بهداشت روان در محیط کار

حادثهی معدن طبس و انفجار در شهرک صنعتی گرمسار، دو حادثهی غمانگیز و درسآموز ابتدای مهر 1403 برای ایران عزیز بود که اهمیت ایمنی همهجانبه در محیط کار را بیشازپیش برای ما نمایان میکند. امنیت کارکنان در محیطهای کاری تأثیر عمدهای بر سلامت روان خانوادههای آنان دارد و یک جنبهی حیاتی از ابعاد اشتغال و یک بعد مهم از ابعاد سلامتی است. تأمین سلامت روان خود، خانواده و کارکنان و ایجاد تعادل سالم بین زندگی شغلی و خانوادگی یکی از ابعاد مهم سلامت روان است که در شرایط اقتصادی کنونی نیازمند توجه ویژه جهانی است. هر یک از محیطهای صنعتی، اداری، کشاورزی و بازرگانی و کارگاههای خرد و مشاغل خانگی، الزامات ویژهی خود را برای تأمین سلامت روان نیاز دارند. ثبات و امنیت شغلی در محیط صنعتی، تأثیرپذیری کمتر پستها و مشاغل اداری از تغییرات سیاسی، دسترسی به منابع باثبات در تولیدات کشاورزی و اطمینان از دسترسی عادلانه به متقاضیان و خریداران، ثبات مقررات و قواعد بازرگانی داخلی و خارجی، ایجاد بازار باثبات برای تولیدات مشاغل خرد خانگی، همه و همه علاوه بر تأثیرگذاری بر پیشرفت همهجانبه یک کشور، بر سلامت روان فعالان این حوزه و خانوادهی بزرگ آنان نیز تأثیرگذار است. شواهد، از تأثیرگذاری مولفه های مرتبط شغلی و ثبات آن بر سلامت روان تا 60% بهعنوان یک عامل اجتماعی مؤثر بر سلامت (SDH) حکایت دارد.
بنابراین سیاستگذار، قانونگذار و دستگاههای اجرایی بزرگ دولت، نمیتواند بیتوجه بهسلامت روان مردم به تغییرات ناگهانی سیاسی بپردازند. هرگونه قانونگذاری، نیازمند توجه ویژه فعالان آن بر تأثیرات آن بر سلامت روانی- اجتماعی ذینفعان است. بازو بسته کردن واردات خودرو، صادرات مواد غذایی، تغییرات در حقوق و دستمزد کارگران و … حتی اگر عادلانه و بر اساس حق و حقیقت نگاشته شود، برای تأمین سلامت روان مردم، نیازمند توجیه نخبگان و مردم است.
يكي از جنبههای مهـم زنـدگي هـر فـردي را شغل وي تشكيل میدهد. شغل، علاوه بر اينكه هزینههای زندگي ما را تأمين میکند، نيازهاي روانـي مـا، از قبيـل تحــرك روانــي و بــدني، تمــاس اجتمــاعي، احــساس خود ارزشمندی، اعتماد و توانمندي را نيز ارضا مینماید . تحـولات شـغلي ماننـد تغييـرات سازماني، تغيير حقوق و دستمزد، ترفيعات شغلي، ارتبـاط با مراجعـان، اضافهکاری و دگرگونیهای اجتمـاعي موضوعاتي هستند كه به شكلي بر فرد فشار آورده و او را دچار آشفتگي، نگراني، تشويق و اضطراب مینماید.
سلامت روان و توجه به آن در تمام عرصههای زندگي ازجمله زندگي فردي، اجتماعي و شغلي از اهميت زيادي برخوردار است و بیتوجهی به آن میتواند در کاهش کارايي، از دست رفتن نيروي انساني و ايجاد عوارض جسمي و رواني تأثیرگذار باشد. بيشتر افراد، یکسوم طول روز خود را در محيط کار میگذرانند؛ روندي كه تا زمان بازنشستگي و گاه حتي پسازآن ادامه دارد. بنابراين شاغلین انتظار دارند در محيطي كار كنند كه از هر نظر، رضايت خاطر آنها را تأمین كند. سلامت روان در محيط كار، سهم زيادي در بازدهي کارکنان دارد. علاوه بر اين، محيط سالم و پرشوري را ايجاد میکند و در افزايش کارايي و بهرهوری نيز تأثیرگذار است. در مقابل، محيط كار پرتنش و استرسزا كه آرامش در آنجایی ندارد، نهتنها منجر به اتلاف هزينه و انرژي میشود، بلکه كارمندان را به سمت تنبلي، سستي و مشکلات روحي و رواني سوق میدهد. روانشناسي سلامت در محيط كار يكي از شاخههای روانشناسي مرتبط با سلامت و ايمني كارمندان است و يكي از حوزههای پركاربرد و مرتبط با روانشناسي سلامت در محيط كار، فرسودگي شغلي است. در حيطه شغلي، فشار رواني بخش اجتنابناپذیر زندگي حرفهای را تشكيل میدهد كه از تجربيات ناشي از شغل سرچشمه میگیرد. فشار رواني ناشي از شغل، باعث بروز نارضايتي فرد شاغل و بهنوبه خود ، باعث تأثيرات منفي به سزايي در ساير زمینههای زندگي، اعم از اجتماعي و فردي و خانوادگي میشود.
کار، یک منبع بسیار مهم امرارمعاش و احراز موقعیتهای اجتماعی است که درعینحال میتواند به نارضایتی، تحلیل رفتن قوای جسمی و روانی منجر شود. هیجانهای منفی ناشی از محیط شغلی مانند استرس، خشم، پرخاشگری و … ، باعث بروز نارضایتی کارکنان و پیدایش تأثیرات منفی به سزایی در سایر زمینههای زندگی اعم از اجتماعی، فردی و خانوادگی میشود. هیجانات منفی شغلی آثار نامطلوبی بر جسم و روح نیروی انسانی داشته و از کارایی آنان میکاهد، بنا به تعریف موسسه ملی ایمنی و سلامت شغلی، استرس شغلی پاسخ هیجانی آزاردهندهای است که در صورت نبود تناسب میان خواستهها و الزامهای شغلی بااستعداد، منابع یا نیازهای کارکنان بروز میکند.
افرادی که با مشکلات سلامت روانی در محیط کار مواجه هستند توانایی مواجهشدن با وظایف خود را از دست میدهند و عملکرد ضعیفی دارند. بیتوجهی به سلامت روان کارکنان موجب زائل شدن شکوفایی و توانایی بالقوه افراد میشود . يادگيري اين نكته كه در هنگام مواجهه با هيجانات منفي، استرس و تنيدگي، فرد چگونه تنشزدایی را انجام دهد، و از طريق چه روشي ميزان استرس را كاهش دهد، میتواند اثرات مخرب تنش را در آدمي كاهش دهد و درنهایت در كاهش فرسودگي و استرسهای محیط کار نيز مؤثر واقع شود، نکته مهمی است که نیازمند ارائه آموزشهای ویژه دارد. ازاینرو یکی از مهارتهای مهم در مقابله با مشکلات زندگی و همچنین حل چالشها و ارتقاء تعاملات محیطهای کاری، آشنایی با مهارت تنظیم هیجان است. توانایی تنظیم هیجانات به عنوان بخش جداییناپذیر در مراحل رشد به هنجار موجب تعامل بین فردی مؤثر، تصمیمگیری و رفتارهای سازگارانه میشود. درواقع، تنظیم هیجانی، به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه هیجانی و ابراز هیجانات اشاره دارد و پژوهشها در این خصوص نشان داده است که تنظیم هیجان، سازگاری مثبت را پیشبینی میکند و این سازگاری، انطباق افراد با محیط شغلی و شرایط آن را نیز در برمیگیرد.
باید در نظر گرفته شود که در محیط کاری که انگیزش و امید تقویت شود، که نهتنها موجب افزایش بهرهوری کارکنان خواهد شد بلکه فرهنگسازمانی را نیز غنیتر خواهد کرد. مدیران باید با شناسایی نیازها و خواستههای کارکنان، اقداماتی انجام دهند که این دو عامل کلیدی را تقویت کند. با توجه به اهمیت این موضوعات، توجه به طراحی محیط کار مناسب، ارائه پاداشها، و ایجاد فضای حمایتی باید جزء اولویتهای اصلی هر سازمان باشد.
ترکیب تلاشهای مدیران برای ایجاد محیطی حمایتی با اقداماتی که خود کارکنان انجام میدهند، میتواند منجر به افزایش انگیزش و امید در محیط کار شود. این دو عنصر کلیدی نهتنها بهرهوری را افزایش میدهند بلکه موجب رضایت شغلی بیشتر نیز خواهند شد، که درنهایت به موفقیت سازمان منجر خواهد شد.
برخی از فاکتورها، درصورتیکه موردتوجه قرار گیرند، باعث میشوند تا کارکنان یک سازمان بهداشت روانی در محیط کار را بهخوبی داشته باشند.
عدم تبعیض و نقض حقوق کارمندان
تعادل بین کار و زندگی
استرسهای محیط کار
مفاهیم کار و خانواده بیشترین و قویترین پیوند را با فرد و جامعه دارند، بهطوریکه ایجاد تعادل بین آنها ارزش و اهمیت بالایی دارد. اگر رابطۀ بین کار و زندگی خانوادگی مدیریت نشود، تعارض بین آنها زیانهای جبرانناپذیری برای فرد، سازمان و جامعه در پی خواهد داشت. نتایج مطالعات بر روی تأثیر تعارض نقش در کار و خانواده اشخاص متناقض است، عدهای از پژوهشگران معتقد هستند که ایفای نقشهای متعدد برای اشخاص سودمند است و سبب حفظ جایگاه اجتماعی و احساس مفید بودن میشود .درحالیکه برخی دیگر مدعی هستند تعدد نقشها میتواند سلامت اشخاص را به خطر میاندازد . در جوامــع امــروزی کارکنــان بهطور مــداوم بــا چالشهای مرتبـط بـا تعـارض بیـن نقشهای کاری و خانوادگـی روبـرو هســتند. اگرچــه بســیاری از پژوهشــگران ابتــدا تصــور میکردند کــه کار و خانــواده دو دنیــای مجــزا هســتند، امــا مطالعــات تجربــی و مقــالات بیشماری کــه رابطــه بیــن کار و خانــواده را مــورد مطالعــه قــرار دادهاند، نشــان میدهند کــه ایــن دو حــوزه نهتنها باهم در ارتبــاط هســتند بلکــه از یکدیگــر تأثیر میپذیرند و هــر شــخصی صرفنظر از ویژگیهای جمعیـت شـناختی، وضعیـت اجتماعی-اقتصـادی و یــا ســاختار خانوادگــی تحــت تأثیر مســائل مرتبــط بــا کار و خانــواده قــرار دارد. امــروزه تعــارض کار-خانــواده بهعنوان یکــی از مهــم تریــن مســائل در دنیــای شــغلی در نظــر گرفتــه میشود، کـه بهشدت در حـال افزایـش اسـت و منحصـر بـه یـک سـازمان نمیشود و تمـام سازمانها بـرای حفـظ نیـروی انسـانی خـود بهعنوان مهمترین مزیـت رقابتـی در دنیـای پرتلاطـم امـروزی بایـد بـه ایـن پدیـده توجـه ویژهای داشــته باشــند.