صفحه اصلی
نوروز بمانید که ایّام شمایید
نوروز بمانید که ایّام شمایید
آغاز شمایید و سرانجام شمایید
آن صبح نخستین بهاری که به شادی
میآورد از چلچله پیغام، شمایید
آن دشت طراوتزده، آن جنگل هشیار،
آن گنبد گردندۀ آرام شمایید
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشید شما، عشق شما، بام شمایید
نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
اسطورۀ جمشید و جم و جام شمایید
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانۀ بهرام و گلاندام شمایید
هم آینۀ مهر و هم آتشکدۀ عشق،
هم صاعقۀ خشم ِ بهنگام شمایید
امروز اگر میچمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین حوصلۀ دام شمایید
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچۀ خاموش زمان، گام شمایید
ایّام به دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید
پیرایه یغمایی