اطراف ماصفحه اصلیمعارف

عالم وارسته ملا علی اکبر زارچی

ملا علی اکبر زارچی فرزند ملاجعفر نورالدین فرزند زین الدین بحرینی که از بحرین به یزد آمد و ساکن شد اجداد ایشان همگی از علمای دینی و امامت جماعت مسجد جامع زارچ بودند مرحوم آخوندملا علی اکبر زارچی درسال ۱۱۷۲ ق متولد شد او مدت ده سال در کربلا نزد استاد اکبر،مرحوم بهبهانی و نیز آقا سید علی ریاض درس خواند تا اینکه به اخذ درجه اجتهاد نائل گردید

عبدالسمیع بن محمدعلی یزدی  که از عالمان، فقیهان و شاعران قرن سیزدهم قمری است در  منظومه نحوی «العروه الوثقی»اشاره ای به ملا علی اکبر کرده  است.

چنان که عبدالسمیع در شرح منظومه گفته است نامگذاری این منظومه توسط ملا علی اکبر صورت گرفته است  سپس در حاشیه آورده : “هواستاذ لی فی علم العربیه اسمه الاخوند ملا علی اکبر الزارجی الیزدی ئقد قاله فی بغض آسفاره الی کربلاء – علی مشرفها الثناء- حین لا حظ النسخه

آقا سید علی طباطبایی صاحب ریاض فرموده : “وی از مجتهدین عظیم الشان و فقهای اعیان و بغایت متواضع و منکسر و آرمیده خصال بود،”

مرحوم ملا علی اکبر مدتی در زارچ امامت مسجد جامع را بر عهده داشت و پس از آنکه در شهر یزد مقیم شد امامت را به مرحوم ملا علی فرزند خود واگذاشت وی به استنساخ کتاب نیز مبادرت ورزیده است. کتاب عوالم العلوم را در سنه ۱۲۳۹ قمری رونویسی و در سال ۱۲۵۰ قمری بر طلاب علوم وقف نموده است .

مرحوم ملا علی اکبر چون به زهد و علم هر دو مشهور بود از طرف علماء و صلحاء یزد امامت جمعه در مسجد جمعه به ایشان محول شد که چندی به اقامه جمعه و جماعت می پرداخت  چون عازم بیت اله الحرام شد مرحوم سید محمد علی مدرسی برای امامت مسجد جامع نایب خود قرار داد.

چون از مکه مراجعت کرد به مسجد آمد مرحوم مدرسی به وی گفت بفرمائید در محراب و نمازبخوانید آخوند گفت : «الهاشمی اولی» . مدرسی دیگر چیزی نگفت و وارد محراب شد و از آن روز تاکنون منصب امامت جمعه در خانواده مدرسی باقی است.

کرامت هایی نیز از نامبرده در افواه شایع است منجمله اینکه مقام طی الارض داشته و در بعضی از شب های جمعه در کربلای معلی به زیارت حضرت سید الشهدا مشرف می شده که بار ها زوارهای آشنا و کسانی که وی را می شناخته اند او را شب های جمعه مشغول زیارت دیده اند و هنگام ظهر همان روز نماز جمعه را در یزد اقامه می کرده است.

 

 

شخصی از اهالی ابرند آباد نقل نموده که برای زیارت به همراه قافله ای به کربلا مشرف شده بودم. هنگام حرکت قافله به سمت ایران به شدت مریض بودم بنحوی که رفیقان از من قطع امید کرده به گمان این که امروز و فردا خواهم مرد مرا به پیرزنی مجاور سپردند که تا زنده هستم متکفل احوالم باشد. و چون از دنیا بروم افراد مردم را دعوت به کفن و دفنم نماید. مقداری پول هم برایم مانده بود به آن پیر زند داده بودند تا صرف مخارجات لازمه نماید.

اتفاقا بعد از رفتن رفقا روز به روز حالم بهتر شد و پس از چندی سلامتی خود را بازیافتم از یکطرف شوق دیدار خویشان و میل رسیدن به وطن در دلم پیدا شده بود و از این جهت ناراحت بودم که خبر مرگم به خانواده ام برسد و از سوئی پولم تمام شده و مانده بودم معطل که در شهر غربت چه بکنم هرجا احتمالی می رفت دوست و آشنایی پیدا نشد که از او قرض بخواهم، روی گدایی هم نداشتم خسته و درمانده و ناراحت شب جمعه ای بود به زیارت مشرف شدم و بعد از زیارت در گوشه ای به نماز ایستادم و گشایش کار خود را از خدا خواستم بعد از نماز متفکرانه نشسته بودم ناگاه مرا خواب در ربود در عالم رویا کسی به من گفت ملا علی اکبر زارچی در فلان مکان به خواندن زیارت و نماز مشغول است نزد او برو و از او بخواه که چون عازم یزدشد شود تو را هم با خود همراه ببرد.همان لحظه از خواب بیدار شدم و به مکانی که در خواب به من نشان داده بودند رفتم خدمت ایشان و خواسته خود گفتم قرار زمان حرکت داده شد چون از شهر کربلا خارج شدیم ملا علی اکبر از احوالم سوال کرد و من مشغول بیان شرح حال که یک مرتبه خود را در حوالی ابرند آباد یافتم و ایشان را ندیدم فردای آن روز رفقای قافله هم رسیدند و از دیدن من تعجب کردند که چگونه زودتر از آن ها به منزل رسیده ام.(نقل از مرحوم احمد حاجی زاده صنعتی گرد فرامرزی)

کم خوراک و کم پوشاک بود در فقاهت و زهد یگانه به شمار می آمد  در هفتم صفر ۱۲۶۶ ق از دنیا رفت.

بقعه ای است واقع در یزد  ودر محله جوی هرهر که قبور آخوند ملاجعفر کرباسی متوفی در ۱۱۵۰ قمری و ملا ابوتراب زارچی در ۱۲۸۳ . و ملا علی اکبر زارچی متوفی در ۱۲۶۶ در آن قرار دارد.

 

گردآورنده : حسین دهقانی

منابع:

http://portal-yz.ir

دانش وران یزد

الیزدی،۱۲۵۳ق :۱

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا