صفحه اصلی

«خوشه‌چین/ خوشه‌چینی»

 

خوشه‌چین‌ها (خرمن‌گدایان) کسانی بوده‌اند که با اجازهٔ صاحبِ مزرعه (دارای خرمن/ خداوند خرمن) از بازمانده‌های پس از برداشت محصول بهره‌مند می‌شدند. نویسنده به‌خوبی به‌یاد‌دارد که در روزگار کودکی و نوجوانی‌اش، خوشه‌چین‌ها (درویش و گاه سادات، دست‌کم با شال و کلاه سبز ) بر سرِ خرمن‌ها در مازندران حاضر می‌شدند. از همان دوره‌های آغازین ادبِ فارسی خوشه‌چین مجازاً به آن‌که نکته‌نکته نزد استادی دانش می‌اندوزد نیز اطلاق می‌شده‌است.

خوشه‌چین‌ها در فرهنگ عرب (مُلتقطُ فُضلاتِ‌العَناقید/ السّنابل) و سایر نقاط جهان نیز شناخته‌شده‌اند. در انگلیسی تعبیر cleaning وجود دارد که هم به‌معنای فقیر و بینوای خوشه‌چین است و هم به‌معنای دانش‌اندوز و خوشه‌چینِ خرمن دانشِ دیگران (فرهنگ معاصر هزاره، علی‌محمد حق‌شناس و همکاران، فرهنگ معاصر، چ سوم، ۱۳۷۹، ص۶۶۹).

پیشینه و جغرافیای حضور این افراد در جهان، نیاز به پژوهش بیش‌تری دارد اما این‌قدر مسلّم است که دستِ‌کم در «عهد قدیمِ» کتاب مقدس (تورات) چندین‌بار از خوشه‌چین‌ها یاد شده‌است. در «سِفْر لاویان» که در آن بسیار به نذر و نیازها و قربانی‌ها اشاره می‌شود، خداوند به موسی (ع) (برای آگاهی دادن به قومش)، خطاب می‌کند، «چون حاصلِ زمین خود را درو کنید، خوشه‌های مزرعهٔ خود را تمام نکنید، و محصول خود را خوشه‌چینی مکنید؛ و تاکستان خود را دانه‌چینی منما و خوشه‌های ریخته‌شدهٔ تاکستان را برای فقیر و غریب بگذار.» (کتاب مقدس، دارالسلطنهٔ لندن، ۱۹۳۲، ص۱۸۳؛ همچنین بنگرید به: ص۱۹۱). در «کتاب روت (۲)» نیز اشاراتی شده به خوشه‌چین‌ها و دعای آن‌ها در حقّ صاحب‌خرمنی که فراتر از عرف و عادت، اجازه می‌دهد تا نیازمندان از بافه‌ها و دسته‌های دروشده نیز بهره‌ببرند (همان، صص ۷_۴۱۵). این اشاره، بیت حافظ را به‌یاد‌می‌آورد:

ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی

این افراد برای اروپاییان قرون اخیر نیز ناشناخته نبودند. یکی از تابلوهای معروف فرانسوا میله، نقاش واقع‌گرایی که به ثبت جزئیات زندگیِ کشاورزان و دامداران توجهی ویژه‌ داشت، «خوشه‌چینان» نام دارد. در این تصویر چند زن درحال خوشه‌چینی به تصویر کشیده‌شده‌اند.

در شعر فارسی فراوان از خوشه‌چین‌ها یاد شده‌است:

سعدی سروده:

ای پادشاه! سایه ز درویش وامگیر

ناچار خوشه‌چین بود آن‌جا که خرمن است

خداوند خرمن زیان می‌کند

که بر خوشه‌چین سر گران می‌کند

و حافظ نیز سروده:

بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است

که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه‌چین دارد

به خرمن دو جهان سر فرو نمی‌آرند

دماغ و کبر گدایان و خوشه‌چینان بین

و در ادبیات معاصر یکی از ماندگارترین تصاویر در باب خوشه‌چینان در سووشونِ سیمین دانشور بازتاب‌یافته‌است؛ آنجاکه زری همسر یوسف به مزرعه می‌رود و می‌بیند «زن‌های خوشه‌چین کنار مزرعه نشسته‌اند و سرشان به طرف مزرعه است […] می‌دانند که یوسف همیشه به مردها می‌گوید: « شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه‌چین‌ها بیاید»؛ و به‌همین سبب است که زن‌های خوشه‌چین دو تا جوال با خود آورده‌اند» ( انتشارات خوارزمی، چ۱۵، ۱۳۸۰، ص۲۶۹). و درادامهٔ همین بخش است که پیرزنی خوشه‌چین با بیانی تأثیرگذار آیینِ « سووشون» را برای زری بازگومی‌کند (همان، صص۷۵_۲۷۰).

 

 مدخلی است از کتابِ “دانشنامه‌ی حافظ و حافظ‌پژوهی” (به سرویراستاریِ استاد بهاءالدین خرمشاهی) به قلمِ نویسنده‌.

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا