معارف

درختکاری در آموزه های اسلامی

خداوند متعال سرنوشت بشر را به گونه­ای رقم زده که در دامن طبیعت رشد کند و ببالد و به طور کامل به آن وابسته و نیازمند باشد. متقابلاً طبیعت را نیز طوری آفرید که در خدمت انسان قرار گیرد، نیازهای وی برآورد و آرامش، لذّت و شادی را برایش به ارمغان آورد.

از نظر قرآن کریم انسان آن­چنان عظمتی دارد که تمام موجودات به فرمان خداوند، مسخّر او گشته ­اند. این مسئله، شخصیت و عظمت واقعی انسان را در منظر اسلام روشن می­سازد و به او عظمتی می­بخشد که درخور مقام «خلیفه اللّهی» است.

خورشید و ماه، باد و باران، کوه و درّه، گیاه و درخت و سبزه­زار… همه و همه، مواهب خدادادی است که در تسخیر گل سرسبد هستی و خلیفه خدا بر روی زمین قرار گرفته و همه سرگشته و فرمانبردار انسان اند، تا وی از آنها در جهت بقا و حیات دنیوی خویش بهره گیرد. در این میان پاره­ای از اجزای شکوهمند طبیعت، همچون «درختان و گیاهان» نقش حیاتی در زندگی انسان و سایر موجودات زنده دارند.

در این نوشتار مختصر، برخی از آیات و روایاتی را که در فضیلت درخت و درختکاری وارد شده است، مرور و مداقه می نشینیم، به امید آنکه آموزه­های اصیل اسلامی را فرا گیریم و به کار بندیم.

 

واژه «درخت» در قرآن

در قرآن کریم در اغلب موارد از درخت با واژه «شَجَر» یاد شده است. «شَجَر» را واژه شناسان این گونه تعریف کرده اند: «هر روییدنی که تنه دارد»[۱]و آنچه تنه ندارد را «نجم، عشب و حشیش»[۲]می نامند. ناگفته نماند که در قرآن کریم این لفظ به معنای «مشاجره و تنازع» نیز آمده است؛ چنان که می فرماید: فَلاَ وَرَبِّک لاَ یؤْمِنُونَ حَتَّیَ یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ… [۳] که این معنا نیز به معنای درخت نزدیک است و با آن مناسبت دارد؛ زیرا «منازعه را از آن جهت تشاجر (مشاجره) گویند که سخن دو یا چند خصم، مثل برگ و شاخه درخت به هم مختلط می شوند».[۴]

غیر از شجر که مشتقات گوناگون آن مجموعاً ۲۷ مرتبه در آیات قرآن به کار رفته است، کلمات و عبارات دیگری نیز درباره «درخت» به کار رفته که هریک بیان کننده یکی از صفات و ویژگی های آن است و در این نوشتار در صدد بحث از آن مباحث نیستیم.

با امعان نظر در آیات روحبخش قرآن کریم، در می یابیم که در این صحیفه بزرگ آسمانی از واژه «درخت» در تحت عناوین گوناگونی سخن به میان آمده است. از باب نمونه به چند یاد کرد قرآن از واژه «درخت» اشاره می کنیم:

درخت، نماد قدرت الهی

اصولاً درختان، هر یک به تنهایی آیتی هستند که قدرت و توانایی خداوند را در برابر چشم هر بیننده ای به نمایش می گذارند و هر بخش از این آفرینش عجیب و زیبای خداوند، دفتری عظیم از معرفت خداوند بزرگ است. سعدی شیرین سخن می گوید:

برگِ درختانِ سبز در نظر هوشیار

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

نکته ای اساسی که در خلقت و آفرینش درختان، همواره مورد غفلت قرار می گیرد و تنها عده ای اندک که دانایان حقیقی و به فرموده قرآن کریم «اولواالالباب» بدان وقوف پیدا می کنند، همانا « آفرینش حیات در دل بذر و نهالی است که به مرور ایام از آن درختی تنومند می سازد». همه ما هرگاه به درخت می نگریم، پیش از هرچیز محو جمال ظاهری و برگ و میوه و شکوفه آن می شویم و کمتر کسی از این حجاب ظاهری عبور می کند و به عمق و معنا و حقیقت مطلب پی می برد. شگفت انگیزتر از «برگ درختان سبز»، «در نظر هوشیار» همانا آن نیرویی است که باعث سبزی و حیات آن می شود. از این رو، در قرآن کریم در سوره مبارکه «نمل»، پس از اشاره به آفرینش آسمان ها و زمین و نزول باران از آسمان، به رویش بستان ها اشاره شده و سپس انسان را به این نکته مهم توجه می دهد که به کیفیت ایجاد حیات در درختان بنگرد که اگر آن نیروی حیات دهنده و آن دم عیسوی زندگی بخش از جانب خداوند نبود، هرگز قادر نبودید که آنها را برویانید و از محصولشان برخوردار شوید:

أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَهٍ مَّا کانَ لَکمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یعْدِلُونَ.[۵]

در امر رویش و رشد و نمو درختان کار ما آدمیان « تنها بذرافشانی و آبیاری است، اما کسی که حیات را در دل این بذر آفریده و به نور آفتاب و قطرات حیات بخش باران و ذرات خاک فرمان می دهد تا این دانه را برویانید، تنها خداست».[۶] و بدین ترتیب، این نتیجه حاصل می شود که تنها برگ و ساقه، شاخه، ریشه، میوه، شکوفه، قد و قامت، و شکل و شمایل درخت نیست که به انسان درس توحید و خداشناسی می دهد، بلکه انسان اندیشمند در ورای این ظواهر، قدرتی عظیم تر و نیرویی فوق العاده تر را مشاهده می کند؛ همان نیروی حیاتی که خداوند در بذر و نهال درخت می دهد و آن را به مخلوقی زیبا و شگفت انگیز مبدل می کند.

از همین رو، خداوند در سوره واقعه آیات ۶۳ و ۶۴ و ۷۲، بار دیگر این حقیقت را مورد تأکید قرار می دهد و دربرابر پرسش منکران توحید می گوید:

أَفَرَأَیتُم مَّا تَحْرُثُونَ * أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ * لو نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلَلْتُمْ تَفَکهُونَ؛ «آیا هیچ درباره آنچه کشت می کنید، اندیشیده اید؟!آیا شما آن را می رویانید یا ما می رویانیم؟!.. آیا شما درخت آن را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟!».

درخت و تسبیح خداوند

براساس آموزه های قرآن کریم، هرچه در عالم آفرینش، لباس هستی پوشیده و از «عدم» به «وجود» آمده اعم از جمادات، نباتات و حیوانات جملگی با زبان حال و زبان قال به تسبیح و تقدیس و ستایش ذات اقدس الهی مشغول اند.

هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه

ولی ما آدمیان به دلیل محصور بودن در حصار مادیات و سرگرم شدن به تأمین حوایج مادی خویش که متأسفانه گاه با گناه و نافرمانی خداوند نیز همراه می شود از درک این ذکر پیوسته مخلوقات خداوند ناتوانیم؛ همچنان که خود فرمود: تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیمًا غَفُورًا[۷]؛ «آسمان های هفت گانه و زمین و کسانی که در آن هستند، همه تسبیح او می گویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او می گوید، ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید؛ او بردبار و آمرزنده است».

با توجه به این آیه شریفه و ده ها آیه نظیر آن، که همگی از تسبیح مستمر و اجزای هستی حکایت می کنند، درمی یابیم که «درخت» نیز به عنوان جزئی از عالم هستی، هماهنگ با سایر مخلوقات خداوند، صبح و شام به تسبیح، تحمید و تهلیل آفریننده توانای خویش مشغول است.

قرآن کریم در سوره حج می فرماید:

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَ…؛ «آیا نمی بینی که سجده می کنند برای خداوند و هر کس در آسمان ها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و عده بی شماری از مردم و…».

در این آیه شریفه و همچنین آیه ۶ از سوره مبارکه الرحمن، سخن از سجده موجودات در برابر ذات اقدس پروردگار به میان آمده و در کنار آنها از «درخت» نیز به عنوان یکی از این ساجدان یاد شده است و « سجده در لغت به معنای تذلّل، خضوع و اظهار فروتنی است».[۸]

درخت، متاع و معیشت

گاهی قرآن کریم، از درختان و گیاهان، به عنوان «متاع» زندگی انسان یاد می کند[۹]و گاهی نیز آنها را «معیشت»[۱۰]، یعنی وسیله برآوردن نیازهای انسان می شمارد و برایشان کرامت و شأن ویژه ای قائل است.[۱۱] قرآن کریم می فرماید:

فَلْینظُرِ الإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ، أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا، ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا، فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا، وَعِنَبًا وَقَضْبًا، وَزَیتُونًا وَنَخْلاً، وَحَدَائِقَ غُلْباً، وَفَاکهَهً وَأَبًّا، مَّتَاعًا لَّکمْ و لأنْعَامِکم…(عبس: ۲۴۳۲)؛ «آدمی باید به غذای خویش بنگرد، ما باران را از آسمان فروفرستادیم. آن گاه، سینه زمین را شکافتیم و در آن، دانه ها رویاندیم و انگور و سبزی و درخت زیتون و خرما و بوستان های بزرگ با درختان ستبر و میوه و مرتع برای بهره گیری شما و چهارپایانتان».

از این آیات شریفه، نکات فراوانی قابل استفاده است، و ما تنها، مطالبی را که بیانگر جایگاه ویژه درخت در زندگی انسان است، ذکر می کنیم:

۱- جمله فَلْینظُرِ الإِنسَانُ إِلَی طَعَامِه به ضمیمه آیات بعد، مشعر بر این است که گیاهان، مراتع، درختان و جنگل ها از مهم ترین منابع تأمین غذای انسان و از نعمت های بزرگ خدادادی است. بنابراین باید قدر آنها را دانست و در حفظ و توسعه و بالندگی آنها کوشید.

۲- عبارت أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا..، بیانگر این است که بر اجزا و عناصر پیکره شکوهمند طبیعت، نظمی ویژه حاکم است؛ چنان که به هماهنگی و ارتباط منظم آب، زمین، گیاه … اشاره شده است. آیه شریفه می فرماید: « باید باران از آسمان فرو ریزد، بذرها زمین را بشکافند و از دل خاک بیرون آیند، گیاهان روییده شوند، درختان به ثمر بنشینند، جنگل ها و مراتع پدید آیند، تا حیوانات نیز از آن بخورند و در نتیجه فعالیت های هماهنگ و شگفت آور این عناصر طبیعی، غذای بشر فراهم آید».

۳- ثمره نخست آمیزش آب و خاک، رویش غلاتی همچون گندم و جو است که بخش اعظم تغذیه انسان و سایر جانداران را تأمین می کنند. در این آیات شریفه و دیگر آیات به این نوع گونه گیاهان، تصریح شده است.[۱۲]

۴- گرچه تمام گیاهان و میوه ها برای انسان سودمندند، ولی برخی از آنها در زندگی وی نقش مهم تر و مستقیم تری دارند؛ چنان که در آیات مورد بحث آمده است: عنباً و قضباً و زیتوناً و نخلاً. انگور، انواع سبزی ها، زیتون و درخت خرما، در زمره این نوع از میوه ها قرار گرفته اند.

درباره نفش حیاتی گیاهان، علاوه بر آیات، روایات فراوانی نیز از حضرات معصومان: وارد شده است.[۱۳]

نقش درخت در زندگی موجودات

نقش درخت در زندگی آدمیان و حتی سایر موجودات از زوایای مختلفی قابل بررسی است. قرآن کریم، در آیه ای به برافروختن آتش که از ضروریات زندگی آدمی است، چنین اشاره می فرماید: الَّذِی جَعَلَ لَکم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ([۱۴]؛ «همان کسی که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما به وسیله آن، آتش می افروزید».

این آیه شریفه یکی از نشانه های قدرت خداوند را آفرینش آتشی می داند که از درخت سبز تولید می شود؛ زیرا بسی شگفت آور است که چگونه درختی سبز که سایه خنک و روحبخش آن، آدمی را از آسیب گرما و اشعه سوزان خورشید در امان نگه می دارد در فرآیندی دیگر، تبدیل به آتشی افروخته می گردد که می تواند همه چیز را در کام مرگ و نیستی فرو برد. این نیست، مگر به اعجاز و قدرت پروردگار توانا.

اما موجوداتی دیگر به جز انسان نیز از درختان بهره می برند. در سوره «نحل» می فرماید: :وَأَوْحَی رَبُّک إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یعْرِشُونَ؛ ثُمَّ کلِی مِن کلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّک ذُلُلاً یخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِک لآیهً لِّقَوْمٍ یتَفَکرُونَ[۱۵]؛ «پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد که در دل کوه ها و در میان درختان و بناهایی که می سازند، لانه گزین؛ سپس [وحی فرمود بدو که] از شکوفه ها بخور و راه های پروردگارت را مطیع آرام بپیما. از شکم هاشان عسل بسیار شیرین به رنگ های گوناگون بیرون می آید که شفا بخش آلام انسان هاست و در این نشانه هایی است برای کسانی که می اندیشند».

بر اساس این آیه شریفه، زنبور عسل که حشره بسیار مفیدی است،به نحو غریزی و تکوینی از جانب خداوند مأمور است تا از شاخه های بلند و سرسبز درختان برای مسکن بهره گیرد و بتواند به سهولت به مواد اولیه لازم برای تولید عسل دست پیدا کند.

نیز قرآن کریم در سوره «نحل» آیه ۱۰ چنین می فرماید:

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُون؛ «اوست کسی که از آسمان، آبی گوارا نازل می کند که می آشامید، و از آن درختانی می رویاند که حیوانات خود را در آن به چرا می برید».

در این آیه تأمین غذای حیوانات اهلی و برخی حیوانات غیراهلی نیز از کارکردهای درختان به شمار می رفته است.

ارزش زیست محیطی درختان

جنگل ها و درختان به عنوان یکی از مهم ترین سامانه­های حیات­بخش بشر، جایگاه انکارناپذیری در تأمین رفاه، آسایش و سعادتمندی جوامع بشری دارند.

وجود ارزشهای متعدّد و متنوّع اقتصادی و زیست ­محیطی در پیکره این منابع ارزشمند الهی، تکیه­گاه مطمئن و استواری برای تداوم و ارتقای زیست موجودات زنده، به ویژه انسان و متضمن شکوفایی حیات جوامع بشری و توسعه پایدار است. متأسفانه همه ساله سطوح بسیار زیادی از جنگلهای دنیا بر اثر عوامل متعدّد از جمله بهره­برداری غیر اصولی و مفرط نابود می شود.

در میان علل و عوامل امحا و نابودی جنگل ها، ناآگاهی از ویژگی ها و ارزش های زیست محیطی این منابع را نباید نادیده گرفت. از این رو، به منظور شفاف سازی و جلب توجّه اذهان و افکار عمومی برخی اثرات زیست محیطی جنگل ها را برمی­شماریم؛ زیرا بر این باوریم که حفاظت و توسعه جنگل ها با عزم و اراده ملی، همکاری و همدلی مردم عزیز و تلاش مجدّانه مسئولان و متخصّصان که زمام امور را در دست دارند، امکان­پذیر است. مقام معظم رهبری در پیامی به مناسبت هفته منابع طبیعی بر همین نکته تأکید می فرمایند:

«…برای چنین اقدامی، البتّه ابعاد گسترده فرهنگی و اهمیت افزایش آگاهی و آموزش عمومی نباید فراموش شود… برای سرسبز نگاه داشتن کشور باید نهضتی فراگیر به پا شود؛ نهضتی که آحاد مردم در آن سهیم باشند؛ همان­گونه که دیروز و امروز، همگی برای حفظ ایمان و اعتقاد و اخلاق قیام کردند».

همچنین در اهمیت درخت­کاری فرمودند:

«در تعلیمات دینی ما و در سنّت انبیاء و اولیاء: درخت­کاری، آبیاری و به طور کلی آبادسازی زمین و مزرعه و مرتع و پرورش دام و طیور، عبادت محسوب می­شود».

جنگل ها و درختان با تنظیم جریان­های آبی، جلوگیری از فرسایش آب، باد، خاک و طغیان رودخانه­ها، افزایش عمر مفید مخازن آبی و سدها تعدیل آب و هوای محیط و تأمین آب مورد نیاز اراضی کشاورزی، پشتوانه­ای مطمئن برای زمین­های کشاورزی دشت­ها به شمار می آیند و در افزایش تولید و ارتقای کیفی محصولات کشاورزی در واحد سطح تأثیر به سزایی دارند. اراضی جنگلی به دلیل ریشه دواندن گیاهان و درختان و فعالیت میکروارگانیسم­های موجود در جنگل­ها، موجب نفوذ نزولات آسمانی در خاک و ذخیره این نزولات می­شوند؛ به گونه­ای که هر هکتار جنگل قادر به ذخیره­سازی پانصد تا دو هزار متر مکعب آب است. ضمن اینکه زمان نفوذ یک لیتر آب در جنگل محدود هفت دقیقه و در اراضی کشاورزی ۴۶ دقیقه است؛ در حالی که در مناطق غیر جنگلی این زمان به حدود چهار ساعت افزایش می­یابد. به تعبیری دیگر توان نفوذپذیری نزولات در خاک­های جنگلی چهل برابر بیشتر از اراضی دیگر است.

جنگل ها با انجام عمل فتوسنتز یکی از منابع مهم تولید اکسیژن مورد نیاز موجودات زنده به شمار می­آیند. هر هکتار جنگل قادر به تولید اکسیژن مورد نیاز حداقل ده نفر در طول سال خواهد بود. به دلیل تنوع ساختار افقی و عمودی درختان، به ویژه وجود درختانی با سرشت و ارتفاع متفاوت، جنگل ها در مطلوبیت بهره­مندی از اثرات فیزیکی، شیمیایی و حرارتی پرتو خورشید برای انسانها تأثیر به سزایی دارند، ضمن این که وضعیت تابش نور خورشید در فضای جنگلی نقش مؤثری در آرامش روحی انسان ها دارد.

جنگل­ موجب تعدیل آب و هوای محیط می­شود. در ساعات روز به این دلیل که شاخ و برگ درختان مانند حفاظی در برابر پرتو نورانی خورشید قرار می­گیرند، دمای هوای جنگل کمتر از دمای فضای غیر جنگلی است و در طول شب نیز به این دلیل که تغییر و انعکاس حرارتی دما در محیط و خاک جنگلی کمتر است، هوای محیط جنگلی خنک­تر از فضای باز است. در جنگل، آوای دلنواز پرندگان، جریان آب آبشار­ها و رودخانه­ها و به هم خوردن برگ­ها و شاخه­ها به روح و روان آدمی آرامش می بخشد. مکان های پوشیده از درخت و فضای سبز، بهترین مکان برای تفریح و تفرّج و گذراندن اوقات فراغت اند. وجود فضای سبز و درختان می تواند محیط زیست را در چشم­اندازها، فرحناک جلوه دهد و موجب افزایش عمر انسان شود؛ چنان که در روایتی از امام علی (ع) آمده است که فرمود:

« مما یزید فی العمر، ترک الاذی… و ان یحترز عن قطع الاشجار الرطبه[۱۶]؛ از جمله عوامل افزایش عمر (طول عمر)، عبارت است از: پرهیز از مردم آزاری و قطع کردن درختان سرسبز».

در حدیثی، امام کاظم (ع) نگاه کردن به سبزه و سبزه زارمزارع و جنگل ها و درختان سرسبز ، موجب جلا بخشیدن به چشم می شود.[۱۷]

شاخ و برگ درختان جنگلی گرد و غبار هوا را جذب می­کند و آلودگی هوا را کاهش می­دهد. سُرب معلّق در هوا حاصل از فعّالیت واحدهای صنعتی و وسایل نقلیه موتوری و یکی از مواد سمّی و خطرناک برای انسان است که از طریق تنفّس جذب می­شود و عوارض و پیامدهای ناگواری بر سلامت انسان دارد که جنگل ها مقدار زیادی از سُرب معلّق در هوا را جذب می کنند.

پوشش گیاهی درختان به دلیل حفاظت از خاک، قدرت نگهداری و جذب نزولات و کاهش سرعت سقوط برف و باران بر زمین نقش انکارناپذیری در جلوگیری از جاری شدن سیلاب و کاهش اثرات مخرّب آن دارد. با توجّه به اینکه کاهش درجه حرارت هوا سهمی در افزایش رطوبت نسبی هوا دارد، درختان جنگلی با جذب نزولات و ذخیره کردن آن در سفره­های آب­های زیرزمینی و تبخیر آن در دیگر ایام سال که نزولات قطع می شوند، خشک، موجب افزایش رطوبت نسبی هوا در فضای جنگل می گردند. افزون بر اینکه شاخ و برگ درختان با جلوگیری از تابش مستقیم نور خورشید و کاهش اثرات تخریبی پرتوهای خورشیدی، مانع تبخیر سطحی رطوبت خاک هم می شود.

درختان با جذب، نگهداری و افزایش زمان ذوب برف­ها بر روی شاخ و برگ خود، از تجمع آنها جلوگیری می کند و مانع از حرکت توده های عظیم برف به شکل بهمن می­شود.

از آنجا که تولید دی­اکسید کربن ناشی از سوخت های فسیلی، انعکاس پرتوهای خورشیدی را از زمین ناممکن می­سازد و در نتیجه میانگین گرمای زمین افزایش می­یابد و موجب پدیده موسوم به گلخانه­ای می­شود که اختلال در محیط زیست انسانی را به دنبال دارد، حفاظت و توسعه جنگل ها موجب جذب و رسوب دی­اکسید کربن و مانع افزایش گرمای زمین خواهد شد. جنگل به عنوان محیط زیست طبیعی، مأمن بسیاری از حیوانات وحشی و پرندگان است. با توجّه به رشد فزاینده جمعیت انسانی و توسعه بی­حد و حصر تکنولوژی و قرار گرفتن در عصر فراصنعتی که جوامع بشری را با محدودیت منابع جنگلی و آلودگی محیط زیست مواجه ساخته است؛ جنگل ها با تثبیت لایه اُزُن، موجب کاهش آثار زیانبار پرتوهای فرابنفش و بیماری های ناشی از آن خواهد شد.

جنگل ها و درختان در صنایع بزرگ چوبی و ساختمان سازی و تهیه لوازم منزل و پوشاک و برخی از فرآورده­های جنگلی، مانند کائوچو، تأمین ماده خام کاغذ، تهیه دارو و مصارف پزشکی، مورد استفاده قرار می­گیرند که در امر اشتغال زایی نیز بسیار سودمندند.

کنترل آفات و امراض گیاهی و جلوگیری از هجوم گونه­های مهاجم به محصولات کشاورزی، پدید آمدن ارزش­های زیبایی شناختی و هنری، امکان فعّالیت های جنبی مانند: پرورش انواع آبزیان، زنبورداری، تولید قارچ، فراهم ساختن زمینه­های گردشگری و بسیاری از فواید ارزشمند دیگر، دستاوردهای گران بهایی هستند که به برکت جنگل ها و درختان در اختیار بشر قرار گرفته­ است.

بر همین اساس، در آموزه های اسلامی، جنگل و درخت از اهمیت ویژه و جایگاهی ارجمند دارد و در منابع روایی دین مقدس اسلام، به امر درختکاری اهمیّت بسیاری داده و پاداش فراوانی برای آن نقل شده است و همه مردم با آن تشویق شده اند.

فضیلت درختکاری در روایات

حضرات معصومان (ع) همواره مسلمانان را به باز پروری و احیای طبیعت، از جمله اراضی و جنگل ها، تشویق و ترغیب می کردند؛ چنان که رسول اکرم(ص) می فرمود: «أحی بَلَدِک المَیت؛ زمین مرده و بایر شهر خود را آباد کن».[۱۸]

پیشوایان معصوم (ع) در پاره ای از روایات به صراحت به درختکاری و یا از فضلیت و ارزش آن سخن گفته اند که به جهت فراوانی این گونه احادیث، به ذکر برخی از آنها بسنده می کنیم:

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که شخصی از حضرت (ع) پرسید: برخی می گویند کشاورزی مکروه است. آن حضرت (ع) در پاسخ فرمود: «درخت بکارید و کشاورزی کنید که هیچ عملی از آن حلال تر و پاکیزه تر نیست. سوگند به خدا که هنگام ظهور حضرت ولی عصر (عج)، درختکاری و کشاورزی بسیار گسترده می شود».[۱۹]

همچنین آن حضرت در حدیث دیگری فرمود: «از پیامبر اسلام(ص) سؤال شد: بهترین ثروت چیست؟ حضرت(ص) فرمود: بهترین ثروت، کشاورزی است، اگر به طور صحیح انجام گیرد و زکات آن داده شود. در مرحله بعد، حضرت به دامداری اشاره فرمود و آن را پس از کشاورزی، بهترین کار دانست و در مرتبه سوم، فرمود: درختان استوار و بلند خرما که در گل می رویند و درختانی که در بیابان های خشک و تفتیده میوه می دهند. در پایان، دوباره ضمن اشاره به درخت خرما، از فروختن آن به شدت نهی فرمود».[۲۰]

و نیز در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده است که فرمود: «بهترین مال، دسته های طولانی، شکیل و منظم خرما و درختان میوه دار است.»[۲۱]

از این سخن پیامبر اسلام(ص)، درمی یابیم که درختکاری از شغل های بسیار ارزنده و مال های سودمند انسان است و درخت خرما به عنوان نمونه در روایت مطرح شده و در اینجا خصوصیتی ندارد؛ چنان که با تأمل در تعبیرهای به کار رفته در این حدیث شریف، می توان به این نکته پی برد.

در حدیث دیگری پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر مسلمانی که درختی بکارد یا زراعتی کشت کند که از آن پرندگان و انسان ها و یا حیوانی بخورند، چنین کاری برای او صدقه محسوب می شود».[۲۲]

همچنین در کنزُالعُمّال از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «هرکس درختی بکارد و از آن حفاظت کند تا ثمر دهد، خداوند به اندازه ثمره آن، به وی پاداش خواهد داد».[۲۳]

در آموزه های اسلامی بسیار به آبادانی و حفظ زمین توصیه شده است؛ چنان که داشتن بهترین یادگار و صدقه جاریه در پرتو پرداختن به آبادانی زمین است؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «کسی که (درختی) را بکارد، چاهی حفر کند و آبی را جاری سازد (دارای یادگار و صدقه جاریه است)».[۲۴]

بر اساس روایت دیگری از آن حضرت وارد شده است که فرمود: «…کسی که درختی بکارد، تا زمانی که یکی از مخلوقات خدا از آن بهره می برد، خداوند به او پاداش می دهد».[۲۵]

شایان توجه است که برخی از روایات یاد شده، درختان بی میوه و جنگلی را نیز شامل می شود و هرگونه بهره وری از درختان در این روایات می گنجد؛ چنان که بر اساس روایت اخیر ، پاداش الهی به «درختکار»، در برابر هرگونه بهره ای است که مخلوق الهی از آن ببرد، چه از میوه اش باشد، چه از سایه دلپذیر آن، چه از منظره چشم نواز یا از هوای لطیف و فرح بخشی که از آن به طبیعت ارزانی می شود و یا از شاخ و برگ و چوب آن.

مُحدِّث نوری روایتی را از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده است که تأکید بیشتری بر «درختکاری» را نشان می دهد. حضرت فرمود:

«إن قامت الساعه و فی ید احدکم فسیله، فإن استطاع أن لا یقوم الساعه، حتی یغرسها فلیغرسها[۲۶]؛ اگر عمر جهان پایان یابد و قیامت فرارسد و یکی از شما نهالی در دست داشته باشد، چنانچه به قدرکاشتن آن فرصت باشد، باید آن را بکارد».

در روایت دیگری از رئیس مذهب جعفری وارد شده است که فرمود:

«و خلق له الشجر فکلف غرسها و سقیها و القیام علیها[۲۷]؛ و خداوند درخت را برای انسان آفرید. از این رو، او باید درخت بکارد، آن را آبیاری کند و در حفظ آن بکوشد».

این گونه تعالیم موجب توجّه و اهتمام حکما و علمای اسلامی به علوم گیاه­شناسی شد. به عنوان مثال، ابوعلی سینا در کتاب قانون به ذکر خواصّ بسیاری از درختان و گیاهان می­پردازد. حکیم محمد حسین العلوی شیرازی در کتاب مخزن الادویه از تقسیم بندی اشجار بر حسب کواکب سبعه بحث می­کند و ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم از تقسیم بندی درختان بر حسب برج­ها مطالبی را آورده است.

همین اهتمام موجب شد که مسلمانان در توسعه و گسترش کشاورزی و علوم مربوط به آن، نقش انکار ناپذیری داشته باشند. گفتنی است که آقای «آندرو. ام.» واتسن استاد تاریخ اقتصاد دانشگاه تورنتو کانادا، کتابی با عنوان: Agricultural innovation in the early Islamic world، به رشته تحریر درآورده است که عمده مباحث آن درباره نقش مسلمانان در گسترش کشاورزی است.

بهسازی شیوه های درختکاری

در برخی روایات شیوه های کشت و پیوند صحیح درختان مطرح شده است. از این روایات استفاده می شود که در روش کاشت درختان باید دقت شود و درختکار هنگام کاشت و پیوند آن باید از شیوه های درست و مؤثر استفاده کند، و گرنه درختان وی آفت زده و یا کم ثمر می شوند.

شایان ذکر است که معصومان (ع) این سخنان را در زمان و مکان خاصی فرموده اند و طبیعی است که این سخنان با توجه به آب، خاک، هوا و دیگر شرایط اقلیمی آن منطقه مؤثر بوده است. از این رو، نمی تواند به صورت قانون عام تلقی شود، ولی نکته مهم این است که روایات بر اصلاح روش کشت درخت تأکید دارد و درختکاری را به اتخاذ شیوه ای صحیح و مؤثر تشویق می کند. به عنوان نمونه، پیامبر اسلام(ص) فرمود:

«برادرم عیسی (ع) از شهری گذشت که درختان آن دیار کرم خورده بود. مردم نزد عیسی آمدند و از این مشکل شکوه کردند. ایشان فرمود: داروی این مرض در اختیار شماست. شما عادت دارید به هنگام کاشتن درخت فقط خاک به پای آن می ریزید و نباید چنین کنید، بلکه سزاوار است نخست آب به ریشه های درخت بریزید، آن گاه خاک بر آن بریزید تا در درختان کرم واقع نشود. پس آنان به دستور آن حضرت عمل کردند و این مشکل برطرف شد».[۲۸]

صالح بن عقبه می گوید: امام صادق (ع) به من فرمود:

«باغ شما را دیدم، آیا پس از آن درختی در آن کاشته ای؟ گفتم: می خواستم از باغ شما نهالی بگیرم [و در باغ خود بکارم] آن جناب فرمود: آیا نمی خواهی راهی بهتر و کوتاه تر به تو نشان دهم؟، گفتم: بله، در پی آنم. فرمود: چون میوه در آستانه رسیدن قرار گرفت و خواستی باغ را آب دهی، درخت بکار در این صورت درختانت مانند درختان من خواهد شد. صالح می گوید: همان گونه که حضرت فرمود، عمل کردم و درختانی مانند درختان امام (ع) روییده شد».[۲۹]

زراره می گوید: امام باقر (ع) فرمود:

«مردی علی (ع) را ملاقات کرد و آن حضرت کیسه ای پر از هسته خرما به همراه داشت. عرض کرد ای امیرمؤمنان! در این کیسه چیست؟ حضرت پاسخ داد: یکصد هزار درخت خرما ان شاء الله. آن مرد گفت: حضرت همه را کاشت و همه آنها به عمل آمد».[۳۰]

تشویق و ترغیب پیشوایان معصوم (ع) به درختکاری، کشاورزی، بهسازی کشت و… تأثیر شگرفی بر جامعه اسلامی گذاشت و آثار ارزنده ای در پی داشت. این کلمات نورانی، شور و شوقی وافر در میان مسلمانان پدید آورد و آنان را به پژوهش، تجربه اندوزی و بررسی گسترش کشاورزی، بهسازی کاشت، داشت و برداشت و اصلاح و توسعه انواع درختان واداشت؛ بدان حد که انقلاب کشاورزی عظیمی در جوامع اسلامی پدید آمد و مسلمانان در پرتو سخنان گوهربار حضرات معصومان (ع) توانستند دانش ارزنده و سودمندی را در اختیار جهانیان قراردهند.[۳۱]

وجوب آبیاری درختان

عده ای از فقهای عظام، آبیاری درختان و حفاظت از باغها و مزارع را از خشکیدن، الزامی دانسته اند؛ چنان که فاضل هندی (ره)، از فقهای برجسته شیعه، آن را واجب دانسته است. علامه حلی (ره) نوشته است: صاحبان درختان را باید حاکم مجبور نماید که درختان و مزارع خود را آبیاری کنند. برخی از فقهای معاصر نیز آبیاری درختان و گیاهان را در صورت امکان، واجب می دانند.[۳۲]

پی نوشت ها

۱ . قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ص۷٫

۲٫ همان.

۳٫ نساء/۶۵٫

۴٫ قاموس قرآن، ج۴، ص۷٫

۵٫ نمل/۶۰

۶٫ تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۱۴٫

۷٫ اسراء/۴۴٫

۸٫ تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۷۲٫

۹ . عبس/۲٫ ۳٫

۱۰ . حجر/۲۰٫

۱۱ . لقمان/۱۰٫

۱۲ . انعام/۹۹٫

۱۳ . ر.ک:کنزالعمال، ج۱۲، ص۳۴۱٫

۱۴٫ یس/۸۰٫

۱۵٫ نحل/۶۸ و ۶۹٫

۱۶ . بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۱۹٫

۱۷ . وسائل الشیعه، ج۳، ص۵۸۹٫

۱۸ . بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۰۸٫

۱۹ . فروع کافی، کلینی، ج۵، دارلاضواء بیروت، ص۲۶۰، ؛ وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص۱۹۳،ح۱؛ علامه محمدباقر مجلسی در شرح حدیث می نویسد: قال الوالد العلامه: ای عند ظهور القائم (عج): «عن ابی عبدالله(ع) قال: سَألهُ رجُلٌ فقال لَهُ: جعلتُ فداک أسمعُ قوماً یقولون: إنّ الزراعه مکروههٌ، فقال له: إزرعوا و أغرسوا فلا و الله ما عَملَ الناس عملاً أحلُّ و لا أطیب منه و الله لَیزرعنَّ الزّرع و لَیغرسنَّ النَّخل بعد خروج الدّجّال».

۲۰ . فروع الکافی، ج۵، ص۲۶۰٫۲۶۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۹۲٫

۲۱ . بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۶۵، ح۹٫

۲۲ . مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۶۰، ح۱۵۸۹۲؛ صحیح بخاری، ج۳، ص۱۳۵٫

۲۳ . کنزالعمال، ج۱۲، ص۳۴۱٫

۲۴ . مجموعه ورام، ورام بن ابی فراس، ج۲، ص۱۱۰٫

۲۵ . مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۶۰، ح۱۵۸۹۵٫

۲۶ . همان، ح۱۵۸۹۴٫

۲۷ . بحارالانوار، ج۳، ص۸۶٫

۲۸ . وسائل الشیعه، ح۱۳، ۱۹۲، ح۱٫

۲۹ . فروع کافی، ج۵، ص۲۶۳، ح۴٫

۳۰ . فروع کافی، ج۵، ص۷۵، ح۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ح۱٫

۳۱ . ر.ک: نوآوریهای کشاورزی در قرون اولیه اسلام، اندرو، ام، واتسون، ص۱۷۴٫۱۸۲، مترجمان: فرشته ناصری، عوض کوچکی، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی.

۳۲ . الفقه، کتاب النکاح، ج۵، ص۵۳۳٫

منابع:

مجله فرهنگ کوثر  بهار ۱۳۸۷ – شماره ۷۳
hawzah.net

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا