«میخواهم خوش اخلاق شوم»!
کتاب «میخواهم خوش اخلاق شوم» اثری است که در پاسخ به سوالات رفتاری به رشته تحریر در آمده است. کتابی که با خواندن آن و استفاده از بخشهای مختلفش هم میتوان به دلایل ایجاد صفت اخلاقی ناپسند «بداخلاقی» در میان گروهی از مردم پی برد و هم میتواند پادزهری خوب برای این بیماری آزاردهنده پیدا کرد.
بخشی از کتاب؛
– انس و الفت و محبت: گاهی افراد برای آن بدعنق و بداخلاق ارزیابی میشوند که ارتباط کمی با جامعه و افرادش دارند. چه بسا ذاتاً مهربانند، ولی راه ابرازش را یاد نگرفتهاند. سعی کنید با افراد مأنوس باشید. گرچه هر فردی شایسته معاشرت نیست، ولی شما هم سزاوار تنهایی و عزلت نشینی نیستید. محبت در همین ارتباطات شکل میگیرد. اصلاً انسان را برای همین انس گرفتنش انسان مینامند.
– رضایت به داشتهها و نداشتهها: یکی از چیزهایی که به ما احساس بهتری میدهد تا رفتار خوشتری داشته باشیم صفت رضاست؛ یعنی به آنچه داریم خشنود باشیم. کسی که مدام احساس نداری و بدبختی میکند، نمیتواند با خودش خوش باشد تا چه رسد به دیگران! البته نمیگوییم دنبال بهبود وضعیت خود نباشید، بلکه مراد آن است خیلی برای نداشتهها حسرت نخوریم و به داشتهها بیاعتنا نباشیم. احساس فقر، از خود فقر بدتر است. نکند آنقدر غرق در آرزوهای طولانی در آینده شویم که از زمان حال و آنچه داریم غافل شویم.