دانشنامه اشکذرمشاهیر اشکذر

مشاهیر اشکذر – محمد حسن بمانیان

من محمد حسن بمانیان درسوم مرداد ۱۳۴۵ در یزد در محله قلعه کهنه متولد شدم و اصالتاً اهل آن محل بودیم پدرم مرحوم محمدعلی بمانیان و مادرم فاطمه مومنی اشکذری و باعث افتخار است که از طرف مادری جز مردم اشکذر می باشم  من تک فرزند پسر خانواده بودم و پنج خواهر داشتم پدرم خیلی علاقه داشت ما درس بخوانیم من دو سال اول ابتدایی رادر مدرسه کوچک زاده که نزدیک خانه‌مان بود خواندم و چون پدرم دارای اعتقاد مذهبی قوی بود من را به دبستان تعلیمات اسلامی افشار انتقال داد مدرسه راهنمایی ما مدرسه جیحون در محله آبشور یزد بود من همیشه جزء دانش آموزان خوب مدرسه بودم مدیر مدرسه ما آقای محتاج ا.. که هم اکنون نیز در قید حیات اند مرد بسیار خوبی بوده و هستند و در امور مدرسه  بسیار منظم و دقیق بود برای بچه ها خیلی دلسوزی داشتند مواظب بود دوچرحه همه بچه‌ها زنگ و ترمز داشته باشد مرحوم پدر من برایم یک دوچرخه خریده بود از آن دوچرخه هایی که تازه آمده بود و ترمز دستی نداشت و ترمز آن پایی  بود وقتی دوچرخه من را دید فکر کرد ترمزندارد گفتم ترمز آن پایی است گفت ؛ من باید ببینم  ، خارج از مدرسه ما یک محوطه باز بود من در آن محوطه دوچرخه ام را سوار شدم و آمدم جلو آقای محتاج ا..  ترمز پایی گرفتم آقای محتاج ا.. رضایت  داد دوچرخه سالم است

در دوره پزشکی من اساتید مجرب زیادی داشتم که همه آن ها انسان های ارزشمند مملکت بوده و هستند من در دوره علوم پایه به تشریح خیلی علاقه  داشتم آشنایی با کارکردن   قسمت‌های مختلف بدن  و استخوانها را دوست می داشتم وهمیشه نمره هایم در این درس هیجده و بیست بود که با توجه به این که در دانشگاه شیراز بود و دانشگاه شیراز سخت گیر بودند اهمیت داشت من در دبستان که بودم شاگرد متوسطی بودم ولی هرچه به کلاسهای بالاتر آمدم درسم بهترشد و جزء  شاگرد ها خوب ها و نفرات اول تا سوم کلاس بودم من یک بار در کتبی که فکر می کنم املا یا درس دیگری بود که معلم از ما گرفت نمره ام نُه  شد و از معلم یک سیلی خوردم که سیلی آن روز هنوز یادم هست ولی  دیگر هیچ وقت اینطور نمره‌ها یی نگرفتم پزشکی عمومی را در شیراز به پایان رساندند و به یزد آمدم ازدواج کردم همسر من از یک خانواده نیک و شریف هستند ازدواج ما سنتی بود ما هیچ آشنایی قبلی نداشتیم با معرفی خانواده بود زندگی مشترک مان را از سال ۷۴ شروع کردیم همسرم همیشه همراه  خوبی برای من بوده اند با توجه به مشغله زیادی که دارم نمی توانم برای خانواده ام  وقت بگذارم امیدوارم از من بگذرد از ایشان خیلی ممنون و متشکر هستم فرزند اول من دختر است ،  بیتا که دانشجوی رشته روانشناسی است  و فرزند دوم مان  پسراست ؛ سینا که دانش آموز می باشد من اکنون ۲۵ سال سابقه پزشکی دارم بعد از اینکه دوره پزشکی عمومی را در شیراز تمام کردم دو ماه در سخوید  ؛ بعد هم دردرمانگاه خیرآباد مشغول خدمت پزشکی بودم و در آزادشهر هم مطب داشتم در سال ۷۶ تصمیم گرفتم امتحان تخصص بدهم آن وقت مثل حالا نبود که اول امتحان می دهند بعد محل تحصیل را انتخاب می کنند آن وقت اول بایستی محل  محل تحصیل را انتخاب می‌کردند بعد امتحان می‌دادند و چون آن وقت من دیگر متاهل بودم و شرایطم طوری بود که نمی توانستم به شهر دیگری بروم ؛ یزد را انتخاب کردم ودرحالیکه نمره خیلی بالایی کسب کرده بودم  رشته اطفال را انتخاب کردم و خیلی کم سابقه بود که کسی با نمره بالا رشته اطفال را انتخاب کند ولی من انتخاب کردم و با شوق و ذوق به تحصیل پرداختم ولی رشته اطفال خواسته های من را تامین نمی‌کرد اولین بار بود که رتبه کشوری یزد  بالا رفت به واسطه اینکه من در این رشته تلاش کرده بودم چهارم بُرد کشور شدم  دوره تخصصی که تمام شد یک امتحان کتبی و یک امتحان شفاهی می گرفتند ، امتحان کتبی ۱۵۰ نمره داشت که  من  همه ۱۵۰ نمره را کسب کردم ولی در مجموع کتبی و شفاهی من نفر چهارم شدم دانشگاه یزد از من دعوت کرد به عنوان هیئت علمی با دانشگاه همکاری کنم دو سال در رشته اطفال کار کردم و در حالی که کار می‌کردم به محل کارم که بیمارستان فاطمه الزهرا مهریز بود در دو ساعت وقت استراحت ظهر که دیگر فرصت رفت وبرگشت به یزد  نبود من در همان دو ساعت مطالعه می کردم و برای انتخاب رشته آشنایی پیدا کرده بودم و رشته آلرژی رشته جدیدی بود که در یزد کسی نداشت و اصلاً در کشور هم سابقه  چندانی نداشت ؛ کل فوق تخصص های این رشته در همه کشور به ۲۰ نفر نمی‌رسید در سال ۱۳۸۱  که من در امتحان ورودی شرکت کردم کُلا از سراسر کشور ۵۶ نفر بودیم که در امتحان ورودی فوق تخصص شرکت کرده بودیم که از این ۵۶ نفر سه نفر می گرفتند من نفر اول شدم و در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شدم نفرات دوم و سوم یک نفر در دانشگاه شیراز و یک نفر در دانشگاه مشهد مشغول به تحصیل شدند من از دانشگاه تهران فوق تخصص گرفتنم ده سال متوالی است که در میزگرد های علمی که با حضور فوق تخصص ها برگزار می گردد دبیر علمی می باشم.

 

 

 

نشریه آوای اشکذر

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا