حکایات

داستان طنز ناصرالدین شاه و تابلو نقاشی

ناصر الدین شاه در مورد تابلویی از یک خر که در نمایشگاهی آن را دیده بود  می نویسد:
صورت خری دیده شد.پرسیدم قیمتش چند است؟رئیس اکسپوزیسیون که مرد فربه ریش سفیدی بود و قیمتهارا می خواند گفت: صد لیره انگلیسی که معادل دویست و پنجاه تومان ایران بود.گفتم قیمت خر زنده تنها پنج لیره است،چرا باید به این گرانی باشد؟

رئیس گفت:چون خرجی ندارد و جو و کاه هم نمی خواهد.
گفتم: اگر خرج ندارد بار هم نمی برد و سواری هم نمی دهد، بسیار خندیدیم.

منبع :فرهنگ همیشه ماندگار_مجللی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا