داستان کرم الله یزدی
در زمان ناصرالدین شاه قاجار و گرماگرم مهاجرت یزدی ها به دیار عجایب یعنی هندوستان یک نفر یزدی به نام کرم الله از آن سرزمین ابزاری شگفت با خودش می آورد . هند آن دوران در ارتباط با اروپا ولایتی توسعه یافته تر از خاور میانه بود . این جناب کرم الله برای نخستین بار اسباب سینماتوگراف را وارد یزد می کند و با استفاده از فناوری محدود چراغ و اسلاید تصاویری متحرک را به نمایش می گذارد . کم کم در یزد شایعه می شود که کرم الله دستگاه جادویی با خود آورده و مردم فوج فوج به خانه ی این تاجر خرده پا ( تاجر توانمندی نبوده معلوم است که دلش پی هنر و عجایب تازه دنیا بوده وگر نه شکر و ادویه می آورد) می روند . این مسئله سبب می شود تا اکابر آن روز کرم الله را تکفیر کنند و به جرم نشان دادن شمایل آدمیزاد بر دیوار قصد کشتن او کنند . کرم الله از یزد فراری می شود و اسباب سینمایی خود را در گریزی شبانه به تهران می برد . آنجا در دربار ناصرالدین شاه بست می نشیند تا شاه را ملاقات کند . شاه که پیش از این یک نسخه از سینماتوگراف را در فرنگ دیده بود کرم الله یزدی را امان می دهد و به او می گوید به دیار خودت برگرد و از مردم نترس . آنها نمی توانند به تو کاری داشته باشند .کرم الله می گوید قبله ی عالم مردم یزد من را تکفیر کرده و خونم را به جرم داشتن این اسباب مباح می دانند . مرحمت کرده نوشته ای بدهید به حاکم یزد نشان بدهم که امر شما بر زنده بودن من تعلق گرفته : شاه در پاره کاغذی می نویسد : قائل لااله الا الله ….. ساکن یزد باش کرم الله .یعنی جناب کرم الله مسلمان است و ایشان را تکفیر نکنید . به نظر می رسد این مورد از ابتدایی ترین موارد ورود سینما به ایران بوده باشد به گونه ای که در سایر شهر ها هنوز با پدیده ی سینما آشنا نبوده اند .
این نخستین مرتبه ی ورود سینما به یزد است .
عکس مربوط به درویش کرم اله در سن ۱۰۰ سالگی از وی گرفته شده است – منبع حکیمیان// مطلب سایت راچینه
کانال تلگرامی یزد کهن