ماجرای موقوفات علومی ها

حاج علی اکبر دهقانی اشکذری در مصاحبه با نشریه آوای اشکذر داستان وقف های علومی ها چنین بیان می کند: «در اشکذر آب و ملک وقفی خیلی زیاد است یکی از موقوفات مهم وقف های علومی هاست و جریانش هم اینطوری بوده که یک ترک تبریزی  به نام حاجی علی محمد دختر فلجی داشته که در پی درمان بوده و برای خوب شدنش همه کاری می کرده، یک بار تجارتی به یزد می آورد خبردار می شود که اشکذر یک حسینیه دارد که شفا می دهد، دخترش را برمی دارد و با زنش به اشکذر می آید، می رود به حسینیه سفید و دخترش را به نخل می بندد و متوسل امام حسین (ع) می شود دخترش شفا می گیرد و خوب می شود این ترک تبریزی تاجر بزرگی بوده و مال و منال زیادی داشته است به خاطر شفای دخترش به اشکذر علاقه پیدا می کند  آب و ملک خیلی زیادی در اشکذر می خرد و همه را وقف می کند مقدار زیادی از آنها در دو طرف خیابان امام می باشد همان جاهایی که بانک صادرات است  دختر شفا یافته ی حاجی علی محمد تبریزی هم در یزد ازدواج می کند ولی پدرش دوباره به تبریز برمی گردد و زندگی دخترش در یزد بوده و همه علومی های یزد نوه ، نتیجه و از نسل دختری حاجی علی محمد تبریزی هستند  که تولیت آن موقوفات را هم داشته اند این جـریان متعلق به تقریبا۱۸۰ سال پیش است.چند سال پیش چند نفر از نوه ، نتیجه هایش هم از تبریز به اشکذر آمدند و به خانه ی ما آمدند و چـــون من اطلاعات زیادی از موقوفات آن ها داشتم درخواست همکاری داشتند و تا آن جا که می توانستم برای پیدا و تا آنجا که می توانستم برای پیداکردن آب و ملک های وقفی آن ها کمکشان کردم. [موقوفات] نزدیک به هفتاد قلم می شد. بحث موقوفات اشکذر بسیار مفصل است و همه ی آن ها را اگر جمع آوری کنند یک کتاب بزرگ می شود و … در اشکذر ۴ موقوفه مهم داریم، یکی همین علومی ها ، دوم موقوفات خانقاهی، سوم شفیعیه و چهارم موقوفات سیدعلی اکبر قنات یزدی است.»

منبع: اشکذر خبر