صفحه اصلی

مشروح خطبه های نمازجمعه پنجم اسفند ماه ۱۴۰۱ اشکذر

بسمه تعالی
السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
خطبه های نمازجمعه پنجم اسفند ماه ۱۴۰۱ شهرستان اشکذر
حجه الاسلام و المسلمین طالبیان امام جمعه محترم شهرستان اشکذر
موضوع اصلی خطبه اول: نوزده
آزادی مطلق و بی قید و شرط هیچ معنا و مفهومی در جایگاه عقلی و فطری بشر ندارد و انسان به جهاتی ناچار است بعضی از قوانینی که آزادی او را محدود می ‌کند بپذیرد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین بار الخلائق اجمعین باعث الانبیا و المرسلین سیما خاتم المرسلین اباالقاسم المصطفی محمد و علی آله طیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه ‌الله حجت بن الحسن ارواحنا فدا و عجل‌ الله تعالی فرجه و لعن علی اعدائهم اجمعین عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله
قبل از هرگونه سخنی خودم و همه شما سروران عزیز برادران و خواهران نمازگزار محترم جمعه را سفارش می ‌کنم به دوری از گناه و تهیه ‌ی بهترین زاد و توشه ‌ی سفر آخرت که همان تقواست انشالله خدای متعال توفیق کسب درجات عالی تقوا را به همه ما عنایت و مرحمت بفرماید
در هفته قبل عرض کردیم که یکی از غرایزی که در دوران جوانی به قبل از آن در دوران نوجوانی در فرزندان ما بروز و ظهور پیدا می کند عشق و علاقه به آزادی است
وقتی یک نوجوان وارد اجتماع می شود احساس می کند که از این به بعد می ‌تواند برای خودش هر تصمیمی که خواست بگیرد خود را صاحب اراده و اختیار و آزادی می داند
در اینجاست که یک تکلیفی متوجه والدین و در مرحله بعد به همه معلمان و مربیان است که به این نوجوان تفهیم کنند آزادی مطلق به هیچ وجه سازگار با نظام آفرینش و خلقت خود انسان نیست
در این عالم هستی و وجود خدای متعال قوانینی قرار داده است که انسان نمی ‌تواند به صورت قهری با آنها برخورد کند و با برخورد قَهرانه با نظام آفرینش آن آزادی خود را آزادی مطلقی که می ‌خواهد بدست بیاورد
قوانینی بر این عالم حاکم هست که ناچار برای شما حیات به زندگیتون حفظ شود
اول: باید آن قوانین را مراعات کنید و آزادی خودتان را محدود کنید
دوم: خدای متعال در وجود انسان غرایزی قرار داده است که ارضای همه آن‌ها به صورت مطلق امکان ندارد
بنابراین آزادی مطلق اصلا امکان ندارد که انسان داشته باشد
هفته قبل در این زمینه هم مثال‌ها و نمونه ‌هایی را نقل کردیم و هم به روایاتی از معصومین علیهم السلام استشهاد کردیم
سومین چیزی که آزادی انسان را محدود می ‌کند و انسان باید این محدودیت را بپذیرد به این است که انسان مثل بعضی از موجودات و مخلوقات دیگر زندگی اجتماعی دارد
یعنی در کنار افرادی و انسان‌های دیگه ‌ای زندگی می کند وقتی در کنار انسان ‌های دیگه دارد زندگی می کند ناچار باید بعضی از محدودیت ‌ها را برای خود بپذیرد تا حدی از بقیه مردم ضایع نشود اگر همه بخواهند حق یکدیگر را ضایع ‌کنند و از آزادی مطلق و بی قید و شرط استفاده کنند هیچ امنیتی برای هیچ ‌کسی وجود نخواهد داشت
زندگی اجتماعی حکم می ‌کند که انسان قوانینی را بپذیرد گرچه این قوانین گاهی به حال او مضر است و او را مقید می ‌کند
مثال:
یکی از قوانینی که وجود دارد قوانین راهنمایی رانندگی است
