حکایات

خداشناسی یک متخصص ارتوپد

از یه متخصص ارتوپد سوال شد چطوری خدا رو شناختی؟

گفت: کنار دریا، مرغابی را دیدم که پایش شکسته بود.

اومد پایش را داخل گل های رس مالید بعد به پشت خوابید،

پایش را سمت نور خورشید گرفت تا خشک شد.

اینطوری پای خود را گچ گرفت!

فهمیدم خدایی هست که به او آموزش داده است .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا