حجتالاسلام راشد یزدی میگوید: یکی از مقدسین متمول، پیش حاج شیخ آمد و گفت: من میخواهم یک گنبدی در قبرستان یزد برای خودم بسازم؛ یعنی اتاق بسازم که قبرم آنجا باشد. آیا خرج این گنبد از مقوله سالم حساب میشود یا نه؟! آیا خمس آن را باید بدهم؟! حاج شیخ ضد این حرفها بود. بمب ضد بازیگری بود. او دنیا را شناخته بود. گفت: خدا عقلت بدهد. لعنت بر شیطان تو. برای چه میخواهی گنبد بسازی؟! آن مرد گفت: حاج شیخ! میخواهم گنبد بسازم که شکل قبرم زود کهنه نشود! شیخ غلامرضا گفت: اگر میخواهی زود کهنه نشوی، برو مؤمن شو که تا روز قیامت هرکس میگوید اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات، خدا تو را بیامرزد. برو بنده صالح خدا شو که تا روز قیامت هر کس میگوید: السلام علینا و علی عبادالله الصالحین، سلام بر تو باشد.
هفته نامه افق حوزه