وقتی نظام رفت و آمد ما و ایاب و ذهاب ما به سهولت و راحتی آسانی انجام می ‌گیرد که همه مرکب داران اتومبیل داران موتورسواران این ها این قانون راهنمایی رانندگی را رعایت نمایند آنجایی که برای منع توقف است توقف نکنند آنجایی که باید بایستند بایستند
حالا فرض بفرمایید
اگر همه افراد یک جامعه کسانی که در یک شهر زندگی می ‌کنند خواستند آزادی مطلق داشته باشند یعنی هر کس هر کجا که دلش خواست بایستد هر کجا که دلش خواست با سرعت زیاد حرکت کند هر جا که دلش خواست با سرعت کم حرکت کند یعنی قانون راهنمایی رانندگی را نادیده بگیرد نتیجه ‌اش به هم خوردن وضعیت زندگی و گرفتار شدن همه مردمی که در آن شهر زندگی می کنند
خب پس ببینید :
برای اینکه ما یک زندگی همراه با آسایش و آرامش و بدون دغدغه داشته باشیم می آییم و قانون وضع می ‌کنیم و اصولا هر قانونی برای مردم محدودیت به دنبال می آورد
نمی شود هم قانون باشد و به انسان‌ها آزادی مطلق بدهد
لذا بعضی ‌ها تعبیر کردند می گویند
شرط آزادی پذیرش محدودیت است
یعنی شما وقتی آزادی واقعی پیدا می ‌کنید که محدودیت را بپذیرید تا محدودیت نپذیری و برای خودت قید و بندی نداشته باشی به آن آزادی که دلخواه هست دست پیدا نمی کنی
لذا در یک زندگی اجتماعی اگر تزاحمی بین خواسته ‌های انسان به وجود آمد اینجا گاهی قانون حق را از کسی می ‌گیرد و به دیگری می‌دهد
داستان را بشنوید:
یک داستان معروفی است که در زمان پیامبر اکرم اتفاق افتاده است و بعدها فقهای ما به استناد همین جریان و فرمایش پیامبر اکرم یک قانونی را به عنوان یکی از قواعد فقهیه قرار دادند که
لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام
در نظام اسلامی ضرر و زیان وجود ندارد
داستان از این قرار است
در زمان پیغمبر اکرم (ص) یک فردی بود به نام سمره بن جندب
در حیات خانه یک فردی یک درخت خرمایی وجود داشت و او گاهی به این درخت سر می‌زد صاحب خانه از او درخواست کرد که تو که می خواهی وارد حریم خصوصی من و ملک من شوی
لطفا از من اجازه بگیر و بدون اجازه و سَرزده وارد نشو
سمره بن جندب می ‌گفت : نه من در اینجا درخت خرمایی دارم و حقی دارم این کار را نمی ‌کنم
قضیه به گوش پیغمبر اکرم رسیده شد
رسول الله(ص) سمره بن جندب را دعوت کردند گفتند:
وقتی می ‌خواهی به درخت خرمای خودت سرکشی کنی از صاحب این ملک و صاحب ‌خانه اجازه بگیر
او گفت : من این کار نمی ‌کنم درخت خودم است اجازه نمی گیرم پیغمبر فرمودند: این درخت خرمای را حتی به قیمت بیشتر بفروش
او گفت:آقا مال خودم هست نمی ‌خواهم بفروشم
پیغمبر(ص) باز فرمودند: بیا این درخت را بفروش من در عوض پاداش زیادی را برای آخرت خودت تضمین می ‌کنم
او باز هم قبول نکرد و زیر باز نرفت
وقتی که هیچ یک از این پیشنهاد ها را قبول نکردند
رسول اکرم به آن صاحب خانه فرمودند:
برو این درخت خرما را از ریشه بیرون بیاور و بینداز پیش او
آنچه که در این حدیث دارد که فرمودند:
اذهب فاقلعها و ارم بها وجهه فانه لاضرر و لا ضرار
برو و آن را از جا بکن و به نزد او بینداز، زیرا ضرر و ضرار نیست
درختی که صاحبش نه حاضر است بفروشد و نه حاضر است که از تو اجازه بگیرد بکن و بینداز جلویش برای اینکه در اسلام این قانون هست که کسی حق ندارد به دیگری ضرر وارد کند
از این روایت شریف و فرمایش پیامبر اکرم فقهای ما یک قاعده ‌ای را استنباط کردند به نام قاعده
لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام
ببینید اگر بنا شد من میخواهم آزادی مطلق خودم را داشته باشم گاهی دیگران ضرر می ‌بینند پس من حق ندارم به اسم آزادی به دیگران ضرری وارد نمایم
پس یکی از چیزهایی که ما ناچاریم به آن تن بدهیم قانون است قانون یعنی چیزی که انسان را محدود می کند
روایت اول از امام علی (ع) که فرمودند:
مَن قامَ بشَرائطِ العُبودِیَّهِ اُهِّلَ للعِتْقِ ، مَن قَصّرَ عَن أحْکامِ الحُرِّیّهِ اُعِیدَ إلى الرِّقِّ
هر که شرایط بندگى را به جا آورد، سزاوار آزادى شود و هر که در احکام و شرایط آزادگى کوتاهى ورزد، به بندگى باز گرفته شود
هر کسی شرایط آزادی را بپذیرد که یکی از شرایط آزادی همین پذیرفتن قانون است اگر کسی شرایط آزادی را بپذیرد این اهل عتق و اهل آزادی است اما اگر کسی کوتاهی کند و قوانینی را که با آن قوانین آزادی واقعی تامین می ‌شود را زیر پا بگذارد این درحقیقت برمی ‌گردد به بردگی یعنی کلا آزادی اش سلب می شود
آن کسی که می ‌تواند این فرمایش حضرت علی (ع) و جمله آخرش را برای ما تبیین کند و توضیح ‌دهد  قطعا فرمایش دیگری از امیر المومنین حضرت علی علیه السلام است که فرمودند:
فَانَّ فی العَدْلِ سَعَهً ومَنْ ضاقَ علیه العَدْلُ فالجَوْرُ علیه اَضْیقُ
گشایش و راحتی در عدل است و کسی که محیط عدل و داد در نظرش تنگ آید عرصۀ جور و ستم بر وی تنگ ‌تر خواهد بود
عدل باعث گشایش است اجرای عدالت باعث گشایش امور و باز شدن گره ها و برطرف شدن مشکلات است اما اگر کسی عدالت برای او سختی به دنبال داشت یعنی احساس کرد که نمی تواند عدالت را بپذیرد ستمی که از نپذیرفتن عدالت برمی ‌خیزد این بسیار او را در تنگنا و سختی قرار می ‌دهد
اگر کسی بخواهد قوانین را نپذیرد یا مردم و مردم یک جامعه ‌ای مردم یک کشوری تن به قانون ندهند و همه بخواهند به صورت هرج و مرج زندگی کنند و قانونی وجود نداشته باشد در میان این جمع یک فردی پیدا می ‌شود یک دیکتاتوری یا ستمگری پیدا می ‌شود که بودن آن ستمگر از بی ‌قانونی بهتر است
در نهج ‌البلاغه امیرمومنان علیه السلام فرمودند:
لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِر
مردم را امیر و فرمانروایى باید، خواه نیکوکار و خواه بدکار، که مؤمن در سایه حکومت او به کار خود پردازد

مردم احتیاج به حاکم دارند و مردم احتیاج به کسی دارند که قوانین اجتماعی را برای آنها تنظیم کنند آن‌ها را مجبور کند به اجرای این قوانینی که هست
خب اگر نپذیرند اگر مردم حاکم را ولو حاکم جور را و ستم را نپذیرند یا دولت حق را نپذیرد به مرج و هرج کشیده می شود
و هرج و مرج برای انسان بسیار سختی ‌ها و مشکلات دیگری را به وجود می آورد
شما تصور کنید :
یک شهری که هیچ قانونی بر آن حاکم نباشد نه قانون راهنمایی رانندگی حاکم باشد و نه قانون ساخت و ساز همان ساخت و ساز شهرداری حاکم باشد و نه قانونی باشد که از امنیت مردم دفاع کند و نه قانونی باشد که در اشرار و مفسدین را بگیرد
ببینید این شهر چه وضعیتی پیدا می کند جز هرج و مرج و یکدیگر را کشتن و اموال یکدیگر را به غارت بردن چیزی نمی ماند
لذا یکی از چیزهایی که آزادی ما را محدود می ‌کند و باید این مطلب را به نوجوان و جوان تفهیم کرد که شما به یک انسانی که می خواهی در جمع زندگی بکنید باید قوانین حاکم را حاکم بر جامعه را که حاکم بر کشور را بپذیرید از لای هرج و مرج و اغتشاش و شلوغی آزادی به دست نمی آید از لابه لای هرج ‌ومرج ، فساد و تباهی و جنایت پدیدار می ‌شود
لذا سومین چیزی ‌که باید به آن توجه نمود و به نسل جوان را به آن توجه داد این که آزادی مطلق هیچ معنا و مفهومی در جایگاه عقلی و فطری بشر ندارد و انسان به جهاتی ناچار است بعضی از قوانینی که آزادی او را محدود می ‌کند بپذیرد
یکی هم همین توجه داشتن به قانون و رعایت قانون است
پروردگارا به حق محمد و آل محمد ما را به راه راست هدایت فرما ما را در راه را ثابت قدم بدار توفیق عبادت و بندگی در همه ماه های سال مخصوصا در این ماه شریف ماه شعبان المعظم ماهی که مقدمه ای برای ورود به ماه مبارک رمضان است به همه ما مرحمت بفرما فرج امام عصر علیه السلام را تعجیل فرما وجود مبارکش را از ما راضی دعاهایی را که آن بزرگوار برای اهل ایمان دارند شامل حال ما هم قرار بده امر و عاقبت همه ما را همه اهل ایمان را ختم به خیر بفرما مشکلات گرفتاری ‌های امت اسلام مشکلات گرفتاری کشور ما را به لطقف و کرم خودت برطرف بفرما و اموات و گذشتگان از اهل ایمان را ببخش و بیامرز و بر علو درجات شهدا و امام بزرگوار بیافزای رهبر معظم انقلاب و علمای دین همه را موید و منصور بدار

اعوذبالله من الشیطان الرجیم / بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر/ان الانسان لفی خسر/الا الذین آمنو و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر
(صدق الله العلی العظیم)

موضوع خطبه دوم: بیست
اشاره به مناسبت های هفته پیش رو :
(اعیاد شعبانیه و میلاد با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و میلاد با سعادت حضرت ابالفضل العباس (ع) و میلاد با سعادت امام علی ئبن الحسین زین العابدین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
نحمد الله علی آله و نستعینه علی معرفته و نومن به و نتوکل علیه و نصلی و نسلم علی جمیع الانبیاء و المرسلین سیما خاتم الانبیا و اشرف الرسل حبیبنا و نبینا و مولانا اباالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عَلی و فاطمه الحسن و الحسین و عَلی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله
برادران و خواهران ایمانی باز هم خودم و همه را به تقوا سفارش توصیه می‌کنم به امید اینکه انشالله خداوند به برکت این روزهای عزیز اعیاد شعبانیه و میلاد سرداران کربلا به همه ما توفیق کسب آن تقوایی را عنایت کند که ائمه معصومین علیهم السلام ما را جزو شیعیان واقعی خودشان بدانند انشاالله

اولین جمعه ماه عظیم ‌الشان شعبان است ما شعبانی که به حسب روایات چندی که از رسول گرامی اسلام نقل شده است ماه خود پیغمبر اکرم هست و مقدمه ایست برای ورود به ماه خدا ماه مبارک رمضان
در روایت دارد که خاتم انبیا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
شعبان شهری رحم الله من أعاننی على شهری
ماه شعبان ماه من است
ماه نبوت است ماه رسالت است
خداوند کسى را که مرا در ماهم یارى کند، بیامرزد
یاری کردن پیغمبر و کمک کردن به پیغمبر در ماه مبارک شعبان به چیست ؟
اول: شما در صلوات شعبانیه از خدا درخواست می‌کنی
اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاِسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ
خدایا پس تو را ما را یاری فرما بر پیروی از سنت محمد (ص)
بگویید خدایا به من توفیق بده که سنتی که پیغمبر اکرم در این ماه داشتند من هم آن سنت ‌ها را انجام بدهم آن کارهای مستحبی را انجام بدهم
در همین صلوات شعبانیه است که پیغمبر اکرم شب ها و روزهای این ماه را به ذکر خدا به تلاوت قرآن به دعا می ‌گذراند
پس یکی از معانی که پیغمبر می ‌فرماید خدا رحمت کند آن کسی که در این ماه من را یاری کند این است که در اندازه وسع و توان مان همان کارهایی که پیغمبر (ص) در این ماه در آن‌ها ممارست داشته اند و آن‌ها را انجام می ‌داند انجام بدهیم
دوم: ارتباط بیشتر با قرآن ‌کریم
سوم: اهل دعا و استغفار بودن
چهارم: اهل نمازهای مستحبی بودن
پنجم: کمک کردن به فقرا و محرومین
ششم: گره ‌گشایی کردن از مشکلات فردی و از جامعه اسلامی
هفتم: هر چی که ازش به عنوان کار خیر یاد می شود انسان می ‌تواند انجام بدهد و از این طریق آن سنت پیغمبر را هم به اندازه وسع و توانش اجرا نماید
معلوم است که هیچ فرد عادی مثل من و شما نمی ‌توانیم همه ان کارهای مستحبی که پیغمبر اکرم و ائمه معصومین (ع) در این ماه انجام می ‌دادند انجام بدهیم این یک امر روشنی است که هیچ کدام از ما طاقت بر آن نداریم ولی در حد وسع و توان
هشتم: در آخرین ماه سال یعنی اسفندماه  برنامه هاییکمیته امداد و یا بعضی از نهادها و ارگان ‌ها و موسسات خیریه دارند که هدایای مردم مومن را برای مستمندان فقرا جمع ‌آوری می کنند
خب یکی از کارهایی است که پیغمبر اکرم (ص) در این ماه داشتند و امسال ماه شریف شعبان همزمان شده با آخرین ماه سال شمسی فرصت مناسبی است هر کسی که می ‌خواهد به سنت پیغمبر در کمک کردن به محرومین و فقرا کاری انجام دهد بسم الله
خب این را عرض کردم که واقعا از طاقت و توان ما بیرون است که تمام سنت ‌هایی و کارهای مستحبی که پیغمبر در این ماه داشتند را انجام بدهیم و کمتر بر انجام آنها و یا بعضی از آنها را گاهی از جانب خداوند متعال توفیق پیدا می ‌کنیم
اما من دیدم که بعضی از بزرگان ما علمای ما یک فرمایشی دارند که آن فرمایش می ‌تواند مورد عمل همه ما قرار بگیرد
به این فرمایش علمای اسلام دقت کنید:
مثلا الان که ماه شریف شعبان است شما به خدا بگویید که
خدایا در این ماه شریف شعبان هر کار خیری که انجام می ‌دهم هدیه ‌ای باشد برای پیغمبر اکرم (ص)
حالا هر کار خیری انجام می دهم از جمله :
شرکت در نمازجماعت
در نماز جمعه
دعا
زیارت
هر کار خیری که انجام می ‌دهم هدیه ‌ای باشد از ناحیه من به پیغمبر اکرم (ص)
در حقیقت کار خیر خودش را به پیغمبر اکرم در این ماه هدیه کند
این کار ، کار راحتی است
به هر حال همه ما انسان ها در این ماه به هر حال کار خیری انجام می دهیم حالا هر کار خیر مستحبی که برای خدا انجام بگیرد و انسان نیت کند که برکاتش به پیغمبر اکرم برسد آن وقت یقینا بدانید که پاداشش چند برابر به خود انسان برمی ‌گردد و حتما این عمل قبول می شود
این که در بعضی از روایات آمده ‌است که هر وقت می ‌خواهید دعا کنید آن را آغاز کنید به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و بعد از این ذکر دعا کنید چرا که امکان ندارد خدا یک دعای شما را حتما قبول کند و دعای دیگرتان را قبول نکند
شاید بتوان گفت این مخصوص به ذکر صلوات نیست هر کار خیری که شما یک ارتباطی بین آن و ائمه معصومین (ع) و پیغمبر اکرم و اولیای خدا برقرار کنید می ‌تواند زمینه ‌ای باشد برای قبولی بهتر و برگشت اجر مضاعف به انسان
می ‌فرمودند که اصلا کلا شما در طول سال فرق نمی کند فقط مخصوص ماه شعبان المعظم نیست مثلا شما مقید هستی که
در روز یک جز قرآن تلاوت کنی پس بگو ثواب یک جز قرآن من یا ختم قرآن من در ماه مبارک رمضان هدیه به نبی اکرم
ممکن است در ماه رجب باشد بگو ثواب های خواندن آن ها هدیه به همه ائمه معصومینی که ولادت یا شهادت شان در ماه رجب است
ارتباط بدهیم بین اعمال خودمون و اولیای خدا که قطعا کاری که ما انجام می ‌دهیم که اجر آن به پیامبر یا آل پیامبر برسد قطعا آثار مضاعف و برکات مضاعف آن به خود ما برمی ‌گردد مثالکشاور
مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ

و اما بخش دوم خطبه دوم:
مناسبت های هفته که در پیش روی ما است
امروز روز سوم ماه شعبان است و روز ولادت با سعادت سیدالشهدا حسین بن علی علیه السلام که این روز را روز پاسدار نامگذاری کردند
فردا هم که روز چهارم ماه شعبان است روز ولادت با سعادت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام
پس ‌فردا هم روز پنجم ما شعبان روز ولادت با سعادت حضرت سید الساجدین و امام الزاهدین علی بن الحسین علیه السلام است
چون امروز روز ولادت امام حسین علیه السلام است
من یک حدیثی را از نبی گرامی اسلام نقل کنم که این حدیث را مرحوم صدوق ( رضوان الله تعالی علیه) در کمال الدین نقل کردند:
یکی از کسانی که در زمان پیغمبر اکرم زندگی می ‌کرد و معروف به نفاق بود ابی بن کعب بود
ابی بن کعب در محضر پیغمبر اکرم بود سید الشهدا علیه السلام امام حسین بر جد بزرگوارشون وارد شدند در حالی که کودک بودند پیامبر اکرم خطاب به فرزند عزیزشون نوه گرامی شان امام حسین علیه السلام فرمودند:
مرحبا بک یا ابا عبدالله، یا زین السماوات و الأرض
آفرین بر تو یا اباعبدالله! ای زینت آسمان‏ها و زمین
ابی بن کعب به پیغمبر اکرم عرض کرد:
و کیف یکون یا رسول الله صلی الله علیه و آله زین السماوات و الأرض أحد غیرک
یا رسول ‏الله چگونه جز تو، زینت آسمان‏ها و زمین، که تواند بود؟
پیغمبر فرمودند:
یا ابی، والذی بعثنی بالحق نبیا، أن الحسین بن علی فی السماء اکبر منه فی الأرض، و إنه لمکتوب عن یمین عرض الله عزوجل
ای ابی! سوگند به آن که مرا به حق پیامبری برانگیخته، به راستی که حسین بن علی، در آسمان بزرگ‏تر از آن که در زمین شناخته می‏شود
هر آینه بر سمت راست عرش خدای عزوجل نوشته شده است:
مصباح هدی، و سفینه نجاه، و إمام خیر، و یمن ، و عز، و فخر، و بحر علم، و ذخر فلم لا یکون کذلک؟

حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات، پیشوای نیکی و برکت و عزت و افتخار، و دریای دانش و گنجی است که برای آینده اندوخته شده است
و أن الله عزوجل رکب فی صلبه نطفه طیبه مبارکه زکیه خلقت من قبل أن یکون مخلوق فی الأرحام أو یجری ماء فی الأصلاب أو یکون لیل و نهار و لقد لقن دعوات ما یدعوا بهن مخلوق إلا حشره الله عزوجل معه و کان شفیعه فی آخرته، و فرج الله عنه کربه، و قضی بها دینه، و یسر أمره، و أوضع سبیله، و قواه علی عدوه، و لم یهتک ستره…
چرا چنین نباشد که خدای عزیز و جلیل، در پشت او، نسل پاک و پاکیزه و با برکتی را قرار داده است که پیش از آن که آفریده‌‏ای در رحم‏‌های زنان و پشت مردان بوده باشد، یا شب و روزی آفریده شده باشد؛ این نسل آفریده شده بود.
به او امام حسین علیه‏‌السلام ، دعاهایی الهام شده است که هرگز آفریده‌‏ای، خدا را با آن‏ها نخواند، مگر این که خدای عزوجل وی را با او محشور سازد و در سرای دیگر شفیعش باشد و خدا گره از کارش بگشاید و اندوهش برطرف سازد، قرضش را ادا نماید، مشکلش را آسان گرداند، راهش را هویدا سازد، او را بر خصمش، نیرو دهد و پرده‏‌اش را ندرد

خب اینجا حالا
و لقد لقن دعوات ما یدعوا بهن مخلوق
شاید این بشود هم به صورت مجهول خوانده شود هم به صورت معلوم یعنی این کهبه دو صورت می توانیم بگوییم
اول:
خدای متعال دعاهایی را به این بزرگوار یعنی به امام حسین علیه السلام تلقین کرده است که اگر کسی این دعاها را به آن معرفت پیدا کرد و شناخت اهل این دعاها بود این برکات نصیبش می شود فردای قیامت با حسین بن علی محشور خواهد شد و از شفاعت او برخوردار می شود مشکلات او را حل می کند و او را بر دشمنانش غالب و پیروز می کند
دوم :
خدا این دعاها را تلقین کرده است یعنی از ناحیه خدای متعال به او دعاهایی تلقین داده شده و تعلیم داده شده است
که اگر کسی به آنها علم پیدا کند این برکات به او خواهد رسید
سوم:
یکی این که خود حضرت سیدالشهدا القا کننده دعا است یعنی دعا هایی از حضرت رسیده ‌است که این دعاها این آثار را دارد
معلوم می شود که یک دعا هایی  نزد ائمه معصومین علیه السلام است البته می ‌دانید دعا که ما می گوییم که در حقیقت ارتباط برقرار کردن با خدا است و با یکی از اسمای اللهی ست
عرض کردم که فردا روز ولادت قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس و روز جانباز است ما می ‌دانیم بعضی از عزیزان ما در دوران دفاع مقدس توفیق شهادت نصیبشون نشد اما کاری انجام دادند که به هر حال اجر و پاداش کمتراز اگر شهید نیست به آن کسانی که در میدان جنگ در مصاف با دشمن مجروح شدند جانباز شدند هنوز تعدادی از این بزرگواران که دارای جانبازی شدید اند در بیمارستان ‌ها در آسایشگاه تحت درمان اند تحت مراقبت ما نباید این ‌ها را فراموش بکنیم
آن چه که خیلی مهم است اینست که در بعضی از این جانبازان خصوصیاتی هست که آدم را به یاد اصحاب پیغمبر می اندازد
بعضی از اصحاب پیغمبر اکرم که در یک جنگ مجروح شده بودند و برگشته بودند به مدینه عده ‌ای از منافقین یا غیر منافقین خبر آوردند که بترسید که دشمن دارد خودش را تجهیز می کند تا دوباره مسلمانان حمله کنند وقتی که این خبر را به آنها دادند عکس ‌العمل آنها این بود :
الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ
وقتی خبر آوردند برای مجروحان جبهه ‌ی جنگ به کسانی که به هر حال در جبهه آسیب دیده بودند که بترسید که دشمن دارد دوباره خود را تجهیز کرده و بر می گردد
آنها نترسیدند بلکه توکل بر خدا کردند
روز پنجم هم که عرض کردم ولادت با سعادت امام زین ‌العابدین علیه السلام انشالله خدا به ما توفیق بده که اعیاد مبارکه که داریم انشاالله از برکات این ماه شریف بهره ‌مند شویم انشاالله

پروردگارا به حق محمد و آل محمد همه ما مشمول الطاف خودت قرار بده و همه ما را ببخش و بیامرز
اعوذبالله من الشیطان الرجیم / بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هوالله اَحد/الله الصَمد/لم یلد و لم یولد/و لم یکن له کفوا اَحد
صدق الله العلی العظیم
و
والسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته

با تشکر از آقای فرزان احمدی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا