رفتارهای عوام فریبانه دیکتاتور عراق
نام دیکتاتور های هم چون صدام حسین، ژوزف استالین، آدولف هیتلر، موسیلینی و آریل شارون بابت قساوت و جنایات بی نظیرشان در قلب تاریخ برای همیشه ثبت خواهد ماند.
عکس ها، اورا درحالات مختلف نشان میداد: «درملاقات با مردم عادی، در صحبت با اطفال مکتب، در حین اندرز و نصیحت، در وقت ایراد بیانیه، در حالت تفکر، در حین مطالعه و نوشتن، در حالت سوار بر اسب، در لباس بدوی، در لباس رزمی و گاهی در لباس اروپایی. علاوه بر این، از شروع رهبری صدام در حزب بعث و دولت حزب مذکور تا یورش نظامی به کویت صدها هزار ساعت دستی در عراق توزیع گردید که بروی صفحه آنها عکس صدام منقوش بود.
صدام حسین در قامت رهبری سکولار و ناسیونالیست جهت پیشبرد اهدافش در جامعه متکثر عراق ناگزیر به اتخاذ دو استراتژی می بود، وی می بایست یا زمینه مشارکت تمامی اقشار و اقوام عراقی را در ساختار قدرت مهیا می نمود و یا این که به مقابله خشونت آمیز با مخالفین می پرداخت. سیاست های سکولاری و تاسیس نهادها و انجمن های غربی تنها مورد حمایت ۲۰ درصد از جامعه عراق بود. شیعیان عرب عراقی که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می دادند عملا از قدرت خارج شده بودند، کردها نیز بدلیل سیاسی بعثی-عربی صدام حسین رسما فاقد کوچک ترین مشارکتی در سطح جامعه بودند.
صدام در حال عبادت!
صدام حسین جهت مقابله با خطرات احتمالی از سوی گروه ها و جریان های قبیلگی و مسلح مبادرت به تاسیس سازمان های مخوف پلیسی و امنیتی نمود. طه یاسین رمضان از دوستان نزدیک صدام و رئیس ارتش خلق این کشور به عنوان بازوی نظامی حزب بعث به فعالیت می پرداخت. در کنار ارتش خلق، سازمان اطلاعات کل عراق (استخبارات) قرار داشت که مشهورترین بازوی سیستم امنیتی دولت بود و از استفاده از هرگونه ترور و شکنجه ابایی نداشت.
این سازمان توسط برزان ابراهیم التکریتی که برادر کوچکتر و ناتنی صدام بود اداره میشد. ناظران خارجی از سال ۱۹۸۲ به این سو به این باور بودند که این سازمان در عملیاتهای مختلف، مخالفان صدام حسین در داخل و خارج از کشور را نابود میکند.
تصاویر صدام حسین در جای جای عراق به وضوح قابل مشاهده است
صدام، گرایش های میهنپرستی عراقی را با این ادعا که عراق نقش تعیین کنندهای در تاریخ جهان عرب ایفا نموده است مورد صحه می گذارد. او به عنوان عالی ترین مقام عراق همواره به دوره عباسیان که در آن بغداد مرکز فرهنگی-سیاسی جهان عرب بود اشاره می کرد. یکی از نشانههای تحکیم قدرت وی، پرستش شخصیت او بین بخشی از جامعه ی عراق بود. هزاران تصویر، پوستر، مجسمه و نقاشی دیواری در گوشه و کنار عراق نصب شده بودند. چهره وی را میشد روی ساختمانهای اداری، مدارس، فرودگاهها، مغازهها و اسکناس عراق دید. پرستش شخصیت وی نمایان گر تلاشهای او در جهت پاسخ گویی به عناصر گوناگون جامعه عراق بود.
برخی اوقات خود را به شکل یک مسلمان مؤمن در میآورد و با عمامه و ردا به سوی قبله نماز میخواند و در مقابل، گاهی اوقات لباسهای غربی به تن میکرد، عینک دودی به چشم میزد و تفنگی را روی شانه خود نگه میداشت.
صدام در حال زیارت از کربلا!
روحانیت شیعه مستقر در جنوب عراق از بدو شکل گیری حکومت بعث در کشورشان به انحای مختلف نسبت به سیاست های این حزب و پیامدهای آن موضع گرفته اند. آیت الله سید محمد باقر صدر که پس از آیت الله حکیم به سان مرجعی بی همتا در عراق فعالیت می نمود بارها در برابر اقدامات ضد دینی و ضد اخلاقی سران بعثی کشورش موضع گیری می نمود. نیروهای وابسته به دستگاه های امنیتی عراق ایشان را چندین بار بازداشت نموده و تحت شکنجه های روحی و جسمی شدید قرار می دادند، اما ارادت ایشان به اسلام و تلاش برای رهایی مردم کشورش از یوغ بعثی ها مانع از فعالیت شان نگردید.
قتل فجیع آیت الله محمد باقر صدر
نزدیکی فکری آیت الله محمد باقر صدر به امام خمینی(ره) زمینه نگرانی فزاینده حزب بعث را به ویژه پس از وقوع انقلاب اسلامی فراهم نموده بود. موضع گیری های شهید صدر و حمایت های بی دریغ وی از نهضت امام خمینی در انتها به شهادت ایشان منجر گردید. نیروهای امنیتی عراق با انتقال ایشان به بغداد و پس از شکنجه های متعدد زمینه مرگ این مرجع اعظم را مهیا نمودند.
بعثی های تحت رهبری صدام حسین به مرگ ایشان اکتفا نکرده و بلافاصله و پس از انتقال بنت الهدی صدر موجبات مرگ خواهرش را تحت وحشیانه ترین اقدامات فراهم نمودند.
امام خمینی(ره)، در پیامی که به مناسبت شهادت مظلومانه آن دو شهید داد، سوگمندانه نوشت: «….مرحوم آیت الله شهید سید محمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او که معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفیعه شهادت رسیده اند. شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود برده اند….»