صفحه اصلیعمومی

برای پرواز نیلوفرها در سالروز شقایق‌ها

دیگر انگار نام ماه «دی» را باید بگذاریم ماه «داغ» که هر چه داغ است در دی بر دلمان می‌نشیند؛ بم، پلاسکو، سانچی.

داشتیم آماده می‌شدیم برای سالگرد شقایق‌هایمان در «پلاسکو» که جهنم «سانچی» شعله کشید و این بار، نیلوفرانمان را با خود برد.

انگار همین دیروز بود که ۹ شبانه‌روز تمام، چشم‌های بارانی‌مان به آوار ریخته بر چهارراه استانبول خشک شد تا بلکه لباسی، کفشی، اثری از مردان آتش‌ بیابیم. هنوز رد اشک‌ها بر گونه‌هایمان بود که ۹ روزِ جهنمی دیگر، این‌بار فرسنگ‌ها دورتر از چهارراه استانبول، مایل‌ها آن‌سوتر از تهران و ایران، در دل دریای چین، چشممان به آب خشک شد تا بلکه لباسی، کفشی، اثری از مردان آب بیابیم. اما این بار، گویی آب و آتش به هم ساختند تا حسرت دیدن پیکر عزیزانمان تا ابد بر دل‌هایمان بماند.

حالا فقط خانواده‌های دریانوردان نیستند که در داغ عزیزانِ نیامده‌شان می‌سوزند. همه ما که سال‌هاست نان نفت را می‌خوریم، نان‌آورانمان را از دست داده‌ایم؛ مردانی که نفت می‌بردند و نان به سفره‌هایمان می‌آوردند؛ مردانی که دل به آب می‌زدند تا آب در دل‌هایمان تکان نخورد؛ مردانی که همیشه پدر و مادر و فرزند و همسر و عزیزانشان چشم‌انتظار سفرکرده‌شان بودند تا چرخ زندگی ما بی‌دغدغه بچرخد؛ مردانی که حالا نیستند …( ایسنا)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا