صفحه اصلیکتاب و کتابخوانی

پسرکتابخوان

بسیاری در مورد آمار سرانه مطالعه تشکیک می کنند و معتقدند هیچ گاه نمی شود آمار سرانه مطالعه دست یافت زیرا افرادی در گوشه و کنار مطالعاتی دارند که به هیچ وجه در آمارها به حساب نمی آید که نمونه آن پسر میوه فروش شهرما- اشکذر- است .

۲۴ آبان- روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار – بود در این روز کنابخانه‌ها از هر روز دیگر شلوغ تر است بعداز کار خسته و مانده  به خانه برمی‌گشتم، یادم آمد که باید پیاز بخرم سر راهم مغازه میوه فروشی بود وارد مغازه شدم مقداری«پیازحسن آبادی» سوا کردم و داخل پاکت ریختم سپس تعدادی از اتیکت میوه‌ها را خواندم ؛موز ۶۰ تومان، کیوی ۵۰ تومان، خرمالو ۴۰ تومان و…

به همان مقدار از پیاز که داخل پاکت ریخته بودم بسنده کردم و میوه دیگری نخردیم، برای پرداخت بهای آن به انتهای مغازه رفتم شاگرد مغازه کتابش را بست و پیازها را وزن کرد وگفت: قابلی ندارد ۵۲هزار تومان شده ،با کارت بانکی ام بهای پیاز را پرداختم.
مغازه خلوت بود از شاگرد مغازه پرسیدم چه کتابی می‌خوانی او عنوان کتاب را به انگلیسی گفت: « Six crimson cranes» و نویستده اش « Elizabeth Lim» است گفتم: عنوان فارسیش چیست؟ گفت: کتاب ترجمه نشده است ! ولی معنی آن می شود «شش دُرنای سرخ»  باورم نمی‌شد! کتاب را به من نشان داد، راست می گفت  کتاب به زبان اصلی بود، از او پرسیدم مگر زبان انگلیسی بلدی؟ پاسخ داد:بله ؛ سپس ادامه داد من به داستان‌های تخیلی،رازآلود و فانتزی علاقمندم و شخصی این کتاب را به من معرفی کرده است و من هم آن را تهیه کرده ام.
شاگرد مغازه را بارها دیده ام پسر دوست داشتنی و مودبی است او که تمایل نداشت نامش برده شود و عکسش منتشر شود می گفت هر وقت سرم خلوت باشد و مشتری نداشته باشم پشت دخل مغازه کتاب می خوانم و بعضی وقتها حین خالی کردن باری که صاحب مغازه از میدان تر و بار آورده با هدفون کتاب صوتی گوش می کنم.

از او خداحافظی کردم به خانه که آمدم با کمی جستجو در گوگل فهمیدم که پسر اشتباه می‌کرد و کتاب به فارسی ترجمه شده است کتاب در رده رمان های فانتزی است. و در معرفی کتاب «شش دُرنای سرخ» آمده بود : «شیوریانما ، تنها شاهزاده خانم کیاتا ، یک راز دارد. جادوی ممنوعه در رگهایش جاری می شود. به طور معمول او آن را به خوبی پنهان می کند ، اما صبح هنگام مراسم نامزدی اش ، شیوری کنترل خود را از دست می دهد. در ابتدا ، اشتباه او مانند یک شانس به نظر می رسد و مانع عروسی می شود که هرگز نمی خواست. اما توجه رایکاما ، نامادری او را نیز به خود جلب می کند.» و این کتاب  با ترجمه اطلسی خرامانی توسط انتشارات آذرباد منتشر شده است.

چند روز بعد دوباره دیدمش گفتم: نیاز نیست برای خواندن آن کتاب چهارصد و خورده ای  صفحه به خود زحمت بدهی زیرا کتاب ترجمه شده است.
گفت:  تمامش کردم و کتاب دیگری دردست گرفتم .

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا