صفحه اصلی

یک پرِ کاهم

 

“یک پرِ کاهم” _نجوای عاشقانه بنده پرازگناه با خدای سراسر عفو بخشش_ نام جدیدترین سروده خانم دهقان طزرجانی شاعر اهل شهر مجومرد شهرستان اشکذر است که به مناسبت روز عرفه، روز نیایش سروده شده است، در این شعر شاعر خود را سرتابه پا فقر و نداری و چون یک پرِ کاه می داند و خداوند عظیم را تماما عفو و بخشش و کرم !

یک پرِ کاهم

باآنکه خطاکردم وُبسیار تودیدی
هرباربگو بازمراباچه خریدی؟
بی چون وچرا سمتِ منِ بنده دویدی
در ذاتِ منِ بی سروسامان توچه دیدی؟
درکعبه به دنبال تومیگشتم وُآن وقت
هم بازیِ طفلی شده بودی، توهمان وقت
هربار به دنبالِ تو بودم، تونبودی
هرباربگو ساحلِ کشتیِ که بودی؟
درچشمِ ترِ غم زده ای گوشه گرفتی
دستانِ گنهکارِمرا ازچه گرفتی؟
ازخوبیِ من نیست، اگر باتوهنوزم
آتش شده ام روز وشبم باتوبسوزم
این جاذبه توست ،که این قدرعجیب است
از معرفتِ توست گرفتی تو زِ من،دست
شاید که درآغوش تو آرام بمیرم
موجم متلاطم ،دگرآرام نگیرم
درسطح ادب نیست چنین نُطق نِمایم
ازبس که گنهکارم وُ من بی سروُپایم
عصیانگر وُ یاغی شده ام گرچه خرابم
باعفوِتو جایز نَبُوَد، دادعذابم
بیمارم وُاندازه یِ یک کوه پُرازدرد
شَبگردم وُشبگردم وُشبگردم وُشَبگرد
من پایِ تو افتاده ام، ازبیخ تَباهَم
من پیشِ تو هیچم، به خدا یک پرِ کاهَم
لطفی بکن وُ مرحمتی بنده یِ خودرا
باعفو ببخشا منِ شرمنده خودرا

زهره دهقان طزرجانی
متخلص به باران
روز عرفه” روز نیایش”
هفتم تیرماه ۱۴۰۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا