اماکندانشنامه اشکذرگنجینه اشکذر

حسینیه “سفید اشکذر”

حسینیه سفید اشکذر به خاطر بافت منحصر به فرد و مجرب بودن شهره عام و خاص استان و حتی کشور بوده است. حسینیه سفید اشکذرکه در دوران قاجار ساخته شده است گویا باغ اناری بوده که صاحب آن در اثر خوابی که می‌بیند آنرا وقف حسینیه می‌کند و حسینیه را ایجاد می‌کند این حسینیه سمبل مراسم عزاداری سیدالشهدا ع در اشکذر از دیرباز تاکنون بوده و با توجه به توسعه و تکمیل در سال‌های اخیر، این مهم زیبایی دو چندانی به خود گرفته است. یکی از شورانگیزترین مراسم عزاداری سیدالشهدا ع و یاران باوفایش توسط مردمان این دیار و در دهه محرم و به ویژه در روز عاشورا در این مکان و با شکوه و عظمت هرچه تمام برگزار می‌گردد. این حسینیه در محله توده قرار دارد و در بین اهالی اشکذر از جایگاه ویژه ای برخوردار است. حدود ۲۸۰ تا ۲۹۰ سال پیش فردی به نام حاج مهدی موسی در محله‌ی توده‌ی شهر اشکذر زندگی می‌کرده است که خانه‌ی وی در قسمت غربی حسینیه‌ی کنونی که قبلا به صورت باغ بوده است وجود داشته است. حاج مهدی موسی یک شب خواب می‌بیند که در محل باغ جلوی خانه اش حسینیه بسازد ! وی اعتنایی نمی‌کند ؛ شب دوم نیز همین خواب را می‌بیند و دوباره اعتنایی نمی‌کند مجددا شب سوم نیز همین خواب را می‌بیند و جویای تعبیر خوابش می‌شود ، وقتی تعبیر خوابش را می‌پرسد می‌گویند حتما باید در اینجا حسینیه بسازی ، می‌گوید من که پولی ندارم تا در اینجا حسینیه بسازم ؟! می‌گویند تو دست به کار شو مردم نیز به تو کمک خواهند کرد .بالاخره حاج مهدی موسی تصمیم به ساختن حسینیه می‌گیرد و و کار را به امید خدا آغاز می‌کند ؛ حاج مهدی موسی چند کارگر می‌گیرد و در آن باغ شروع به خشت مالی می‌کنند. وی موقع شروع به ساخت حسینیه ۱۷ ریال پول داشته است در آن زمان واحد پول سنار بوده و هر سنار مساوی با یک ریال بوده است و در کاسه ای می‌ریزد و بالای طاقچه اطاق خانه‌ی خویش گذاشته و با این پول مخارج حسینیه و کارگران خویش را فراهم می‌کرده است تا اینکه این باغ با مساحت ۷۵۰ متر مربع را به حسینیه با دو طبقه غرفه تبدیل می‌کند. بعد از ساختن غرفه‌های حسینیه تصمیم می‌گیرد که غرفه‌ها را کاهگل کند و شروع به انجام این کار می‌کند . هرکس که این حسینیه را می‌بیند خوشحال شده و به حاج مهدی موسی آفرین می‌گوید و از او تشکر می‌کند و می‌گوید که خیلی حسینیه‌ی خوبی ساخته ای و حیف است که آن را سفید نکنی ! در این موقع حاج مهدی موسی با خود فکر می‌کند و می‌گوید بگذارید حساب کنم و ببینم که آیا دیگر کسی بابت حسینیه از من بستانکار نباشد و آیا پولی زیاد می‌آید که حسینیه را سفید کنم ؟! وقتی سراغ کاسه‌ی پول بالای طاقچه گذاشته بوده است می‌رود و کاسه را برمی دارد ، می‌بیند که همان ۱۷ ریالی که از اول داخل کاسه بوده حالا هم هست و اصلا هیچ چیزی هم از آن کم نشده است ! در این موقع تعجب می‌کند و متوجه می‌شود که این حسینیه را او نساخته بلکه صاحب حسینیه آنرا ساخته و تصمیم می‌گیرد تا حسینیه را نیز سفید کنید و بدین سبب به حسینیه‌ی سفید مشهور می‌گردد .

منبع: parsijoo.ir

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا