«فولکلور» یا «فرهنگ عامّه» هر منطقه را مجموعه ای از رفتارها ، گفتارها ، پوشش ها ، آداب ورسوم و عاداتی دانست که افراد آن منطقه ، آنها را از گذشتگان و نیاکان خود به ارث برده اند یکی از گفتارهای کوتاه خاطره انگیز و قدیمی مردم اشکذر شعر « رفتم دَر باغ دَر شکسته » است قرائتهای متفاوتی از این شعر است که صحیح ترین و مودبانه ترین قرائت شعر اینگونه است :
«رفتم دَر باغ دَر شکسته
دیدم اُملُک* سرپا نشسته
گفتم: اُملُ حالت چطوره؟
گفت: هیچی نگو تغارم شکسته»
همانطور که ذکر شد قرائتهای متفاوتی از این شعر است جای این شعر کوتاه را اینگونه نوشته بودند:
رفتم دَر باغ دَر شکسته
دیدم حسنی اونجا نشسته
گفتم: حسنی حالت چطوره؟
گفت: هیچی نگو، دلم شکسته
در صفحه۱۷۶ کتاب “فرهنگ عامیانه مردم ایران” که شامل “نیرنگستان، اوسانه، ترانه ها و آثار تحقیقی “صادق هدایت” است چنین آمده است:
رفتم دَر باغ دَر شکسته
دیدم ابولی اونجا نشسته
گفتم ابولی روغن چطور شد؟
گفتا به خدا سناری گم شد!
*اُملُ : آدم قدیمی مسلک: آدم ژنده پوش