حکایاتکتاب و کتابخوانی

شفاعت مور

«خواجه ابوعلی، قدّس الله روحه، گفت: اگر موری را حرمت داری فردا آن مور در حقّ، زبان شفاعت بیرون کند. چنانکه آمده است که فردا در قیامت یکی را به دوزخ فرستند. زبانیان[=دوزخ‌بانان] اندر وی آویزند و او را به دوزخ می‌کشند. موری پدید آید. گوید: بارخدایا این مرد را که به دوزخ می‌برند، روزی در دار دنیا مرا پیش آمد، پای در سر من درننهاد و راه بگردانید تا من زیر قدم وی نیایم. امروز او را در کار من کن. جواب آید که کردم. آن مرد شاد گردد. مور گوید: ای مرد شاد گشتی؟ گوید: آری. مور گوید: تو را شرم بادا که چندین سال در میان مسلمانان حجره داشتی و اگر امروز شفاعت موری نبودی دمار از تو برآوردندی»

طبیب‌ا‌لقلوب ؛ ابوالفتح محمد بن محمد الخزیمی الفراوی (ص۱۰۸-۱۰۹).

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا