خاطرهای از ناراحتی شدید امام به خاطر یک لقب
![](https://2shahidmemory.com/wp-content/uploads/2018/10/636013404262910309.jpg)
بد نیست خاطرهای از امام خمینی(ره) را از زبان حجتالاسلام والمسلمین قوچانی، متصدی نشر آثار امام(ره) در نجف، در جریان چاپ تحریرالوسیله را مرور کنیم؛ ایشان بیان کرد: پس از چاپ تحریر، وقتی همه آنچه را که چاپ کردیم به بیت امام(ره) انتقال دادیم، بعد از یکی دو روز، اول صبح آقای فرقانی از طرف امام(ره) به منزل ما آمد و گفت: آماده شوید تا خدمت امام(ره) برویم، در مسیر که میرفتیم، آقای فرقانی گفت: چه کار کردهاید؟ گفتم چطور؟ گفت: اوقات امام خیلی از دست شما تلخ بود!
وقتی خدمت امام(ره) رسیدم، دیدم ایشان اخم کردهاند و تحریرالوسیله هم مقابل ایشان است. کتاب را جلوی من پرت کردند و فرمودند: این چیست که اینجا نوشته شده است؟ دروغ به این بزرگی! من طلبهای بیش نیستم. «زعیم الحوزات العلمیه» این غلطها چیست! در ادامه فرمودند: حق ندارید یک دانه از اینها را منتشر کنید، تمام را در شط کوفه بریزید! من که تا آن زمان ساکت نشسته بودم، عرض کردم: حسب فرمایش شما که فرمودید من با حاج آقا مصطفی و واسطه بانی چاپ، یعنی حاج آقا مجتبی تهرانی، هماهنگ باشم، این عنوان را هم آنها به بنده دادند، امام(ره) فرمودند: عجب! حاج آقا مجتبی که با روحیه من آشناست؛ او چطور این کار را کرده! عرض کردم: آن عنوان در پاکتی بود که حاج آقا مصطفی به من دادند. امام(ره) فرمودند: بسیار کار بدی کردند، حق ندارید یک جلد از این کتاب را منتشر کنید.
عرض کردم: چرا کتاب را به شط بریزیم؟ به جای آن جلد کتاب را عوض میکنیم و یا شاید بتوانیم نوشته را محو کنیم. وقتی این مطلب را گفتم امام(ره) یک نفس عمیقی کشید و فرمود: «همین کار را انجام بدهید». یک مرتبه آن حالت عصبانیت و اضطراب عوض شد. بلافاصله از محضر امام مرخص و به چاپخانه رفتم و پس از اصلاح روی جلد تمام هزار جلدی که چاپ کرده بودیم امام اجازه انتشار دادند.
منبع : خبرگزاری بین المللی قرآن