روز شمار شهادت امیرالمومنین ( بخش چهارم)قطام نقشه ترور امام علی(ع) را با ابن ملجم و وردان بن مجالد در میان می گذارد!
گزارش لحظه به لحظه و مستند از ماجرای شهادت حضرت امیر المومنین امام علی(علیه السلام) از ابتدای نقشه ترور در مکه تا لحظه دفن مخفیانه حضرت(ع) در نجف
قطام وقتی فهمید که ابن ملجم قصد ترور امام علی(ع) را در خاطر خود می پروراند به او گفت : پس اکنون که چنین تصمیمى گرفته ای، من نیز در این راه تو را یارى خواهم کرد، و کسانى را براى کمک دادن به تو فراهم می کنم.
قطام از این رو، او را به نزد وردان بن مجالد که یکى از مردان قبیله تیم رباب و از زمره خوارج و دشمنان على(ع) بود، فرستاد و جریان را به او گفت و از او درخواست کمک با ابن ملجم را نمود، وردان نیز روى دشمنى با على(ع) پذیرفت.
ابن ملجم نیز بعد از موافقت وردان، سراغ مردى از قبیله أشجع که نامش شبیب بن بجره و با خوارج هم عقیده بود، رفت و او را نیز با خود همراه ساخت.
ابن ملجم نقشه ترور امام علی(ع) را این گونه کشیده بود که؛
او به شبیب گفت :
《نَکْمُنُ لَهُ فِی الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ فَإِذَا خَرَجَ لِصَلَاهِ الْفَجْرِ فَتَکْنَا بِهِ وَ إِنْ نَحْنُ قَتَلْنَاهُ شَفَیْنَا أَنْفُسَنَا وَ أَدْرَکْنَا ثَأْرَنَا》
در مسجد بزرگ کوفه کمین می کنیم.
هنگامی که علی(ع) برای نماز صبح بیرون آمد، به او یورش می بریم و او را می کشیم و اگر بتوانیم این کار را عملی سازیم، خود را شفا داده ایم و انتقام خون های ریخته شده خود را گرفته ایم.
ابن ملجم به همراه شبیب نزد قطام که در مسجد اعتکاف کرده بود و خیمه اى براى خویش در آنجا زده بود، آمدند.
آنها گفتند :
ما هر دو تن براى کشتن این مرد رأى خود را یکى کرده و تصمیم خود را گرفته ایم!
قطام به آنها گفت :
هر گاه خواستید این کار را بکنید در همین جا نزد من آئید، تا من هم بتوانم شما را در این امر یارى دهم.(۱)
به هر حال، آن دو از نزد قطام رفتند و پس از گذشتن روزى چند، نزد او آمدند و آن مرد دیگرى را هم که همان وردان بن مجالد بود با خود آوردند.
این اتفاق در شب چهارشنبه روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرى بود.
پس قطام چند تکه پارچه حریر طلبید و با آنها سینه هاى آنها را محکم بست، و آنها شمشیرها را به کمر بسته، به راه افتادند، و آمدند برابر درى که أمیرالمؤمنین(ع) از آن در براى نماز به مسجد مى آمد، به انتظار نشستند.
پیش از این جریان، اشعث بن قیس کندى را که در ابتداى کار از یاران على(ع) بود و در پایان کار در زمره خوارج درآمد، نیز از اندیشه خویش که کشتن على(ع) بود، آگاه ساخته بودند، او هم همراهى کردن آنها را پذیرفت و روى همین توطئه، اشعث بن قیس نیز در آن شب به آنها پیوست و به انتظار نشست.(۲)
منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۹
@TarikhEslam