ ما گرفتار چالش ‌هایی هستیم و به نظر می رسد که آن اهتمامی که مسئولین کشور راجب فرهنگ باید داشته باشند آن اهتمام وجود ندارد
حالا درسته گاهی مسایل اقتصادی اهمیت دارد اما مسایل فرهنگی هم قابل اهمیت هست
که انشاالله مورد توجه قرار بگیرد
آن چیزی که بنده می دانم این است که:
ما در عرصه فرهنگ قوی ‌ترین فرهنگ را داریم هیچ دینی به اندازه مذهب ما یعنی مذهب شیعه اثنی عشری که امام می ‌فرمودند:
دین ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم
برهانی و قوی و محکم نیست
یعنی تنها دینی که بر همه اعتقاداتش اخلاقیاتش توصیه ‌هایش
برهان عقلی و فکری دارد مذهب شیعه است
در این راستا هیچ‌کس نتوانسته مذهب تشیع را نقد جدی کند
به قدری به برکت هدایت ‌های اهل بیت و قرآن کریم و زحمت ‌های علمای دین این دین آنچنان محکم است که نمی شود یک نقد اساسی به این دین داشت این از افتخارات مذهب ماست
ولی در عرصه رساندن این دین قیم این دین فطری به مردم مخصوصا به نسل جوان کاستی هایی و ضعف ‌هایی وجود دارد که بخشی از این کاستی ها به دولت برمی ‌گردد و بعضی از وزارتخانه ‌هایی برمی ‌گردد که باید جدیت بیشتری داشته باشند کمتر توجه به این حقیقت دارند
انشالله خداوند متعال این مشکل را هم به لطف خودش و عنایت امام عصر (عج) و تلاش ‌های مسئولین مرتفع بفرماید
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
بخش پنجم خطبه دوم:
میزخدمت مسئولین استانی در اشکذر
امروز در نماز جمعه ، ما میزبان چند تن از مدیران کل از استان یزد و بعضی از معاونان مدیران کل که آمدند پاسخگوی بعضی از خواسته ‌های مردم باشند
من تشکر می ‌کنم
ولی فکر می ‌کنم حالا این کار خوبی است ولی شاید کافی نباشد
۱) مدیران کل باید یک ارتباط تنگاتنگ بیشتری با نمایندگان شانن در ادارات این شهرستان و شهرستان ‌های دیگر داشته باشند
۲) نظارت کافی و کامل داشته باشند
۳) با حضور خود و پیگیری کردن معضلات و مشکلات شهرستان ‌ها به هر حال نمایندگی ‌های خودشون را در شهرستان و ادارات خودشان در شهرستان را تقویت نمایند
انشاالله این کار را به لطف خدا انجام خواهند داد
پروردگارا کاستی ‌ها نواقص آن را بر ما ببخش عیوب نفسانی ما را برطرف فرما
عزاداری سیدالشهدا و اصحاب مظلومش را از همه محبان و عاشقانش قبول فرما
در نامه اعمال ما ثبت و ضبط بفرما
پروردگار را به ما توفیق بده هر کار نیکی که انجام می ‌دهیم آن را حفظ کنیم و آن را نابود نکنیم
رهبر معظم انقلاب اسلامی را تایید بفرما
لشکر اسلام در هر کجا است بر کفر و نفاق پیروز بفرما
و به حق سید الشهدا (ع) اموات گذشتگان و ذوالحقوق را ببخش و بیامرز
اعوذبالله من الشیطان الرجیم / بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هوالله اَحد/الله الصَمد/لم یلد و لم یولد/و لم یکن له کفوا اَحد
صدق الله العلی العظیم
والسَلام علیکُم و الرحمه الله و برکاتُه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا