انجمن ادبی شهید گمنام شهرستان اشکذر و ساقی مژده ها دو کانال ادبی شهرستان به مناسبت میلاد امام الرئوف ، امام رضا علیه السلام ، شعر و قطعه های ادبی خود را منتشر کردند:
متن شعر سید حسین ذبحی به نام” نبض شعر”:
تو بخواهی می‌شود حتی منِ بی دست و پا
گوشه صحنت بِرویَم قصه را از سر کنم
حال و روز من که تعریفی ندارد واقعا
آمدم تا حال و روزم را کمی بهتر کنم
بی تعارف، مدح تو کار من آشفته نیست
نامت آورم دهانم را پر از گوهر کنم
نبض شعرم می‌شوی، واژه درونم می‌تپد
جای آن دارد که خون را جای این جوهر کنم
اشک های شوق من را با نگاهت پس بده
لحظه ای بگذار این دیدار را باور کنم
این یکی دستم به روی خاک و آن یک سوی تو
بااجازه، کاشی صحن تو را دفتر کنم؟
با غبار صحن آهویی گریزان می‌کَشم
دوست دارم کودکانه قصه را از سر کنم
یادِ بازیِ کلاغ و پر در اوج کودکی
آمدم تا تیرگی ها، لکه ها را پَر کنم
قطعه” آه ها در طوافِ آهو”
سروده ای از انجمن ادبی شهید گمنام شهرستان اشکذر به مناسبت”میلاد امام ثامن الائمه ، امام رضا علیه السلام”
شاعر از قطار جا ماند و شعر راهی مشهد شد
گفت:تو در بند وزن باش بیتِ من شاه می خواهد
طعنه زد پشتِ شیشه و خندید و گفت
شعر آشفته ها،قیافه نه قافیه می خواهد
بلیط به اسم مثنوی بود و معنوی قافیه اش
غزل گفت ، این قطار ردیفِ غزال می خواهد
و هر ایستگاه آه شاعری سوار شد، سوار
آهِ وحشی، آه فرخی،آه شهید می خواهد
آه ها گردبادی و به طواف آهویی که آشناست
و آن آهو، ضامنی چون رضا می خواهد
آمد پشت پنجره فولاد و بست دخیل وگفت
ای شاه بیت، شاعرم!تخلص نه اخلاص می خواهد
کور از خدای رضا دو چشم بینا و
شاعر از رضا!رضای خدا می خواهد
قلبِ مرده شاعرم ، ای خدای رضا
ادخل علی قبورِ سرور می خواهد
فقر از مغز سر تا نوک پا گرفته شاعر را
جرعه ای اغن کل فقیر از رضا می خواهد
شاعرِ لنگ قبل از دو پا برای راه
جاده عظیم “یا علی” می خواهد
بتِ شعر، منبر و شهرت،زمینش زد
آری بت شکنی چون خلیل می خواهد
نیزه گناه زخمی کرد جان شاعر را
جان زخمی،جوشنِ شبِ قدر می خواهد
و سرم به سنگ خورد و سنگ ها
در حج،مدال رمی جمرات می خواهد
هیهات بت بزرگ مانده در بتخانه
و شکستن “روضه یابن شبیب” می خواهد
حرف آخر ” خواستن گفتند توانستنست”
آقای حال! میل عوض کن! دلم خواه می خواهد
