اطراف ماصفحه اصلی

وقف آب در سرزمین بی‌آب

آب در سرزمین ایران از هزاره‌های دور تا امروز، همواره جایگاهی مهم داشته است. اگر ایرانیان در تاریخ خود با «مسائل» روبه‌رو بوده‌اند، «مساله آب» در میان آنها بی‌تردید جایگاهی در صدر دارد؛ همان‌گونه که «مرتضی فرهادی» جامعه‌شناس و پژوهشگر برجسته حوزه یاریگری در تاریخ ایران نیز در مقاله «جنگ پنهان سی‌ساله» اشاره می‌کند، «اهمیت فوق‌العاده آب در جغرافیا، زندگی و معیشت ایرانیان از سویی و اهمیت آن در فرهنگ و آیین‌های مذهبی آنان از دیرباز تاکنون سبب شده است نام و نماد آب در بسیاری از آیین‌ها، باورها و دست‌ساخته‌ها و دست‌یافته‌های ایرانی، جایی درخور و حضوری ازلی داشته باشد». به تعبیر وی «جشن‌های آب و آیینه‌های پیوسته با آب‌خواهی و باران‌خواهی بی‌گمان درگذشته در سرزمینی که به‌درستی تمدن کاریزی نامیده شده، از کمیت و کیفیتی ویژه برخوردار است». بخشی مهم از سرزمین ایران، از منابع کافی و در دسترس آب بی‌بهره‌اند. همین مسأله موجب شده است مردمان ساکن در آن مناطق به ابتکاراتی چون کاریز (قنات) روی بیاورند؛ پدیده‌ای که مایه سربلندی ایرانیان در تاریخ چند‌هزار ساله به‌شمار می‌آید. از این مسأله که بگذریم، در مناطق کویری ایران با روستاها و شهرهایی روبه‌روییم که حتی برای زندگی روزمره خویش، آب کافی در دسترس نداشته‌اند. این وضع در منطقه‌ای چون یزد، از گذشته‌های دور همواره وجود داشته است. نیک‌اندیشان و نیکوکاران در این میانه، با ساخت و وقف آب‌انبارها به یاری کسانی می‌آمدند که به سادگی به منابع آب دسترسی نداشتند. آگاهی از چگونگی اقدامات این یاریگران حوزه آب و روش‌های آنان می‌تواند از جزییات اندیشه نیک ایرانیان در هزاره‌ها و سده‌های گذشته پرده بردارد. «حسین مسرت» پژوهشگر حوزه‌های تاریخ و فرهنگ یزد و مسئول بخش نسخه‌های خطی کتابخانه وزیری یزد است. او در حوزه فرهنگ کهن یزد به‌ویژه قنات‌ها، آب‌انبارها و اساسا موضوع آب در این منطقه کم‌آب کشور بسیار پژوهش کرده است. پژوهش‌های او دستاوردهایی فراوان به محققان حوزه قنات و آب‌انبار واگذارده است. گفت‌وگو با این پژوهشگر می‌تواند مطالب جذابی درباره اقدامات نیکوکارانه یزدی‌ها در زمینه آب‌رسانی به هموطنان و نیز مسأله مدیریت آب در این سرزمین کهن دربرداشته باشد.

جناب مسرت! ساخت آب‌انبارهای وقفی و عام‌المنفعه در مناطق گوناگون ایران به‌ویژه یزد بر چه اندیشه‌هایی استوار بوده است؟

همه دین‌ها و آیین‌ها از آغاز به‌ویژه در سرزمین ایران از گذشته‌های دور تاکنون بر نیکوکاری و دهش‌مندی سفارش کرده‌اند. این مسأله، هم در ادیان باستانی ایران، هم در دین اسلام بسیار به چشم می‌خورد. بنابراین شیوه و سنت پسندیده، بناهای عام المنفعه و نیکوکارانه در جای‌جای این سرزمین کهن پدید آمده‌است. هنوز پس از گذر هزاره‌ها و سده‌ها، ده‌ها بنای برساخته زرتشتیان در گوشه و کنار ایران به چشم می‌خورد. راه‌اندازی و ساخت بناهایی آبی همچون پاکنه، یخدان، یخچال، چشمه، نهر، سنگاب، کاریز، جوی، آب‌انبار، چاه، برکه، سقاخانه و پایاب، از کارهای برجسته نیکوکارانه در تاریخ ایران است. آب‌انبار در این میانه از اهمیتی فراوان برخوردار است.

ساخت آب‌انبار را در زمان‌های گوناگون می‌توان به یک فرهنگ و فکر نیک تعبیر کرد؛ فرهنگی که انسان را وامی‌دارد برای مردم آب را از ته آب‌انبار بالا آورده و در سقاخانه و سنگاب کنار کوچه برای رهگذران و ناتوانان بریزد؛ فرهنگی که در وقفنامه مواردی را مشخص می‌کند تا از موقوفات آب‌انبار وجهی را در اختیار سقایان بگذارد تا هر روزه سقاخانه و سنگاب را پر از آب زلال کند تا درماندگان ناچار نباشند در گرمای تابستان ۴٠ تا ۵٠ پله خیس و لغزنده را طی کرده و آب بیاشامند. آدمی هماره در پی نیک‌روزی و بهروزی بود، از این‌رو بهترین کار را خشنودی خداوند در نظر می‌گرفت تا بدین‌وسیله، مایه رستگاری و ورود به بهشت جاویدان را برای خود فراهم کند. از این‌رو بنا بر سفارش پیران قوم که یا آب‌انبار بسازید یا مسجد که بیشتر مردم از آن استفاده می‌کنند و خدا بیامرزی می‌دهند، بدین کار نیک دست می‌یازیدند.

آیا می‌توان پیشینه‌ای مشخص برای ساخت اینگونه تأسیسات وقفی در نظر گرفت؟

ساخت نخستین آب‌انبار بنا بر روایت «صالح علی بن داوود استرآبادی» در کتاب «انساب النواصب» چنین است:

«بعد از واقعه کربلا، به نظر یزید پلید رسید که به‌عنوان کفاره قتل امام حسین(ع)، برکه و آب‌انباری بسازد تا مردم از آن آب بیاشامند و همین سبب تخفیف در عذاب او شود و شفاعت رسول‌خدا(ص) نصیبش گردد. چون آن برکه ساخته شد و آن را پر از آب نمودند، ابتدا فرشته‌ای آمد و از آن حوض آب نوشید و به‌گونه‌ای یزید را لعنت کرد که تمام اهل شام و خود یزید آن ندای غیبی را شنیدند. و پس از آن هرکس که آب می‌نوشید، بر  یزید لعنت می‌فرستاد و حتی خود او نیز هر زمان آب می‌آشامید. بر خود لعنت می‌کرد و از همین جهت است که هرکس می‌آشامد بر یزید لعنت می‌کند».

بازتاب رخداد جانسوز عاشورا و تشنه‌لب ماندن حسین(ع) و یاران او، تجلی آن در روزهای محترم هر سال، بدین شکل است که افرادی در پوشش سقایان، وظیفه آب‌رسانی به سوگواران را برعهده داشته و به هیأت‌ها و دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی و جملگی بر یزید لعنت می‌فرستند؛ آبی بنوش و لعنت حق بر یزید کن. پیامد این اندیشه که در باور دینی مردم مسلمان ایران جاری است، با ساخت‌وساز بناهای آبی به‌ویژه آب‌انبار در نزد مردم ایران دیده می‌شود. در بسیاری از کتیبه‌ها و وقف‌نامه‌های آب‌انبار، یاد حسین (ع) و لب‌تشنگی او و اشاره به صحرای کربلا و روز عاشورا به فراوانی دیده می‌شود.

سازندگان و واقفان آب‌انبارها چگونه و با چه نیت‌ و اهدافی در این زمینه فعالیت می‌کردند؟

بانیان آب‌انبار، هر یک به وعده خلاصی از گرمای روز محشر و رسیدن به زلال آب کوثر و شفاعت امامان پاک‌نهاد و خشنودی خداوند، آب‌انبار ساخته‌اند. چنانکه در کتیبه کهن‌ترین آب‌انبار یزد آمده است «غرض، نقشی است کز ما بازماند/ که هستی را نمی‌بینم بقایی … مگر صاحبدلی روزی به رحمت/ کند درحال مسکینان دعایی».

سازنده و واقف آب‌انبار باغ گندم، روزی آب کوثر را خواسته است «به نذر امام رضا این بنا کرد/ که باید خلاصی ز گرمای محشر … دلیلی، چو خضر از تو تاریخ پرسد/ بگو:   روزی او بود آب کوثر». بانی آب‌انبار ابوالمعالی بنابر وصیت خواجه محمدعلی، در زمانی که «عازم سفر آخرت بود مبلغی کرامند به جهت فقرا و مساکین و صرف اخراجات پل و رباط و برکه» را در اختیار فرزندش نهاد و او این آب‌انبار را به یاد ساقی کوثر ساخته است.

سازنده آب‌انبار ابوالمعالی پشت باغ، نیت خود را چنین بیان داشته است: «ساخت یکی صالحه، مصنعه بی‌همال/ گشت مددکار او لطف شه ذوالجلال … و قربه الی‌الله تعالی وقف». بانی آب‌انبار تخت استاد، باور خود را چنین بازگو کرده است «هو ولی‌الله الحسنات و رافع‌الدرجات».

علی‌اکبر تاجر یزدی، آب‌انبار فهادان را به این امید وقف کرده است «قربه الی‌الله و طلباً لمرضاته بجهت ذخیره یوم لاینفع‌المال و لابنون … کافه مؤمنین و مؤمنات از آشامیدن آن مستفیض شوند و طلب مغفرت از برای آبی نمایند… ان‌الله لا یضیع اجرالمحسنین». دیگران نیز برای آن‌که در این کار خیر شریک باشند، به اندازه توانایی خود کمک می‌کردند؛ چنانکه برخی قنات یا چند جره آب از سهم خود را وقف می‌کردند. در کتیبه آب‌انبار شاه ابوالقاسم یزد آمده است «وقف نمود حاجی مولانا محمدطاهر اناری، مجاری دو جره میاه‌پای کوشک بر این مصنعه و تولیت و کیفیت تصرف متولی مزبور در وقف‌نامچه است». همچنین در سنگ لوح آب‌انبار فهادان آمده است «وقف نمود قربه الی‌الله بر امام عبدالله‌الحسین، فقیر، ابن حاجی عبدالحسین حاجی ابراهیم، تمامی مجاری و منابع هفت جره میاه‌قنات موریاباد خارج دارالعباده یزد». همچنین است درباره آب‌انبار حاجی حسین عطار گرد فرامرز و درباره آب‌انباری در اردکان درج شده «خیرات کرد حاجی خورشید عقدایی از برای صبیه خود، لطیفه بانو، او انباری در اردکان و شش سبو آب ندوشن را وقف کرده، قربت نمود». برخی نیز درآمد زمین و باغ را بر آب‌انباری وقف می‌کردند، چنانکه در آب‌انبار کوچه بیوک دیده می‌شود.

بررسی وقف‌نامه‌های آب‌انبارهای گوناگون نشان می‌دهد سازندگان و واقفان، خود را تنها به ساخت این تأسیسات محدود نمی‌کردند.

دقیقا! دیگر اهداف وقف و نیکوکاری در آب‌انبارها این موارد را در برمی‌گیرد؛ حاج علی‌اکبر ریسمانیان در جنب آب‌انبار سیدفتح‌الرضا که خود ساخته بود، سقاخانه‌ای هم برای پیرمردان و پیرزنان و افرادی که توانایی پایین رفتن از پله‌ها را نداشتند، ساخته و از وجه دکان‌های موقوفه آب‌انبار، مبلغی به سقاها می‌داد تا هر روزه آب خنک را به وسیله مشک به بالا آورده و درون سقاخانه بریزند. همین نکته در وقف‌نامه امیرحسن خانی طبس به ١٢٣۴ قمری هم دیده می‌شود.

«در وجه چراغچی و سقای بازار که به جهت عجزه و فقرا آب آوردند».

خرید کوزه، از دیگر موارد وقف بوده است «همچنین واقف شرط کرد که متولی برای خرج حوض [آب‌انبار] هر ساله مبلغ پنجاه دینار نقد رایج خرج کند و در عوض، هر کوزه‌ای که به دست اطفال مسلمان می‌شکند، کوزه خریداری کرده و به آنها بدهد». روش دیگر خرید کوزه برای آشامیدن، ذیل موقوفه خواجه غلامرضا در تفت بوده است «تتمه آن را ربع آن سبو خریده در … محله گرمسیر، زیر بازار سفید بگذارند که مؤمنین قریه، قربه الی‌الله آبش نموده، بالای انبار بگذارند که مترددین بی‌کلفَت آشامیده، واقف را دعای خیر یاد نمایند».

وقف نمک، مورد دیگری است که در موقوفات آب‌انبار دیده می‌شود. این کار برای گندزدایی آب‌انبار و جلوگیری از فاسد شدن آب انجام می‌شده است. در وقف‌نامه محمدصادق تاجر تهرانی (ناظم‌التجار) به‌ سال ١٣٧۴ قمری، وجهی برای مخارج آب‌انبار در‌نظر گرفته شده است «در هر‌سال پنجاه تومان مخارج راه مشهد مقدس از یزد الی طبس نمایند. یعنی خرج آب‌انبارهای بین راه نمایند». برخی نیز برای حفظ نام خانواده، به‌ویژه اگر بدون اولاد بودند، برای جایگزینی و تداوم نسل، این کار نیکو را انجام می‌دادند؛ اینگونه است آب‌انبارهایی که حاج سیدحسین خویدکی به مباشرت حاج علی نقی تاجر و حاج محمدحسین برخوردار، در خویدک و محله خلف خانعلی یزد ساخته است و نیز آب‌انبار فاطمه گلشن در محله پنبه‌کاران.

جامع مفیدی، ذیل آب‌انبار امام‌زاده جعفر درباره نیت واقف از زبان خود می‌گوید «شیخ حاجی محصل به طمع استروای کوثر و سلسبیل، بر شرقی مزار، مصنعه‌ای حفر نموده و به اجر برآورد و از آب تفت مملو گشته، سکنه آن محله تمتع می‌یابند و ثواب آن در نشاء ثانیه به روح بانی متواصله می‌گردد». در وقف‌نامه ستی فاطمه، زوجه امیرچخماق شامی،  حاکم یزد در دوره ایلخانی، مراد از ساخت آب‌انبار، دستیابی به ثواب بوده است. جامع مفیدی در توجیه ساخت آب‌انبار به وسیله همسر امیرچخماق می‌آورد «در مقابل مسجد، امیر عادل [امیرچخماق] سقایه‌خانه و چاه آب سردی که مضمون آیه وافی هدائه و سقهیم ربهم شراباً طهوراً، از آشامیدن آب آن بر زبان جاری است، احداث فرمود». بیشتر آب‌انبارهای یزد، موقوفات یا وقف‌نامه داشتند که به صراحت در برخی متون، به وقف‌نامه‌های این آب‌انبارها اشاره شده است؛ آب‌انبار فهادان در ‌سال ١١١۵ قمری، آب‌انبار مسجد جامع ابرندآباد‌ سال ١٠٩۵ قمری، آب‌انبار مسجد یعقوبی و آب‌انبار عطاء‌الله سال١٠٣۶ قمری، آب‌انبار شاه ابوالقاسم ‌سال ١٠٨٢ قمری، آب‌انبار حاج حسین عطار یزد‌ سال ١٢٠۵ قمری و آب‌انبار جوی هُرهُر‌سال ١٢٢٢ قمری. ساخت آب‌انبار در زمان‌های گوناگون را می‌توان یک فرهنگ و فکر نیک تعبیر کرد؛ فرهنگی که انسان را وامی‌دارد آب را برای مردم از ته آب‌انبار بالا آورده و در سقاخانه و سنگاب کنار کوچه برای رهگذران و ناتوانان بریزد؛ فرهنگی که در وقف‌نامه مواردی را مشخص می‌کند تا از موقوفات آب‌انبار وجهی را در اختیار سقاها بگذارد تا هر روزه سقاخانه و سنگاب را از آب زلال پر کند  بدین‌منظور که درماندگان ناچار نباشند در گرمای تابستان ۴٠ تا ۵٠ درجه، پله خیس و لغزنده را بگذرانند و آب بیاشامند. واقفان حتی در اندیشه روشنایی بستر آب آب‌انبار هم بوده‌اند «هو الواقف علی‌الضمائر … حاجی محمد، ولد مرحوم حسین احمد شریف، تعمیرات آن را تمام نمود که مسلمین آب بنوشند و باعثان را دعا کنند و چون کاروانسرای حاجی سبزعلی واقف است، باید هرساله چهارهزار دینار … به مصرف روشنایی بستر آب بشود».

یکی از رگه‌های مهم حیات آب‌انبارهای یزد در دوره قاجار، باز زنده‌سازی و افزونی وقف‌نامه وقف‌آباد یزد بود که پیش از این سیدرکن‌الدین محمد حسینی یزدی، بانی مدرسه رکنیه فرموده بود «تا در فراشاه قناتی جاری نموده، چند آب از سهام قنوات دیگر به‌عنوان ملکیت خریداری کرده، به یکدیگر ممزوج ساختند و از میان شهر و محلات در مسجد جامع آورده، از آن‌جا به مدرسه رکنیه و میدان وقت و ساعت گذرانیده، از در کوشنکو بیرون برده و به خانه محمدیعقوب، معلم خود جاری ساخت و آن را از آب «وقف‌آباد» نام نهاد». این کار واقفان جدید موجب شد خونی تازه در رگ‌های حیات آب‌انبارهای یزد جاری شود؛ آب‌انبارهایی که بر اثر خشکسالی و قحطی از رمق افتاده بودند. این مهم مگر با همت بزرگان و نیکوکاران یزد میسر نشد.

نمونه‌هایی از وقف‌نامه‌های مهم آب‌انبار، در گذر روزگار به دست ما رسیده است؟

وقف‌نامه آب‌انبار شش بادگیری یکی از وقف‌نامه‌های مفصل آب‌انبار به‌شمار می‌آید که در گذر زمان بر جای مانده است. تاریخ این وقف‌نامه به‌سال ١٣٢٩ قمری بازمی‌گردد. نام همه واقفان، سهم آنان و نیز افرادی که با مهر خود این وقف‌نامه را تأیید کرده‌اند، در این آب‌انبار قید شده است؛ در بخشی از آن چنین آمده است «… دنیای دون را بر آن هیچ یک از بنی نوع آدم بقا و ثباتی نبوده و نمی‌باشد و هر ذی‌روحی، شربت ناگوار مرگ را چشیدنی است و زیرک و بصیر … کسی است که تحلیه سفر آخرت خود را که باقی است و برگشت ندارد، بگیرد و قبل آن‌که اجل موعود در رسد، محاسبه خود را مفروغ به خیرات و مبرات پرداخته، در کشتزار عمل خویش بذر خیری نشاند». یکی از کتیبه‌های زیبای آب‌انبار مربوط است به آب‌انبار بالا ده مهدی‌آباد یزد «خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است. در تیرماه سنه ١٣٢١ به همت جمعی از خیراندیشان این بناء عام‌المنفعه اتمام پذیرفت. اسامی بانیان در دفتر مخصوص ثبت است. ایدهم‌الله علی خدمه‌الامر العظیم. خنک آن‌که آباد دارد جهان، شود خلق گیتی از او شادمان». ساخت و وقف آب‌انبار در سرزمین‌های خشک ایران به‌ویژه منطقه‌ای چون یزد، به گونه‌ای تاثیرگذار توانسته است رفاه مردمان ساکن در این سرزمین را فراهم آورد. نام بانیان را نیز به مصداق «در خیر کوش زان که بر اوراق روزگار/ باقی به ذکر خیر بود نام آدمی» برای همیشه تاریخ نام‌بردار کرده است.

داد و دهش نزد ادیان گوناگون در ایران، از موضوعات مهم یاریگری و نیک‌اندیشی در تاریخ این سرزمین است. آیا در زمینه ساخت و وقف آب‌انبار نیز در منطقه یزد چنین بوده است؟

وقتی کربلا و قحطی و خشکسالی بیاید، مسلمان، زرتشتی و یهودی نمی‌شناسد، همه ساکن یک بوم و برند. از این‌رو همه در گرفتاری و تنگی سهیم‌اند. این‌جا است که آفریدگان پروردگار یگانه، به همدردی و همگامی با هم پرداخته و مصداق این سخن سعدی می‌شوند که می‌گوید بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار»

دیار کویری یزد که در گذر قرن‌ها، همیشه کم‌آب و خشک بوده و به علت روحیه سازگارانه مردم آن همیشه پذیرای اقوام و گروه‌های گوناگونی بوده است، به گاه سختی و تنگی‌ها در کنار یکدیگر به یاری هم برخاسته‌اند. اگر مدرسه‌ای را یک زردشتی ساخته، شاگردان آن هم مسلمان بوده، هم زردشتی هم یهودی. بر همین‌سان است ساخت آب‌انبار که در گوشه و کنار این شهر، ده‌ها آب‌انبار دیده می‌شود که به همت مردمان این دیار و از برای بهره‌وری همگان ساخته شده است. وجود چندین آب‌انبار دو راهه یا دو دهانه و دو شیره در این شهر و در محلاتی که مسلمانان، زردشتیان و یهودیان ساکن بوده‌اند، نشان از این همزیستی است. اما نکته جالب توجه، ساخت آب‌انبار در یزد به وسیله یک مسلمان برای یهودیان بوده و گویا این آب‌انبار نزدیک مسجد جامع یزد بوده است.در روستای چم، نزدیک شهر تفت، آب‌انباری دیده می‌شود که یک مسلمان وقف بر اهالی زرتشتی آن روستا وقف کرده است. در شهر یزد آب‌انبار کیانی (شه‌گل) در محله اهرستان وجود دارد که دو دهانه بوده و شهریار کیانی به نامگانه برادر درگذشته‌اش به‌سال ١٣٠٠ ش درست زمانی که خشکسالی و قحطی به اهالی محل فشار آورده بود، ساخته و آب آن را از چشمه‌های ده‌بالا آورده و هم‌اکنون در دست اداره اوقاف یزد.

در کتیبه آب‌انبار داراب خسرو قاسم‌آباد یزد آمده است «این آب‌انبار را دولت‌دخت روانشاد داراب خسرو قاسم‌آبادی به نامگانه شادروان شوهرش خداداد مهربان‌روان نرسی‌آبادی برای آسایش همگان و خدابیامرزی گذشتگان در شهریور سنه ١٣١٩ خورشیدی به سرپرستی مهربان داراب خسرو قاسم‌آبادی ساختمان گردید».

ارباب کیخسرو مهربان، بانی مدرسه کیخسروی یزد در دهکده اله‌آباد، نزدیک زارچ یزد، آب‌انباری پرداخته که خاضع در توصیف آن نوشته است «ارباب کیخسرو مهربان از وجه خود در دهکده عطرآباد در نزدیکی آله‌آباد که آب آن بسیار تلخ و شور و غیرقابل نوشیدن است، آب‌انباری ساخته که از آب شیرین آله‌آباد پر می‌شود تا ساکنین و عابرین بنوشند و تاکنون عموم مردم آن سامان از آن استفاده می‌کنند و فقط از پرتو وجود این عمل خیر است که زارعین توانسته‌اند در این دهکده اقامت گزینند و این آبادی را حفظ کنند که در غیر این‌صورت ممکن بود این آبادی از بین برود. هزینه زیر آب و سایر مخارجات لازمه را بانی و بعدا اعقاب او می‌پردازند».

جالب‌ترین گونه همکاری، ساخت آب‌انبار دو راه (دو دهانه) رحمت‌آباد یزد است که به وسیله زرتشتیان و با مشارکت مالی مسلمانان ساخته شده است. بر لوحه مسین آن، این عبارت دیده می‌شود «… از وجه انفاقیه؛ صاحب خیران ذیل: انجمن محترم پارسیان بمبئی، رحمت‌آبادی‌ها، نصرآبادی‌ها، کوچه‌مشکی‌ها … این آب‌انبار دو راه مخصوص مسلمانان و زردشتیان ساخته و آمده گردید که خلق‌الله به غیر از بنایی و ریختن، برای هر کار دیگری خواهند از آن آب بردارند و بانیان مزبور را به دعای نیک و اجدادشان را به آمرزش یاد و شاد نمایند به کوشش این بنده کیخسرو دینیار شهریار رحمت‌آبادی انجام یافت».

آب‌انبار به دست افراد خیر احداث و وقف می‌شد. و شخص واقف، مقداری از املاک و دارایی خود را جهت آب‌انبار و به نام وقف می‌کرده است. ساخت آب‌انبار همیشه با نیت خیر همراه بوده است. بانی آن را می‌ساخته است تا تعدادی از مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان از آن استفاده کنند و دعای خیر برای بانی آن  بفرستند.

یکی از بهترین نمودهای همکاری و همزیستی پیروان ادیان گوناگون در یزد، همکاری و همگامی در ساخت، بهره‌برداری، لایروبی و آبرسانی آب‌انبار است. تقریبا همه آب‌انبارهای شهر یزد موقوفه بوده است و نیکوکاران بر پایه موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود در امر ساخت و راه‌اندازی آن شرکت داشتند. در وقف‌نامه‌های آب‌انبار، افرادی پیشگام اهدای زمین، اهدای چند جره قنات و موقوفات بر آب‌انبار می‌شدند. در وقفیات آب‌انبار مواردی از وقف خانه، باغ، زمین، قنات و محصولات کشاورزی دیده می‌شود. چنانکه در وقف‌نامه قنات دولت‌آباد یزد، نام چندین آب‌انبار که به وسیله این قنات، تأمین آب می‌شده، آمده است. مثلا آب‌انباری در زارچ یزد، به دلیل مشارکت اکثر اهالی به «آب‌انبار خلق‌الله» معروف شده است. دیگر افراد بنابر توان خود سهمی در این کار خیر داشته‌اند. مثلا آبرسانی، رفت‌وروب مسیر و جوی آب، کمک در حفر زمین، آوردن مصالح، کمک در امر ساخت‌وساز و افراد کم‌توان به کارهایی چون خرید نمک، لایروبی، لجن‌کشی و تخلیه آب‌انبار   می‌پرداختند.

ساخت و وقف آب‌انبار آیا جز در زمینه آبرسانی به مردم، می‌تواند صورتی دیگر از شخصیت و باورهای مردمان این سرزمین را در گذر روزگار جلوه‌گر باشد؟

فرهنگ آب‌انبارسازی را می‌توان بهترین نمونه یک کار اجتماعی، عام‌المنفعه و همگانی دانست که همگان بنابر وظیفه خود و بدون هیچگونه چشمداشت مادی و تنها برای رضای خدا و ثواب و آمرزش گناهان در آن سهیم می‌شدند. زیرا تابستان و گرمای سوزان کویر برای همه بود و آب خنک نیز مورد نیاز همه. پس این کار دارا و نادار، کافر و مسلمان، آشنا و بیگانه نمی‌شناسد. از این‌رو است که هنگام ساخت آب‌انبار در یک محله، می‌شد بهترین شکل دوستی را در نزد اهالی آن محل دید. همه در تب‌وتاب بودند، مانند خاطره‌ای که حکمت یغمایی از جریان آبگیری آب‌انبار خور و بیابانک که در آن سال‌ها جزو استان یزد بود، نقل می‌کند «یکی از مسائل مهم منطقه خور، آب آشامیدنی است، به‌ویژه در شهر خور، روستاهای جنوبی خور … خور، فرخی، مهرجان و مزارع پیرامون آنها که از این نعمت بی‌بهره‌اند. به همین جهت از قدیم‌الایام، مردم برای ذخیره باران، آب‌انبارهایی ساخته‌اند. در گذشته اگر ابر ایثارگری بر مردم تشنه می‌بارید و سیلی جاری می‌شد، افرادی رسیدن سیلاب را بانگ می‌زدند …» آندره گدار تعبیر خوبی درباره این همیاری دارد و می‌نویسد «در واقع احداث یک آب‌انبار که طول مجاری آب زیرزمینی آن گاهی به ده‌ها کیلومتر می‌رسد، هزینه بسیاری طلب می‌کند و غالبا از اقدامات جمعی اهالی یک دهکده یا ارباب ده یا یک بنیاد خیریه است، یعنی دستاورد موسسه‌ای که قادر است مصالح ساختمانی را از هر جا لازم باشد بیاورد یا یک کوره آجرپزی در محل احداث کند و حتی بناهای مشهوری را استخدام کند».

منتشر شده در؛ روزنامه شهروند / ۱۶ شهریور ۹۴ / مژگان جعفری

مقاله، بررسی وقف نیکوکاری در آب انبارهای ایران ( به ویژه یزد) :وقف آب انبارها

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا