صفحه اصلی

 اشکذری ها با قلم همدرد بندر عباس شدند

 

اشکذری ها با قلم همدرد بندر عباس شدند از” بندِ در آتش”تا “ناصریای بندری”

دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، در ایران اسلامی به دلیل حادثه دلخراش بندر عباس عزای عمومی اعلام شد
با گشتی در فضای مجازی اشکذری ها به چند شعر و دلنوشته برخوردیم که هر کدام از زاویه ای اظهار همدردی کرده بود

کانال ساقی مژده ها به قلم شاعر نوجوان ، ذبحی ،دانشجوی پزشکی دو مطلب گذاشته بود:

یک تک بیتی:
آتشی بر کارگر افتاد و جانش را گرفت
بر تنش جاری شد و آتش خودش آتش گرفت
و دیگری چند بیت با مقدمه شاعر نوجوان به نام ” بندِ در آتش”:

از بچه های خوابگاه بود
آمد و گفت:
سید چند بیت سریع برای حادثه اخیر بگو، می‌خواهم استوری کنم فی‌البداهه گفتم:

بندر نبینم بندِ در آتش بمانی
در موج ها آیینه ای، دُرّ گرانی
همچون رجایی در دل بحران گذر کن
امواج دریا را بر این آتش سپر کن

انجمن ادبی شهید گمنام اشکذر در مطلبی به نام” ناصریای بندری” پیرامون شبهات فضای مجازی در این چند روز دلنوشته ای با پیوست یک عکس منتشر کرد و این دلنوشته:

خدا را شکر
تاریخ لال نیست و
بزدل نخواهد بود

خواهد نوشت :
زمانی بود که
کاربران عربی توییت زدند
#بردا_و_سلاما_ایران
و فهمیدند زبان بندری که
لکنت پیدا کرد
چون آتش دید

و اما بودند در همان زمان
در روز عزای عمومی
با زبان فارسی
و نشسته در آشیانه شیطان
و قهقه زدند به
آتش و موج انفجار که گرفت
و برهم ریخت واژه ” بندر” را
باء: یعنی بابا نیامد
نون: یعنی نان حلال هنوز
اصالت دارد در این آخر الزمان
دال : یعنی دختری که
روز دختر کادوی غم می گیرد
را: یعنی راه را گم کرد
پدر موج انفجار گرفته!

و قرار بود اسکله ها
آرام کنند موج و
کشتی های روی موج
ولی تقدیر چنین بود

شیطان بخند که
از نشانه های توست
خندیدن در غم ،غمزده
فرقی نمی کند
کودک غزه باشد
یا آتش گرفته های
بندر شهید رجائی
و عجیب زمانه ای است
تاریخ دارد می بیند
مرز عرب و عجم هم به هم ریخته
همان، خوب گفتند:
“همدلی از هم زبانی بهتره”

ولی آرامم می کند
این ترانه های ” ناصر عبداللهی”
بندرعباسی
وسط این آتش
از فاطمه بنت نبی بگیر تا
شعر قیصر
” سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم”
و انگار ناصر دارد روی
اسکله می خواند” ناصریا” را
بگو بگو به باد که ما با آفتاب زاده شدیم!
و با آفتاب طلوع خواهیم کرد

شیطان بخند
فرفی نمی کند با زبان فارسی
در آشیانه روباه پیر و صدای آمریکا
و آشیانه های دیگر
به لهجه لکنت گرفته بندری
در آتش

یا زبان عرب حکامِ مست عرب
به کودک غزه
در هر صورت ما ناصریای بندری می خوانیم
“بگو بگو به باد که ما با آفتاب زاده شدیم!
و با آفتاب طلوع خواهیم کرد”

پیوست:
عکس: قهقهه‌های،مجری سابق بی‌بی‌سی و کنونی من‌و‌تو هنگام تسلیت به مردم عزادار ایران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا