حکایاتصفحه اصلی

حکایتی از ادبیات فاخر ایرانی

 

گویند: روزی، زنی که یتیم دار بود به نزد قائم مقام، صاحب کتاب منشئآت و وزیر محمد شاه آمد و گفت: زنی هستم که یتیم دارم و غذا برای فرزندان یتیم خویش می‌خواهم.

قائم مقام نام او را پرسید و آن زن گفت: نامم «مرجمک» است.(مرجمک در ترکی به معنی عدس است)

قائم مقام، قلم به دست گرفت و نگاشت:

انباردار :

ارزنی آمد مرجمک نام، گندمگون، ماش فرستادیم نخود آمد برنجش دهید که برنج است.

به این معنی که :

اگر زنی گندم گون پیش شما آمد که نامش مرجمک بود ، خود سر نیامده بلکه ما فرستادیم ، به او برنج دهید که در سختی و تنگ دستی است .

همان گونه که می بینید در این عبارت از نام شش قلم حبوبات ( ارزن، مرجمک، گندم، ماش، نخود، برنج) ایجاز گونه استفاده شده و هریک در معنای دیگری .

چقدر لذت بخش هست مطالعه و کاوش در ادبیات غنی کشورمان

ارزنی آمد(اگر زنی آمد)

ماش فرستادیم(ما اورا نزد شما فرستادیم)

نخود آمد(خودسر نیامد)

برنج است(درسختی وتنگدستی است)

گندمگون (به رنگ گندمگون)

رجمک (کوفته دال عدس )

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا