مروارید هور،درباره شهید محمد کاظم ابوترابی زارچی
آن زمان نمازجمعه بخش اشکذرهر هفته بصورت سیار ودر یکی از محلات بخش برگزار می گردید.اشکذر،رستاق ، اله آباد زارچ، سرچشمه زارچ و… ازجمله مکانهای بود که نمازجمعه اشکذردر آنجا برگزار می شد.
محمد کاظم از جوانان زارچ، در خرداد سال ۱۳۶۴-که همزمان با ماه مبارک رمضان بود- در نماز جمعه در مسجد جامع اله آباد زارچ ضمن سخنرانی تکان دهنده، جوانان را به حضور در جبهه دعوت و مردم را نسبت به کمک های نقدی و غیر نقدی تشویق می کند
شهید محمدکاظم ابوترابی در خاطراتش درباره این سخنرانی می نویسد :
… ترتیب یک مقاله در مورد سالگردفتح خرمشهر را هم دادم که دربین نماز جمعه ای که در تاریخ ۱۳۶۴/۳/۳در مسجد ” اله آباد” برگزار شد ، قرائت نمودم.(مروارید هور نوشته راضیه ابوترابی)
شهید محمد کاظم ابوترابی زارچی متولد ۱۳۴۳ بود که در دوران دبیرستان به جبهه ها رفت و توانست جهاد فی سبیل الله و تحصیل علم را در کنار هم انجام دهد و در جبهه دیپلم خود را به پایان برساند. او پس از اخذ دیپلم در نیروی انتظامی استخدام شد و تصمیم به ازدواج گرفت.عملیات قدس پنج آخرین عملیاتی بود که محمد کاظم را برای همیشه جاودان کرد و این شهید در پنج مرداد ۱۳۶۴ به فیض شهادت نایل آمد. از او یک فرزند دختر به یادگار مانده است که نامش را بنا به وصیت پدر زهرا گذاشتند.
مسئول دسته گروهان جندا… بود درعملیات قدس۵ . با اینکه قسمتی از دست خود را بر اثر اصابت تیر ازدست داده بود ولی با شور و عشق فراوانی که داشت حاضر نبود به پشت جبهه انتقال یابد
شهید چند ماه قبل از شهادت ازدواج کرد و در آخرین عملیاتی که منجر به شهادت او شد همسرش چهارماهه باردار بود و در شب عملیات در دست نوشته ای که از او به یادگار مانده است نوشته بود اگر فرزندم پسر بود و من شهید شده بودم نام من را برایش انتخاب کنید و اگر دختر بود یکی از القاب حضرت فاطمه(س) باشد.دخترش هیچ گاه روی بابا را ندید و پنج ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد.(گفتگوی سایت یزد بانو با خواهر شهید)
معرفی کتاب مرواریدهور
(دلنوشته های شهید محمد کاظم ابو ترابی و دل گویه های ما برای او نوشته راضیه ابوترابی)
راضیه ابوترابی خواهر شهید محمد کاظم ۲۰ سال پس از شهادت برادر به این فکر می افتد که خاطراتش را برای خود و خانواده جمع آوری و حفظ کند.کتاب شامل بخشهای، زندگینامه شهید ، دست نوشته های شهید، دلنوشته های خواهر شهید و خاطرات دوستان و شماری از عکس هایی شهید در جبهه است
در قسمتی از مقدمه کتاب آمده است:
دیر زمانی بود که از پروازهای عارفانه ی مهربان برادری می گذشت و حس نزدیکی و الفتی که نسبت به او داشتم ، مرا به سمتی کشاند که جز راه و هدف او نبود.آثاری که از وی جا مانده بود نظیر آلبوم عکس ، نامه ها ، دفترچه های خاطرات و چند سر رسید، حاکی از آن بود که آن یار سفر کرده ، سالها پیش از این مسیر خویش را یافته ودر آن گام نهاده بود و آن یادگاری هارا از خود بر جای نهاده بود تا جاماندگان را نیز با انتخاب آگاهانه اش آشناتر سازد
انتشارات مر کز چاپ و نشر ساعس ناجا درسال ۱۳۹۲ این کتاب را روانه بازار نشر کتاب کرد.
قسمتی از وصیتنامه شهید :
ای خدا که تا کنون پشتیبان این انقلاب و رزمندگان اسلام بوده ای و امدادهای غیبی ات هر لحظه در جبهه ها دیده شده است؛ نظر لطف و کرمت را بر این انقلاب افزون نما.از خانواده ام می خواهم بعد از شهادت من صبر و استقامت پیشه کنند و هر موقع خواستند گریه کنند بر مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش به خصوص جوان عزیزش علی اصغر بگریند و خدای نکرده باعث نشوند اجر خود و شهید را کمتر کنند. با استقامت و پایداری اسوه و الگو باشید تا مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و ضد انقلابها باشد و بدانید با شهادت من چیزی را از دست نداده اید بلکه خیلی چیزها را بدست آورده اید.
ح.د