حکایات اشکذردانشنامه اشکذر

آقا معلم«تیفون ، تیفون»!

سال اولی که من معلم اشکذر شده بودم یک روز عصر سر کلاس بودم یک وقت دیدیم کلاس انگار کمی تاریک شد نگاه بیرون کردم دیدم باد و خاک عجیبی ازیک‌ طرف آسمان به هوا برخاسته و دارد جلو می‌آید من از دیدن بادی که این‌همه خاک با خود به هوا برده بود تعجب کردم در شهر بابک هم باد و توفان شدید می‌آمد ولی مثل آن باد و خاک که داشت همه‌ جا را تاریک می‌کرد ندیده بودم بچه‌ها گفتند «تیفون ، تیفون» من فهمیدم در اشکذر به جای «توفان» می‌گویند «تیفون» و از این‌ که دیدم بچه‌ها ترس و وحشتی ندارند فهمیدیم این پدیده در اشکذر عادی است و بچه‌ها با آن آشنا هستند.( آقا ضیاء احمدی در مصاحبه باشماره ۸۸ ماهنامه آوای اشکذر)

«آقا ضیاء احمدی»از اهالی شهربابک کرمان  سال ۱۳۴۲  شمسی مدیر دبستان «خانقاهی اشکذر» بود و سپس معلم دبیرستان «نوبنیاد اشکذر» شد.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا