آن عکس از فرهنگ ژاپن بود، نه رختکن ژاپن
چرا در هیچ جای این شهر یک تکه کاغذ به اندازه یک عدس هم روی زمین نیافتاده است؟
بازی خوب تیم ژاپن در مقابل تیم بلژیک – تیم سوم رنکینگ فیفا و یکی از شانسهای قهرمانی این دوره از جام جهانی – با گلی که در آخرین ثانیه های بازی دریافت کرد اگرچه منجر به حذف آنها از دور مسابقات شد اما تحسین فوتبال دوستان جهان را به همراه داشت.
بعد از این باخت دراماتیک آنچه که تحسین دو چندان تمام جهان را نسبت به ژاپنی ها برانگیخت عکس رختکن تیم ژاپن بعد از ترک ورزشگاه بود، بعد از این شکست تلخ، ژاپنیها رختکنی به غایت تمیز و مرتب به جا گذاشتند، همراه با کاغذی روی میز وسط رختکن و نوشته ای به زبان روسی بر روی آن : Спасибо (سپاسیبا) که در زبان روسی به معنی “تشکر” است، تشکر از میزبانی روسها.
همواره در طول این سالها برخوردهای اینچنینی تماشاگران ژاپنی بعد از مسابقات فوتبال را در سراسر جهان دیدهایم و شنیدهایم، بعد از بازی سکوی تماشاگران توسط خود آنها از هرگونه آشغال و زبالهای پاک میشود و این اقدام به نحوی باعث فرهنگسازی برای تماشاچیان سایر کشورها هم شده است. تماشاگران ایرانی هم در روسیه بعد از مسابقه های ایران چنین کاری را انجام میدادند.
چگونه میتوان چنین کارهایی انجام داد؟ پاسخ این است در فرهنگی که نظم، مسولیتپذیری و سختکوشی از مهمترین ارکان هویتی فرد و جامعه است چنین نتایجی حاصل میشود.
در فرهنگ ژاپن اولین و مهم ترین قضیه مسئولیتپذیر بودن است به همین دلیل است که بارها شنیده ایم که فلان مدیر ژاپنی به دلیل ضعف در مجموعه زیر دستش خودکشی کرد یا همین اواخر شنیدیم مدیران مترو ژاپن به دلیل ۲۰ ثانیه زودتر حرکت کردن قطار عذرخواهی کردند، یا پدیده “کاروشی” یعنی مرگ بر اثر کار بیش از حد.
سال گذشته فیلم “زندگی بدون زندگی” در جشنواره توکیو حضور داشت و بنده بعنوان کارگردان، همراه با تهیه کننده و آهنگساز فیلم به پایتخت سرزمین آفتاب رفتیم، بعد از ۲ روز یک نکته به شدت توجه ما را جلب کرد: چرا در هیچ جای این شهر یک تکه کاغذ به اندازه یک عدس هم روی زمین نیافتاده است؟ واقعا هیچ جا یک فیلتر سیگار یا حتی یک تکه دستمال کاغذی هم روی زمین ندیدیم! همه جا در حد باور نکردنی تمیز بود و هر کس وظیفهای که داشت را به نحو احسن انجام میداد. (با روی گشاده و لبخند)
آغاز تمام این دست آوردها از فرهنگ است جایی که خانواده و آموزش و پرورش در آن نقش بسزایی دارند و از همان شروع کودکی به آن میپردازند.
دانش آموزان ژاپنی از سال اول تا ششم ابتدایی باید اصول اخلاقی در برخورد با مردم را بیاموزند، از سال اول تا سوم مقدماتی هیچ نوع امتحانی وجود ندارد، چون هدف از آموزش و پروش القای مفاهیم و ساختن شخصیت است و نه امتحان و اجبار.
آنها از سنین پایین به حفظ سلامتی اهمیت میدهند، دانش آموزان در ژاپن نیم ساعت طول میکشد تا وعده غذایی خود را تمام کنند به این دلیل که مطمئن شوند غذا به درستی هضم شده، وقتی که درباره این نگرانیها پرسیده می شود، آنها میگویند که این دانش آموزان آینده ژاپن هستند.
در مدارس ژاپن به دانشآموزان نمره داده نمیشود و ارزیابی بصورت گروهی انجام میشود، گروه باید تلاش کند که همه در سطح خوبی قرار بگیرند.
کودکان هنگام نشستن روی صندلی اتوبوس یا قطار ابتدا کفش خود را در میآورند و بدون کمک مادر روی صندلی مینشینند.
بعد از سونامی سال ۲۰۱۱ در ژاپن، خویشتن داری ژاپنیها بعد از چنین فاجعه هولناکی باعث تحسین و شگفتی تمام مردم جهان شد، چون مردم ژاپن در صفهای بلند برای دریافت کمک میایستادند، ازدحام نمیکردند، دست به غارت نمی زدند و حتی پولهای یک بانک را که پیدا کرده بودند پس دادند.
همه این مثالها و نمونههای بیشماری از این دست رفتار ژاپنیها، فقط و فقط نتیجه عملکرد درست یک ملت در زمینه آموزش و ساختن فرهنگ است، این اتفاقات حاصل اعتقاد و زیستن با فرهنگی است که ژاپنی ها برای خود ساختهاند.
برای شو آف یا به رخ کشیدن و مصلحت نیست چون اگر چنین چیزی بود قطعا تا به امروز لو رفته بودند و این گونه رفتارهایشان یک نوع تظاهر و فریبکاری بحساب می آمد که هر بار با دیدن آن احساس تهوع میکردیم.
واقعیت این است که ژاپنی ها دقیقا همان مردم سختکوشی هستند که خارجی ها متصور هستند. نظم و برنامه ریزی آنچنان نقش پررنگی در سلامت، تفریح، آیین و سنت ها و حتی ارتباطات کاری شان دارد که کمتر با اتفاقی غیر قابل پیش بینی مواجه میشوند.
به شهادت آن نوشته تشکر به زبان روسی، آنها از قبل برنامه داشتهاند که به این شکل از جام جهانی و میزبان خداحافظی کنند به همین دلیل برد و باخت در برنامه آنها هیچ خللی وارد نکرده است.
اینجاست که می فهمیم آن عکس از رختکن تیم ژاپن فقط یک عکس نیست، نتیجه و نشانگر فرهنگ آن ملت است.
ژاپنی ها اگرچه حذف شدند ولی علاوه بر فوتبال یکی از تصاویر ماندگار جام جهانی ۲۰۱۸ را در خاطرهها برجای گذاشتند! عکسی با یک نوشته در مرکز آن: Спасибо (تشکر)
عصر ایران ؛ کاوه معینفر