منبر گاهی یک پرده است و پرده خوانی یک خانم مربی که در حسینیه کودک حسینیه شهدای اشکذر انجام می دهد، پرده خوانی که با رمز لبیک یا حسین کودکان شروع می شود و هرشب با قصه یکی از یاران امام حسین علیه السلام انجام می شود
منبر گاهی یک نقاشی و خمیر بازی است که به شکل نخل و سپر و شمشیر و آدمک در می آید و جریان عاشورا با این خمیرهای شکل گرفته تعریف می شود، این صحنه هایی است که کودک من از حسینیه شهدای اشکذر برایم تعریف کرد
منبر گاهی یک جمله پشت پیراهن یک هیئت است پر از معنا مثل همین جمله ای که پشت پیراهن سینه زن های نوجوان حسینیه شهدای اشکذر دیدم ” او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد ، جمله ای که عاشورا را با مهدویت پیوند می زند
منبر گاهی شعر یک شاعر اشکذری است برای دم پایانی هیئت انصارالحسین شهدای اشکذر، شعری پر از معنا:
مثل نام هیئتمون می مونیم انصار حسین فدایی راه اوئیم قربون زخمای حسین
عکس این شهیدای حسینیه چراغ راهمون میمونه
وصیتنامه هاشون تو قاب چشمامون میمونه (۲) بابن الزهرا یابن زهرا (۲)
الهی عظم البلاء رو لبای ماست
هر جایی دل شکسته شد اونجا کربلاست.
یه روزی میاد دعای عهد ما مستجاب میشه
راه قدس باز میشه و درد مظلومامون دوا میشه (۲) آقام آقام آقام (۲)
انشالله قسمت بشه که نهضت مهدی ببینیم
پا رکاب حضرتش ذلت اعداء رو ببینیم (۲) یابن زهرا یابن زهرا (۲)
