حکایات اشکذردانشنامه اشکذر

حکایتهای محمد اسماعیل آخوند (منداسمال آخوندا)

محمد اسماعیل آخوند  یکی از اهالی اشکذر بوده است  . این مرد به علت هوشمندی و زکاوتی که داشته است گاهی جملات حکمت آمیز و نکته پردازیهای حکیمانه ای داشته که در اذهان مردم باقی مانده است و هنوز هم گاهی به ضرورتی ، گفته ای از او را به یاد آورده و نقل می کنند . ضمن طلب آمرزش برای او چند مورد از گفته های او را در اینجا بیان می کنیم .

 

( عکس تزئینی است)

گم کردن درگاه اتاق!

زمانی عیال او کسالتی داشت شب هنگام به بیرون رفتن از اتاق احتیاج پیدا کرد محمد اسماعیل را که در خواب بود را صدا زد و گفت : اسماعیل می خواهم بروم بیرون ، درگاه اتاق کجاست!؟ محمد اسماعیل که خواب زده و ناراحت شده بود  گفت : زن حسابی دست بکش به دیوار هر جا دیوار تمام شد درگاه همانجاست من سه ماه مریض بودم درگاه اتاق را گم نکردم تو حالا یک شب مریض شده ای درگاه اتاق را گم کرده ای !؟

 

برگشت از تهران!

وقتی از مسافرت تهران به اشکذر برگشته بود و فردای آن روز در حسینیه کنار خانه شان روی تقا نشته بوده یکی از همسایگان او را می بیند و سوال می کند محمد اسماعیل تهران بودی آمدی ؟ محمد اسماعیل بلند و قاطع می گوید : نخیر هنوز چند روز دیگر در تهرانم ! مگر نمی بینی اینجا نشسته ام این دیگر چه سوالی است

 

دادن خبر مرگ!

زمانی با یکی از دوستان و همسایگان خود به مسافرت تهران رفته بوده است در راه بازگشت دوست او بیمار می شود و معالجات محمد اسماعیل موثر نمی افتد و رفیقش از دنیا می رود او جنازه دوست خود را در بیابان در همان جایی که از دنیا رفته بوده به خاک می سپارد و می آید وقتی به اشکذر می رسد و به کوچه محل سکونتشان وارد می شود عیال دوستش از پشت بام خانه شان او را می بیند که تنهایی می آید از شوهر خود سراغ می گیرد محمد اسماعیل با صراحت کامل می گوید : جوش نکن مرد ، او را دفن کردم . آن زن شروع می کند به سروصدا کردن و داد و حوار کشیدن و فریاد می زند چه می گویی الان خودم را از پشت بام پایین می اندازم ، محمد اسماعیل می گوید : نه اینکار را نکن از پله پایین بیا هیچ کار هم مکن . او مُرد من هم می میرم تو هم می میری . بعداً مردم او را سرزنش می کنن که نباید با این صراحت به او خبر می دادی محمد اسماعیل گفت : اگر نمی گفتم هر کسی چیزی می گفت او را به رنج و عذاب می انداختند و دست آخر به او بگویند خوب خودم از اول گفتم .

با اندکی تلخیص ،پیک نصر اشکذر ، ویژه نوروز ۷۶ ، صفحه های ۱۶ الی ۱۸

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا