ما اگر بخواهیم به نبوغ و استعداد و مقام علمی حضرت امام کاملاً آگاه بشویم باید تدریس امام در زمان آقای بروجردی و تدریس ایشان در نجف را مورد بحث و دقت قرار بدهیم. الآن کتاب مکاسب و بیع ایشان به چاپ رسیده است. اگر این دو اثر را مـلاحظـه کـنـیم ـ اتفاقاً با قلم خودشان هم نوشتند، چون حضرت امام بهتر از شاگردانشان می نوشتند ـ نحوه تحقیق و تدریس و چگونگی ورود و خروج ایشان در مسائل به خوبی مشاهده می شود. از این مطالب به خوبی استفاده می شود که ایشان شخصیتی پخته، با استعداد و دارای نبوغ بوده است.
آن وقت ها که ما طلبه جوانی بودیم گاهی در حوزه معمّاهایی مطرح می شد و طلبهها حل می کردند. معمّایی بود که وقتی با آقای ثابتی در حجره نشستیم، حدود پنج ساعت طول کشید تا آن را حل کنیم. میگفتند اگر کسی این معمّا را حل بکند یک رگه نبوغی دارد و اگر حل شده را بفهمد باز هم بد نیست. گاهی آقا مصطفی به حجره ما می آمد، این معمّا را به او دادیم، او آدم با استعدادی بود، اما هر چه فکر کرد نتوانست آن را حل کند، با خودش به منزل برد تا فردا حل شدهاش را بیاورد. وقتی آمد گفتم: راستش را بگو، خودت حل کردی یا بابایت؟ گفت: بابایم حل کرد. وقتی مسأله را به ایشان دادم، یک دستش را گذاشت روی پیشانیش، به فکر فرو رفت و در عرض پنج دقیقه آن را حل کرد، من هم یاد گرفتم.
منظور اینکه استعداد و نبوغ امام کمنظیر بود و آقا مصطفی نیز استعداد خوبی داشت، با هم همدرس بودیم. اما او از ما جلوتر بود. با اینکه ما بیشتر تلاش می کردیم ولی او همیشه جلوتر و با استعدادتر بود.
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچی