صفحه اصلی

سنگ تمام برای روز خبرنگار !

خبرنگار، خروسی است جنگی و نا ترس

که سر بریده ی جشن و عزای یار بُوَد!

 

انواع خبرنگار:

خبرنگار سیاسی: نوعی از خبرنگار که معمولا گوسفند عزا و عروسی است و کاسه کوزه ها، در نهایت، سر او شکسته خواهدشد.

خبرنگار اجتماعی: آدم بیکاری که باید برود میان کارتن خواب ها، معتادان و زورگیران و به شکل آن ها درآید و گزارش تهیه کند و، در نهایت، به او بگویند، «همه اش همین؟!»

خبرنگار ورزشی: بهترین نوع خبرنگار. تا دلتان بخواهد بلیت مجانی استخر در دست این بزرگواران است. همچنین می توانند خبر تمام بازی های فوتبال را از کنار زمین جمع کنند. برخی از آن ها در فصل نقل و انتقالات نقش به سزایی در پدیده شدن برخی زا بازیکنان دارند.

خبرنگار پارلمانی: کسی که می رود به مجلس، نان و نمک آنجا را می خورد، اما می آید و می گوید فلان نماینده رکورد چرت بر ثانیه را شکسته است و نمکدان می شکند!

طنزنویس: آدم الکی خوش و بیکاری که مجبور است به اخباری که شما با آن گریه می کنید، نمک اضافه کند و لبخند روی لبان شما بیاورد.
مرحله قبل از دیوانه شدن انسان را گویند.

خبرنگار اعزامی: در گذشته، همه خبرنگاران اعزامی ما از «کوالالامپور» در خدمت مردم بودند. مدتی بعد، حمید معصومی نژاد سنت شکنی کرد و از «رررررررررررررم» در خدمت مردم بود. به گفته تاریخ شناسان، مدت حضور حمید معصومی نژاد در رم حتی از ژولیوس سزار هم بیشتر بوده است.

 

 

انواع خبر;

خبر چهل کلاغی: همه ما در طول زندگی، چند بار، با این خبر رو به رو شدیم که مثلا به میوه فروشی می رویم، یک آقایی می گوید: «خبر دارید بنزین قراره گرون شه؟» بعد از ایشان می پرسید: «از کی شنیدی؟ کجا اعلام کردن؟» جواب می دهد: «دامادمون گفته، توی بنگاه املاک کار می کنه.» به این خبر می گویند خبر چهل کلاغی!

خبر دسته اول: خبر دسته اول معمولا خرج دارد، یعنی کسی که قرار است به شما خبر دسته اول بدهد، قطعا منتظر مشتلق هم هست. این روزها هم که اوضاع اقتصادی رو به راه نیست، کسی دیگر از خبر دسته اول استقبال نمی کند، پس همان خبر دسته دوم بهتر است.

خبر رونالدینیویی: یادتان است که رونالدینیو این سمت را نگاه می کرد، بعد به سمت دیگری پاس می داد؟ خبر رونالدینیویی نوعی از خبر است که شما از یک جای دیگر خبر تهیه می کنید، اما خبر را در جای دیگری به اطلاع مخاطبین می رساند!

خبر همراه با تاسف: این خبر را معمولا برخی از پزشکان زمانی که عمل ناموفقی داشته اند، با مقداری آه، نفس عمیق و همراه با زل زدن به چشم بیماران، به سمع و نظر آن ها می رسانند. معمولا پس از شنیدن این نوع اخبار باید به حسابداری بیمارستان مراجعه کنید.

خبر تکمیلی: یک مواقعی که بازار و قیمت ها نوسان دارد، خبرنگاران باید خبر تکمیلی اعلام کنند. یعنی وقتی می گویند قیمت فلان خودرو ۱۰ میلیون تومان است، نیم ساعت بعد باید خبر بدهند که ۱۵ میلیون تومان است، دو ساعت بعد باید بگویند به ۲۰ میلیون رسیده است! به این نوع خبر، خبر تکمیلی می گویند.

خبر تکذیبی: اصولا اخبار بد، یعنی اخباری که بعدا مشخص می شود یک عده قصوری مرتکب شده اند که در ادامه، قطعا تکذیب خواهند کرد. ردخور هم ندارد، با بنده هم بحث نکنید و ایستادن بیجا هم مانع کسب است.

خبر ناگهانی: معمولا از عواقب آن می توان به سکته و فوت ناگهانی هم اشاره کرد. بدین صورت که شما به یک نفر زنگ می زنید و می گویید: «سلام مهندس، خوبی؟! این سیب رو می بینی؟ خواستم بگم شرکت ورشکست شد و طلبکارها با حکم جلب دنبالت اند!»

 

کاریکاتور 17 مرداد, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور 17 مرداد, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور 17 مرداد, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور 17 مرداد, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

روز خبرنگار, تبریک روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور 17 مرداد, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور 17 مرداد, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار,, کاریکاتور به مناسبت روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

 

کاریکاتور و تصاویر طنز، عکس های خنده دار روز خبرنگار

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

کاریکاتور روز خبرنگار, کاریکاتور و تصاویر طنز

 

(شعر طنز خبرنگار)

دلم خوش است که نامم خبرنگار بُوَد

کسی که بر سر ِ کاری، خفن سوار بُوَد!

 

دلم خوش است به پُر طمطراقی ِ شغلم

که حاصلش دو سه تا لوح ِ افتخار بُوَد

 

میان ِ مردم و مسوول چون پُلی هستم 

که پایه هاش! به دوش ِ من استوار بُوَد

 

بگو چه کار کنم با اجاره ی منزل

بدین حقوق که قّد ِ سه تا نهار بُوَد؟!

 

به دست ِ مؤجر ِ بَد، بر سر ِ اجاره بها

حقوق بنده ی بی چاره لـتّ و پار بُوَد

 

چه قول ها که نداده تعاونی مسکن

که خانه های قشنگی در انتظار بُوَد

 

ولی چه حیف که این خانه جز سرابی نیست

و این تعاونی در حال ِ احتضار بُوَد

 

خبرنگار، خروسی است جنگی و نا ترس

که سر بریده ی جشن و عزای یار بُوَد!

 

خبرنگار ِبسیجی به جز قلم ، کاغذ

همیشه صاحب یک ضبط و یک نوار بُوَد!

 

خبرنگار، که سی سال شغل او این است

دوان دوان پی ِ مسوول ِ تازه کار بُوَد

 

همیشه در پی ِ سوژه به هر کجا ویلان

و کفش ِ پاره اش البته سوگوار بُوَد!

 

ز دست ِ خیل ِ طلبکار با دوی صد متر

همیشه یک تنه در حالت ِ فرار بُوَد!

 

خبرنــگار، نــگویـد تمـلقی عــمرا

نگو که مصرع بالایی ام شعار بُوَد!

 

به رغم این همه اوصاف عاشق ِ کار است

اگر چه بر سر ِ راهش هزار خار بُوَد

 

و جالب این که به دست ِ «دبیرِ» محترمش

خبرنگار به صد کنترل دچار بُوَد

 

اگر چه کنترل این جا نمی شود سانسور

دبیر هم به خدا تحت ِ صد «فشار» بُوَد!

 

اشارتی گذرا کرده ام به این حرفه

چرا که درد ِ دل ِ بنده بی شمار بُوَد

 

اگر چه سخت و زیان آور است شغل ِ حقیر

دوای خستگی ام، عشق ِ این دیار بُوَد

(راشد انصاری و محمد جاوید)

گردآورنده : حسین دهقانی

منابع:

ماهنامه خط خطی – فریور خراباتی

http://www.beytoote.com

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا