صفحه اصلی

قانون بودجه و رقص اعداد در فضای مجازی

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- تا همین چند سال پیش مردم چندان ازلایحه بودجه سالانه سر در نمی آوردند و در رسانه های رسمی هم تنها اعدادی اعلام می شد که به خاطر بزرگ بودن حتی گاه قابل خواندن نبود و مثلا با چنین عددی با این شکل رو به رو می شدیم ۳۳۳،۴۵۷،۸۹۴،۷۹۸ و تصویر غالب از قانون بودجه این بود که نخست وزیر یا رییس جمهور به مجلس می رفت و یک کلاسور سنگین را از آن پایین به دست رییس مجلس می داد و سکو و تریبون هم به گونه ای طراحی نشده که این کار به آسانی میسر باشد و جالب این که این نقیصه را در ساختمان مجلس جدید هم رفع نکردند.

یا در دولت احمدی نژاد بحث بر سر این بود که نیمه آذر می برد یا تا اسفند ماه طول می دهد و مشهورترین کار همان سی دی های خالی لایحه بودجه بود که به نمایندگان داد!

حساسیت کارشناسان هم بیشتر روی قیمت نفت بود و قیمت ارز و خیلی به عددهای دیگر کار نداشتند.

اما حالا هم روی کلان قضیه تمرکز می شود و به راحتی از عدد ۴۲۹ هزار میلیارد تومان گفته می شود نه آن که قطاری از صفر یا اعداد ردیف شود که کمتر کسی سر درآورد و هم جزییات کمک به موسسات فرهنگی خاص هر چند جدول ۱۷ حذف شده و همین جدول ۱۷ از توجه به اعداد حکایت می کند.

بودجه‌های کلان با واحد «هزارمیلیارد تومان» و بودجه‌های کمتر و مربوط به موسسات با «میلیارد تومان» مشخص می شود و به همین خاطر فهم و نقد بودجه برای شهروندان عادی هم ممکن شده است و به جز موضوع افزایش عوارض خروج از کشور که محل مناقشه است درباره کمک یا بودجه به موسسات مختلف هم صحبت می شود.

این اتفاق به دو دلیل است: یکی همان واحد «هزار میلیارد تومان» است. مثلا گفته می شود صدا و سیما ۱۸۰۰ میلیارد تومان بودجه دارد. یعنی ۱۸۰۰ واحد و به راحتی می توان بودجه آن را با جاهای دیگر مقایسه کرد.

در حالی که پیش از این اعداد به گونه ای بود که تبدیل و رُند کردن دشوار بود. یا گفته می شود بودجه موسسه تحت مدیریت آقای مصباح یزدی به ۲۸ میلیارد تومان، موسسه آموزشی تحت مدیریت آقای امامی کاشانی به ۱۲ میلیارد تومانی یا مجموع دو موسه فرهنگی تحت مدیریت آقای حداد عادل (فرهنگستان و دایره المعارف و بنیاد سعدی) به ۴۳ میلیارد تومان رسیده این اعداد به راحتی قابل قیاس است.

دلیل دوم البته نرم افزار های پیام رسان موبایلی و مشخصا «تلگرام» است. تلگرام همه چیز را دگرگون کرده و آگاهی مردم از اعداد و ارقام بودجه هم یکی از آنهاست.

تلگرام در همه شؤون زندگی مردم تاثیر گذاشته و یکی از آنها آشنا شدن مردم با اعداد است.

یکی از نشانه ها در جوامعی که اهل فرهنگ مکتوب نیستند این است که چندان با اعداد میانه ای ندارند. مثلا در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعداد شهیدان انقلاب ( و نه جنگ که هنوز شروع نشده بود) ۶۰ هزار نفر ذکر شده اما در همان سال ۱۳۵۸ هم هیچ کس در این عدد تشکیک نکرد و بعدا معلوم شد شمار شهدای انقلاب اسلامی از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ با احتساب قربانیان سینما رکس آبادان کمتر از سه هزار نفر است نه ۶۰ هزار نفر.

یا درباره تعداد شهدای ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ از عدد ۱۵ هزار نفر هم گفته می شد اما اطلاعات بعدی نشان داد بین ۹۰ تا ۱۰۰ نفر است که البته برای تظاهرات شهری عدد بالایی است. حتی میشل فوکو – فیلسوف فرانسوی- هم که در آن زمان در ایران بود از عدد ۴۰۰۰ کشته سخن گفت.

در حالی که در اسفند سال ۱۳۵۸ اولین رییس بنیاد شهید در مصاحبه ای اعلام کرد پرونده همه شهیدان انقلاب تکمیل شد (هنوزالبته جنگ شروع نشده بود) و جالب این که به فکر کسی نیفتاد از او بپرسد تعداد دقیق شهیدان انقلاب چقدر است چون در ذهن همه ۶۰ هزار شهید ثبت شده بود. در حالی که وقتی صحبت از تکمیل پرونده ها بود می توانستند به راحتی عدد بپرسند اما نخبه و عامی انگار با عدد بیگانه بود.

یکی از مهم ترین تفاوت های مرحوم هاشمی رفسنجانی با سیاستمداران دیگر اما استفاده از اعداد بود و تنها چند ماه از پایان جنگ در خطبه های نماز جمعه تهران آمار دقیق شهدای جنگ ۸ ساله را اعلام کرد. با این حال هر بار که پیکر شماری از شهدای جنگ در تحقیق و تفحص ها پیدا می شود کمتر می بینیم که رسانه ها اعداد قبلی را با افزودن این تعداد به روز کنند.

هر چه مردم با اعداد و ارقام بیشتر آشنا باشند امکان ارایه اطلاعات نادرست کمتر می شود.

تمرکز بر روی اعداد خاصی در قانون بودجه موجب می شود مردم با اعداد و ارقام بیشتر آشنا شوند و مثلا کل بودجه تئاتر را بودجه هایی که به نام فرهنگ اعطا می شود مقایسه کنند. همین امروز یکی از همکاران مطلبی درباره واژه گزینی و هزینه آن نوشته و منتشر شده و این به لطف تدقیق در اعداد بودجه حاصل آمده است.

اکنون به سادگی می توان درباره موسسات بزرگ با واحد «هزار میلیارد تومان» مقایسه کرد و درباره موسسات خارج از دولت اما برخوردار از کمک های دولتی با واحد « میلیارد» هم مقایسه ای صورت داد یا پرسش هایی طرح کرد.

مثلا این که آیا واقعا نیاز است هر سال بودجه ای به جایی به نام بنیاد سعدی اختصاص یابد و فرهنگستان زبان و ادب یا بنیاد ایران شناسی نمی توانند به موضوع آموزش زبان فارسی در خارج از کشوربپردازند. شاید هم واقعا نیاز است و وقتی گزارش دهند پرسش ها پاسخ داده می شود تا تصور تشود موضوع فقط درباره سعدی است.

صریح و روشن این که به لطف تلگرام و امکان اطلاع رسانی گسترده تر «عدد» جای خود را باز کرده است.

روزنامه نگاران نیز باید از اعداد «همه کس فهم» استفاده کنند. به جای قطار کردن صفرها و اعداد به ریال اگر از واحد « میلیارد تومان» یا « میلیارد» استفاده شود فهم و مقایسه به آسانی میسر است و خوش بختانه این اتفاق شروع شده است. کما این که وقتی فهرست بدهکاران بزرگ یک بانک خصوصی منتشر شد و در میان آنها نام فردی مرتبط با فوتبال هم بود همه به طعنه عدد بدهی را با آن عددی که به فوتبالیست داده بود مقایسه می کردند.

حالا در فضای مجازی تنها کلمات به چشم نمی آیند. اعدادند که می رقصند هر چند که نمی توان گفت «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست» چون برخی از این اعداد اگر غیر قابل توجیه نباشند قابل تأمل اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا