کتاب و کتابخوانی

معرفی کتاب بادبادک باز ،خالد حسینی

بادبادک باز مارا به ایامی می‌برد‌ که رژیم سلطنتی افغانستان در میان بی‌خبری مردم سقوط می‌کند و این کشور دستخوش تحولاتی می‌شود که تا امروز شاهد آن هستیم.
اما در این رمان حوادث سیاسی گذرا و حاشیه‌ای است و داستان اصلی آن زندگی دو پسر است که باهم در یک خانواده بزرگ می‌شوند و از یک پستان شیر می‌نوشند و دوستی عمیقی بینشان شکل می‌گیرد. ولی دنیای این دو درعین حال از هم جداست: امیر ارباب زاده است و مالک خانه و ثروت پدر و حسن نوکرزاده و از قوم هزاره و پیوسته پامال تاریخ.
بادبادک باز درباره‌ی دوستی و خیانت و بهای وفاداری است. درباره‌ی علایق پدر و پسر است
و تسلط پدر، درباره‌ی عشق و ایثار است و دروغ‌هایشان، درباره‌ی دور ماندن از اصل است و تمنّای بازگشت به آن.
رمان در روایتی شیرین و جذاب، در گذر از مصائب زمانه جای امیدواری باقی می‌گذارد: بادبادک(مظهر خوبی و دوستی و رهایی) سواد و دانش و باز شدن چشم به روی جهانی دیگر، نقش قصه‌گویی در ایجاد تفاهم، عشق و خلاصه جلوه های گوناگون فرهنگ یک ملت زنده، نشان می‌دهد که به قول خودشان”زندگی می‌گذره” یا به عبارتی دیگر زندگی همچنان ادامه دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا