معارف

حرم‌های مطهر امامان شیعه در بقیع چگونه تخریب شد؟

در کمتر کشوری به اندازه سرزمین حجاز، آثار مربوط به قرون نخستین اسلام وجود داشته است؛ چراکه زادگاه اصلی اسلام آن‌جاست و آثار گران‌بهایی از پیشوایان اسلام در جای‌جای این سرزمین دیده می‌شود ولی متأسفانه، متعصبان خشک مغز وهابی، بیشتر این آثار ارزشمند را به بهانه واهی آثار شرک، از میان برده‌اند و کمتر چیزی از این آثار پرارزش باقی مانده است. نمونه بارز آن، بقیع مهم‌ترین قبرستان در اسلام است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و سند بزرگ و گویایی از تاریخ مسلمانان به شمار می‌آید...

 اولین کسی که در بقیع دفن شد

منابع تاریخی گواهی می‌دهد که پیش از هجرت، مردم مدینه اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنی‌حرام» و «بنی‌سالم» و گاهی نیز در منازل خود دفن می‌کردند، لیکن با هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید. به مرور زمان و با دفن اجساد تعداد زیادی از صحابه، تابعین و نیز همسران و دختران و فرزندان اهل‌بیت رسول الله‌ صلی الله علیه و آله و سلم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد و گورستان‌های پیشین، رفته رفته به حالت متروکه در آمد و از میان رفت.

در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده، «اسعدبن زراره» و از مهاجرین «عثمان‌بن مظعون» بوده است. پس از وفات ابراهیم فرزند رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله و سلم، آن حضرت به صحابه فرمودند: ابراهیم را به سلف صالح ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید. پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقه‌مند شدند که پیکر اقوام و عشیره خود را در آن‌جا دفن کنند و لذا هر یک از آن‌ها بخشی از درختان بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند. در روایت آمده است که رسول الله‌ صلی الله علیه و آله و سلم به‌دستور خداوند، کنار این قبرستان حضور می‌یافت و به مدفونین آن سلام می‌کرد و برای آنان از خداوند آمرزش می‌طلبید. (اصول کافی/ج۴/ص۵۵۹)

 وضعیت بقیع قبل از تخریب

بقیع را از آن رو «بقیع الغرقد» نامیده‌اند که نوعی درخت خاردار در آن‌جا می‌روییده و نامش «غرقد» بوده است. سپس آن درخت از میان رفت، اما نامش ماندگار شد. بقیع تا یک‌صد سال پیش، دیوار و حصاری نداشت، اما اکنون با دیواری بلند محصور گشته و از گذشته تاکنون مسلمانان از هر فرقه و مذهبی، پس از زیارت پیامبر خدا‌ صلی الله علیه و آله و سلم به این‌جا آمده، اهل‌بیت پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم و دیگر آرمیدگان در این گورستان را زیارت می‌کنند. قبر امامان معصوم‌ علیهم السلام و تعداد دیگری از دفن شدگان در بقیع نیز دارای قبه و سایبان بوده، که در حمله وهابیان تخریب گردید.

جنهالبقیع یا بقیع الغرقد مهم‌ترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه پیامبر اکرم حضرت محمد‌ صلی الله علیه و آله و سلم بوده است. بقیع، محل دفن چهار تن از امامان معصوم و بسیاری از صحابه و تابعین است. تا پیش از تخریب‌ها در سال ۱۲۲۰ق و سرانجام ۱۳۴۴ق به‌دست وهابیان، بقعه‌هایی بر قبور ائمه بقیع و دیگران وجود داشته است.

بنابر گزارش‌ها، بارگاه امامان شیعه، بیت‌الاحزان و چند بقعه دیگر، تا سال ۱۲۹۷ قمری در قبرستان بقیع پا بر جا بوده است. این بناها پس از تخریب اول و در پی بازپس‌گیری مدینه از وهابیان، بنابر دستور محمود دوم، سلطان امپراطوری عثمانی، در سال ۱۲۳۴ قمری ساخته شده بود.

چنان‌که مراد میرزا، فرزند عباس میرزا (۱۱۶۸- ۱۲۱۲ش) و مشهور به حسام‌السلطنه، در کتاب خود نوشته، دست‌کم تا سال ۱۲۹۷ق، در بقعه امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق‌ علیهم السلام در قبرستان بقیع، علاوه بر محراب، ضریح چوبی سبزرنگی وجود داشته و بیت‌الاحزان منسوب به حضرت زهرا‌ علیها السلام پشت بقعه چهار امام شیعه بوده است. بنابر سفرنامه ایازخان قشقایی، صندوق‌دار ایل قشقایی که در سال ۱۳۴۱ قمری، یعنی دو سال پیش از تخریب کامل بقیع نوشته شده،‌ مزار چهار امام شیعه، در یک بقعه بوده، اما قبر هر کدام، معلوم بوده است. ایازخان قشقایی هم‌چنین از وجود بقعه‌های ابراهیم فرزند پیامبر و عبدالله‌بن جعفر طیار در بقیع سخن گفته و در کوچه‌ای نزدیک بقیع، بقعه‌هایی منسوب به صفیه عمه پیامبر، عاتکه بنت عبدالمطلب، ام‌البنین مادر حضرت عباس و چند تن دیگر از بنی‌هاشم را دیده است.

 تخریب قبور در مکه، مدینه، جده و کربلا

اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین، پس از ایمان به کفر برگشته‌اند و پس از توحید به شرک گراییده‌اند؛ زیرا آنان در دین بدعت گذاشته‌اند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیاء و صالحین به کفر و شرک روی آورده‌اند، لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان توسط مسلمانان (وهابیان) حلال است.

سعودیان پس از تسلط بر حجاز و با توجه به پیوند فکری و مذهبی آنان با محمدبن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقه‌ای که وارد می‌شدند، آثار و ابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران می‌کردند.

وهابیان، بار نخست در سال ۱۲۲۱ه.ق بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نموده و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال سال ۱۳۴۴ه.ق کلیه این بناها و گنبدها و آثار را ویران و اموال و اشیای گران‌قیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند. آن‌ها نه‌تنها در مدینه، بلکه در هرجا که گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بوده به ویرانی آن اقدام کردند.

مرحوم سیدمحسن امین، ابعاد ویرانی‌های وهابیان در حجاز را این‌گونه وصف می‌کند: «وقتی وهابیان وارد طائف شدند، گنبد مدفن ابن‌عباس را خراب کردند، چنان‌که یک‌بار دیگر این کار را کرده بودند. آنان هنگامی که وارد مکه شدند، گنبدهای قبر عبدالمطلب، ابوطالب و خدیجه ام‌المؤمنین‌ علیهم السلام را ویران نمودند و زادگاه پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم و فاطمه زهرا‌ علیها السلام را با خاک یکسان کردند و آن‌گاه که وارد جده شدند، گنبد و قبر حوا را خراب کردند و به‌طور کلی، تمام مقابر و مزارات را در مکه، جده، طائف و نواحی آن‌ها ویران نمودند و زمانی هم که مدینه منوره را محاصره کردند، به ویران کردن مسجد و مزار حمزه پرداختند.»

پس از تسلط وهابیان بر مدینه منوره، قاضی‌القضات وهابیان شیخ عبدالله‌بن بلیهد، در رمضان ۱۳۴۴ه.ق. از مکه به جانب مدینه حرکت کرد و اعلامیه‌ای صادر نمود و ضمن آن جواز ویران کردن گنبدها و زیارتگاه‌ها را از مردم سؤال کرده بود. بسیاری از مردم از ترس به آن پاسخ نداده و برخی نیز لزوم ویران کردن را خواستار شده بودند.

البته هدف او از این اعلامیه و سؤال، نظرخواهی واقعی نبود، بلکه می‌خواست در میان مردم آمادگی ایجاد کند؛ چون وهابیان در هیچ یک از اعمال خود و در ویران کردن گنبدها و ضریح‌ها، حتی گنبد مرقد حضرت رسول‌ صلی الله علیه و آله و سلم منتظر نظر مردم نبودند و این اعمال، پایه مذهب آنان است. شاهد سخن آن‌که، آنان پس از نشر این اعلامیه و سؤال و جواب، همه گنبدها و زیارتگاه‌ها را در مدینه و اطراف آن ویران کردند و حتی گنبد مضاجع ائمه اهل‌بیت‌ علیهم السلام را در بقیع، که قبر عباس عموی پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم نیز در کنار آن‌ها بود، خراب نمودند و دیوارها و صندوق‌ها و ضریح‌هایی که روی قبرهای شریف قرار داشت، همه را از بین بردند، آن‌ها در این زیارتگاه‌ها، جز تلی سنگ و خاک، به‌عنوان علامت باقی نگذاشتند.

از جمله تخریب‌ها، از میان بردن گنبد مرقد عبدالله و آمنه، پدر و مادر حضرت رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله و سلم و نیز مزار همسران آن بزرگوار و قبر اسماعیل‌بن جعفرالصادق‌ علیه السلام و قبر مالک، امام دارالهجره و غیر آن بود که بیان همه آن‌ها به طول می‌انجامد. به‌طور خلاصه، تمام مزارات مدینه و اطراف آن را خراب کردند و پیش از آن، قبر حمزه عموی پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم و قبور بقیه شهدای احد را از بین برده بودند و از آن‌ها جز مشتی خاک برجای نمانده بود و کسی که بخواهد قبر حمزه را زیارت کند، در صحرا جز تپه‌ای از خاک نمی‌بیند.

وهابیان از ترس نتیجه کارشان، از خراب کردن گنبد و بارگاه حضرت رسول‌ صلی الله علیه و آله و سلم و کندن ضریح آن بزرگوار خودداری کردند وگرنه آنان هیچ قبر و ضریحی را استثنا نکرده‌اند، بلکه قبر پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم از آن جهت که بیشتر مورد احترام و علاقه مردم است، از دیدگاه آن‌ها و از نظر دلایل وهابیان، اولی به خرابی است و اگر از این نظر، مطمئن بودند، حتماً قبر پیامبر‌ صلی الله علیه و آله و سلم را نیز ویران می‌کردند! بلکه پیش از مزارهای دیگر، به تخریب آن اقدام می‌کردند. در کتاب تاریخ حرم ائمه بقیع‌ علیهم السلام این چنین نقل شده: این اقدام دقیقاً در هشتم شوال ۱۳۴۴ه.ق. انجام گرفت و به کارگرانی که این عمل ننگین را انجام دادند، مبلغ هزار ریال مجیدی دست مزد پرداخت گردید.

وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهر حضرت امام حسین‌ علیه السلام را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثراً از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گران‌بها بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.

 واکنش‌ها به تخریب

تخریب اماکن مقدس مسلمانان در مکه و مدینه، و به‌خصوص تخریب بقیع، از همان ابتدا اعتراضات گسترده‌ای را در میان شیعیان برانگیخت. عالمانی مانند سیدابوالحسن اصفهانی، شیخ محمد خالصی، شیخ عبدالکریم حائری و سیدحسن مدرس، به تخریب بقیع واکنش نشان دادند و خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن مقدس شدند. سیدحسین طباطبایی قمی، مشهور به آیت‌الله قمی نیز از جمله مراجع شیعه بود که تا سال‌ها پس از تخریب قبور بقیع، به‌دنبال بازسازی قبور ائمه در بقیع بود و وزارت خارجه ایران برای تأمین خواسته وی، به مذاکره با دولت عربستان سعودی پرداخت.

مسلمانان ساکن در نقاط مختلف اتحاد جماهیر شوروی سابق و هم‌چنین مسلمانانی از کشورهای ترکیه، افغانستان، چین و مغولستان، با ارسال پیام‌هایی خواستار حفظ و حراست از اماکن مقدس در مکه و مدینه شدند. محمدحسین کاشف الغطاء، در نامه‌ای خطاب به عبدالله ابن بلیهد، قاضی القضات وهابیان، ضمن بیان مراتب باور شیعیان به توحید، او را به گفت‌وگوی علمی فراخوانده و عدم پاسخ‌گویی را به منزله ضعف استدلال دانسته است.

در سال ۱۳۰۴ش، دولت ایران با صدور بیانیه‌ای، شنبه ۱۶ صفر ۱۳۴۴ق (۱۴ شهریور ۱۳۰۴ش) را عزای عمومی اعلام کرد و بدین ترتیب، مردم در تهران به برگزاری مراسم سوگواری پرداختند. برخی منابع، از تجمع اجتماع چندین ده‌هزار نفری در اطراف دروازه دولت تهران خبر داده‌اند که در اعتراض به اهانت وهابیان به اماکن مقدس مدینه انجام شده بود.

دولت ایران در اقدامی دیگر، در ۱۱ اسفند ۱۳۰۴ش، با اتکا به نگرانی از امنیت حجاج، سفر به حجاز را ممنوع اعلام کرد. در بیانیه رسمی دیگری که در اول تیر ۱۳۰۵ش از سوی دولت ایران صادر شد، جسارت به بقاع متبرکه بزرگان دین در بقیع، موجب تأثر و سوگواری مؤمنان دانسته شده و با یادآوری عدم پایبندی دولت عربستان به جلوگیری از بی‌احترامی به عقاید مسلمانان، دعوت ابن سعود را برای شرکت در مجمع عمومی حجاز،‌ رد کرد. با این حال، پس از آن‌که دولت عربستان سعودی در سال ۱۳۰۷ش با ارسال نامه‌ای به کشورهای اسلامی از جمله دولت ایران، مسئولیت تأمین امنیت حاجیان را به عهده گرفت، در خرداد ۱۳۰۸ش، مراودات میان دولت ایران و عربستان آغاز شد و در نتیجه ممنوعیت رسمی حج پس از ۴ سال برداشته شد.

 واکنش قلمی

سیدمحسن امین، در پی تخریب اماکن مقدس اسلامی به حجاز سفر کرد و به تألیف کتاب کشف الارتیاب پرداخت تا تاریخ وهابیت و اقدامات آنان را شرح دهد. کتاب مذکور هم‌چنین شامل بیان اعتقادات وهابیان و مطالبی در رد عقاید آنان است که با عنوان «تاریخچه نقد و بررسی وهابی‌ها»، به فارسی ترجمه شده است. محمدجواد بلاغی در رساله «رد الفتوی بهدم قبور الائمه فی البقیع»، به نقد مبانی اندیشه وهابیان درباره تخریب اماکن مقدس پرداخت. ایشان در کتاب دیگری با عنوان «دعوه الهدی الی الورع فی الأفعال و الفتوی»، به فتوای تخریب بقعه‌های متبرکه واکنش نشان داد. هم‌چنین شاعران بسیاری، ناخرسندی خود را از تخریب قبور بقیع، در قالب شعر بیان کرده‌اند.

 منابع

  1. آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، وهابیت بر سر دوراهی
  2. آیت‌الله‌العظمی جعفر سبحانی، آیین وهابیت
  3. تخریب و بازسازی بقیع، قاضی عسکر
  4. بقیع الغرقد،جنه البقیع، سیدمحسن‌امین‌عاملی‌
  5. اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره
  6. علی‌اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات
  7. تاریخ حرم ائمه، محمدصادق نجمی
  8. مدینه‌شناسی، محمدباقر نجفی
  9. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان
  10. لسان العرب، ابن‌منظور
  11. افق حوزه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا