صفحه اصلی

مشروح خطبه های نمازجمعه نهم دی ماه ۱۴۰۱ اشکذر

بسمه تعالی

السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

خطبه های نمازجمعه نهم دی ماه ۱۴۰۱ شهرستان اشکذر

حجه الاسلام و المسلمین طالبیان امام جمعه محترم شهرستان اشکذر

موضوع اصلی خطبه اول :

روحیه استقلال طلبی و آزادی فطری باید در دوران بلوغ و نوجوانی و جوانی توسط پدران و مادران و معلمان و مربیان کنترل و تربیت و رشد و شکوفایی و در حد اعتدال رعایت نمایند

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین بار الخلائق اجمعین باعث الانبیا و المرسلین سیما خاتم المرسلین اباالقاسم المصطفی محمد و علی آله طیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه ‌الله حجت بن الحسن ارواحنا فدا و عجل‌ الله تعالی فرجه و لعن علی اعدائهم اجمعین عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله

همه شما سروران عزیز برادران و خواهران نمازگزار محترم جمعه را سفارش می ‌کنم به دوری از گناه و تهیه ‌ی بهترین زاد و توشه ‌ی سفر آخرت که همان تقواست انشالله خدای متعال توفیق کسب درجات عالی تقوا را به همه ما عنایت و مرحمت بفرماید

در ادامه بحث هفته های قبل عرض می کنم که دوران نوجوانی دوران احساسات و جهش احساسات است که در نوجوانی به اوج خود می رسد در وجود هر نوجوانی تمایلاتی وجود دارد که این تمایلات باید به خوبی شناخته شود و هم اینکه در محیط خانواده در مدارس و در یک حکومت دینی این تمایلات را حفظ و رهبری و هدایت کرد و بعضی از این تمایلاتی که در دوران نوجوانی شروع می شود و آن دوران به اوج خود می رسد به بعضی از آنها اشاره می کنم و در تایید عرائض خودم فرمایشاتی را از ائمه معصومین (ع) مورد استشهاد قرار می دهم:

یکی از آن تمایلات نوجوانان میل به تحول خواهی و علاقه به کارهای نو و به افکار جدید است

اصولا نوجوان و جوان دنبال تحول اند شاید همه شما تجربه کرده باشید که اگر در محیط خانواده یک دختر و پسر نوجوانی دارید همیشه دنبال اینست که از شما پولی بگیرد برای اینکه تحولی در لباس و پوشاک و کفش و کلاه خود داشته باشد از اینجا شما بگیرد تا آن روحیه تحول طلبی که برای بعضی از رسوم و آداب اجتماعی ئر ذهنش پیدا می شود

این تحول خواهی و خواستن دگرگونی از چیزهایی است که خدای متعال در وجود انسان قرار داده است و مخلوقات دیگر این استعداد را ندارند این روحیه تحول خواهی را ندارند

لذا اصلا در زندگی انها تحول و تغییری مشاهده نمی شود

ملاحظه بفرمایید یک حیوانی که در جنگل زندگی می کند امروز همانگونه خانه می سازد که قرن ها یا میلیون ها سال قبل آبا و اجدادش می ساختند همان گونه فرزندش را تر و خشک می کند که آبا و اجدادش انجام می دادند

ببینید چقدر انسان‌ها در این مورد تحول در داخل شان پیدا شده است یک زمانی هم انسان ‌ها به خاطر نداشتن امکانات در غار زندگی می ‌کنند ولی امروز در برج ‌ها در خانه ‌های بزرگ زندگی می ‌کنند

یک زمانی انسان‌ها مرکب سواری شان چهارپا و اسب و شتر و قاطر بوده ولی امروز شده هواپیما و قطار و ماشین و امثال ذالک آمده است

این روحیه تحول ‌خواهی و تغییر پذیری را خدای متعال در انسان قرار داده و این هم موجب رشد و تعالی اوست

عمده این است که پدر و مادران در مرحله اول مربیان و معلمان در مرحله بعد و در حکومت اسلامی و حاکمیت همه باید این حالت و نوجوانی و تحول خواهی او را درک کنند و به آن اهمیت بدهند و برایش برنامه ریزی کنند تا این فرزند در محیط خانواده هم روحیه تحول ‌خواهی خودش را اشباع نماید و هم به غلط و اشتباه نیفتد

در روایاتی که از ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است به حقیقتی اشاره شده است و آن حقیقت اینست :

عاقل باید عارف به زمان خود باشد و زمان را بشناسد و مردم زمان را بشناسد

اکنون بعضی از روایاتی که در این زمینه ‌است را خدمت تان عرض می ‌کنم:

روایت اول:

از پیامبر اسلام (ص) است فرمود: که در حکم داوود پیامبر علیه السلام است که پیامبر ص فرمودند:

عَلَی العَاقِلِ أن یَکوُنَ بَصِیراً بِزَمَانِهِ مُقبِلاً عَلَی شَأنِه حَافِظاً لِلِسَانِه

لازم است بر عاقل که اوضاع و احوال زمان خود را بشناسد و موقعیت خود را درک نماید و زبان را از بیهوده گویی حفظ کند

عاقل باید عارف و آگاه و دانای به زمان خود باشد و به وظیفه خود عمل کند یعنی وظیفه خود را در مقایسه با زبان ‌شناسی که دارد انجام دهد و عارف به زمان باشد و وظیفه خود را با توجه به شناختی که از زمان و مردم زمان دارد تنظیم نماید

ملاحظه می ‌کنید زمان از حیثی که زمان است برای ما قابل برنامه ‌ریزی کردن نیست و ما هستیم و افراد و مردمی که در یک زمان با ما زندگی می ‌کنند

روایت دوم:

از امام صادق علیه السلام که فرمودند:

العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس

شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی ‌آورد

کسی که مقتضیات زمانش را بداند هیچ وقت در اشتباهات و شبهات واقع نمی شود و قرار نمی ‌گیرد و مقتضیات زمان را هم پدران و مادران باید بدانند هم معلمان و مربیان باید به آن توجه کنند و هم در یک نظام اسلامی دولت ‌مردان باید به آن توجه ویژه داشته باشند

عالم به زمان باشد و مقتضیات زمان را بشناسند تا در دام شبهات و اشتباهات رایج مردم قرار نگیرند و مورد هجوم اشتباهات قرار گرفته نشود

این یک اصل کلی است و یکی از مصادیق این اصل کلی که باید عارف به زمان بود عارفبه وضعیت و حالات و افکار و اندیشه ‌های جوانان و نوجوانان است یعنی یکی از مصادیق اش این است اگر کسی عارف به زمان و به مردم شد که یکی از آنان هم نوجوانان و جوانان هستند این را خوب درک کرد و باور کرد این انسان می ‌تواند که استعداد ها را به فعلیت برساند می ‌تواند با هدایتی که نسبت به نوجوانان و جوان انجام می دهد به هشدارهایی که به آنها می ‌دهد آن‌ها را به سمت صحیحی هدایت کند همان طور که اگر نسبت به این امر بی اعتنایی نماید ممکن است جوان و نوجوان از دستش در برود

روایت سوم:

امیرالمومنین حضرت علی (ع) فرمودند:

مَنْ عَرَفَ الایّام لم یُغْفَلْ عن الاستعداد

کسی که اوضاع روزگار خود را می‌شناسد از آمادگی در مقابل مقتضیات آن غفلت نمی ‌ورزد

کسی که روزگار را بشناسد که در اینجا مراد از روزگار مردم روزگار هستند مردمی که در این زمان زندگی می ‌کنند کسی که مردم زمان خودش را بشناسد غفلت از استعداد و آمادگی آنها نیست

می ‌تواند یکی از تفسیر های اسن حدیث این باشد که کسی که مردم شناس باشه و موقعیت ‌های سنی افراد جامعه را و افراد خانواده را بداند این از استعداد و آمادگی که برای پذیرش سخن حق برای نوجوان دارد را از آن غفلت نمی کند از رایزنی ‌ها و شیطنت هایی که به هر حال در فکر او پیدا می شود بایدآنها را از ذهنش بیرون کند

پس تحول خواهی هم غریزه انسان است که از دوران نوجوانی شروع می شود و در دوران جوانی به اوج خود می ‌رسد اما این تحول طلبی و خواستار دگرگونی احتیاج به راهنمایی از سوی مربیان و معلمان و والدین دارد تا این تحول خواهی به مسیر غلطی به وسیله اشتباهی سوق پیدا نکند

یکی دیگر از تمایلاتی که در دوران نوجوانی در جوان و نوجوان به اوج می ‌رسد استقلال ‌طلبی و آزادی خواهی است

فرزند وقتی به سن بلوغ رسید کم ‌کم میرود به سمت یکی دوست می ‌دارد مستقل زندگی کند دوست می ‌دارد از هر جهت آزاد باشد و کسی او را امر و نهی نکند کسی او را مورد عتاب و خطاب تند قرار ندهد و این هم یکی از خصوصیات و تمایلاتی است که در دوران نوجوانی و جوانی پیدا می شود که اگر مورد توجه از سوی والدین قرار نگیرد ممکن است فرزند حالت افراطی به خودش بگیرد و این آزادی خواهی او همه مرزها را و همچنین مرزهای انسانیت را و مرزهای دین را از هم بدرد و از این مرزها بگذرد

این افراطی ‌گری در آزادی و استقلال طلبی او را می ‌کشاند به سمت تقلید کورکورانه از کسی و یا از حزب و گروهی که او را دوست می ‌دارد یعنی روحیه تقلید و پیروی کردن

همانطور که یک خصوصیتی در دوران نوجوانی بروز پیدا می ‌کند و آن روحیه مخالفت با تقلید کردن و پیروی کردن از دیگران است یعنی یک حالت متضادی در روح او پیدا می شود از یک جهت می ‌بینید که در رفتارش گاهی مقلدانه عمل می کند مثلا اگر یک فوتبالیستی را دوست می ‌دارد سعی می کند که اصلاح سر و صورتش را مثل او درست نماید مثل آن شخص راه برود و یا حرکاتش مثل او تنظیم کند یا اگر یک عالم دینی ا دوست می ‌دارد سعی می کند که او را الگوی رفتاری خود قرار دهد یعنی دوست دارد تقلید کند از یک جهت و از جهت دیگر هم شما می ‌بینید با تقلید مخالفت می کند تقلید را یک امر مضمون و ناپسند می داند این دو حقیقت متضاد در وجود او است

عمده این است که به انسان ‌هایی که مربی و معلم هستند او را دعوت کنند به تقلید محققانه ( با تحقیق)

نمیشه گفت من از کسی تقلید نمی ‌کنم بالاخره انسان سرود زندگی اش را و یا رفتارش را از یک کسی الگو می ‌گیرد و ما باید بتوانیم ذهن جوان و نوجوان را توجیه کنیم کهما نمی گوییم شما مقلد کسی یا پیرو کسی نباش باید بگوییم اگر می ‌خواهی در راه رفتن در لباس پوشیدن در حرف زدن مثل شخص دیگه ‌ای شوی و مثل او عمل کنی محققانه این کار را انجام بده یعنی با تحقیق کردن این کار را انجام بده یا اگر بخواهیم بگوییم از کسی فاصله بگیر محققانه فاصله بگیرد

در اسلام ما تقلید وجود دارد اما تقلیدی که پایه اش تحقیق است

ببینید الان شما خدایی نکرده مریض می شوید تحقیق می ‌کنید بررسی می ‌کنید یک دکتر متخصصی را پیدا می کنید وقتی که او را متخصص دیدید او را کاردان دیدید او را لایق دیدید به او رجوع می ‌کنید و نسخه در مان تان را بدون اینکه از او مطالبه کنید و دلیل بخواهید که چرا این نسخه را نوشته ای از او نسخه را می ‌گیرید و این تقلید مقلدانه است یعنی درست است که ما پیروی از نسخه پزشک می ‌کنیم اما محققانه داریم تحقیق می کنیم

تقلیدی که ما در زمان غیبت از مراجع معظم تقلید از همین قبیل است شما تحقیق می ‌کنید بررسی می ‌کنید می ‌بینید یک عالم از دیگران قوی ‌تر است و عالم به معارف و احکام دین از کتاب سنت و دین است و بعد از اینکه از او تحقیق و تفحص کردید او را به عنوان مرجع خودتان انتخاب می ‌کنید

ما در اسلام تقلید کورکورانه نداریم تقلید باید محققانه باشد بر اساس تحقیق و کنکاوی که انسان انجام داده باید تحقیق کند

لذا می ‌بینید که قرآن کریم هم به نوعی در یکآیه ما را از تقلید و بازداشته است هم از ناحیه دیگر ما را به پیروی از دیگران دعوت کرده است

بَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه

بشارت ده به آن بندگان که من به سخن گوش فرا می دهند و از بهترین آن پیروی می کنند

ای رسول ما بشارت بده به آن بندگانی را که سخن ‌ها را و گفته ‌های دیگران را می ‌شنود ولی بهترین آنها را انتخاب می کنند

خب کسی که سخنان زیادی را بشنود و بهترین را انتخاب کنداو چه کسی است کسی است که:

أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبابِ

آنان کسانى هستند که خدا هدایت شان کرده و آنان خردمندانند

کسانی که همه حرف را می ‌شنوند و بهترین ‌ها آن ها را انتخاب می ‌کنند این‌ها مورد هدایت الهی هستند و این‌ها صاحبان خرد برتر هستند

أُولُو الْأَلْبابِ کسانی هستند که عقلشون از عقل سطح افراد جامعه دیگه بالاتر هست اینان صاحبان خرد هستند

انسانی که قدرت تشخیص دارد می ‌تواند هر کتابی را بخواند و هر جزوه و مقاله ای را بخواند و به هر دینی سر زند و بهترین آن ها را انتخاب کند منتهی اگر قدرت تحلیل ندارد باید برای فهم حقیقت از کسانی که در این رشته تخصص دارند کمک بگیرد

روایت چهارم:

امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:

ایّاک ان تّنْصِبَ رَجُلاً دوُنَ الحُجَّهِ فتصدِّقَهُ فی کُلِّ ما قالَ

بپرهیز از اینکه بدون دلیل کسی را برای خودت برگزینی و بدون چون و چرا تمام گفته ‌های او را تصدیق نمایی

از اینکه کسی را الگو و رهبر خود قرار دهی و دنباله روی او باشی بدون اینکه حجت و دلیل داشته باشی و هر چه را که او می گوید قبول کنی

این روش اسلام نیست که انسان چشم بسته و گوش بسته به سخن کسی گوش کند و حرف او را بی چون و چرا بپذیرد بله اگر تحقیق کرد و بررسی کرد دید این انسان شایسته این است که نسخه اخلاقی از او گرفته شود نسخه معرفتی از او گرفته شود مثل اینکه از پزشک متخصص نسخه می ‌گیرد از او هم نسخه بگیرد برای درد های اخلاقی اش و برای بالاآوردن سطح معارف دینی

این مشکل تحقیق کورکورانه کردن که الان هم متاسفانه کم نیستند مردم مخصوصا جوان هایی که به آن مبتلا هستند در زمان انبیا هم بوده است اینجور نبوده که یکی مشکلاتی حالا پیدا شده باشد

یکی از مشکلاتی که انبیا در تبلیغ دین خود با آن مواجه بودند این حرف مشرکان و مخالفان بوده که می گفتند ما این که تو می گویی با آن کار نداریم ما هر چی که پدران ما گفتند اعتقاد داریم ما هر کاری آنها انجام دادند انجام می دهیم

ببینید این بسیار غلط است

پیروی بر آداب و اصرار بر آداب و رسوم و اعتقادات و رفتاری که مبنای عقلی ندارد صرف نظر اینکه پدران ما اینطور بودند ما هم می خواهیم اینطور باشیم

در قرآن کریم در جاهای مختلف از مخالفان انبیا که این نکته نقل شده این مطلب که دو نمونه را عرض می کنم در باب رسالت حضرت ابراهیم (ع) بر اسلام و خداپرستی حقیقی:

حضرت ابراهیم علیه السلام مردم را به خداپرستی دعوت می ‌کرد او می ‌گفت چرا کسی را می ‌خوانید که حرف شما را نمی ‌شنود چرا دنبال سر کسی می ‌روید که نفع و ارزشی برای شما قائل نمی شود

خب بت نمی تواند به شما برساند و نه می ‌تواند نفعی به شما برساند نه حرف شما را می ‌شنود چرا بت می ‌پرستیدحرف آنها این بود:

بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَٰلِکَ یَفْعَلُونَ

ما پدران خود را بر پرستش این بتان یافته ‌ایم و هر چند جماد بی ‌اثری باشند می ‌پرستیم

در افعال هم همینطور این اعتقاد در افعال شان هم اثر کرده بود:

وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ َ

و چون کار زشتی کنند گویند ما پدران خود را بدین کار یافته ‌ایم و خدا ما را به آن امر نموده

کاری خلاف که انجام میدهند وقتی می ‌گفت چرا کار خلاف می ‌کنید می گفتند که پدران ما همین کار می ‌کردند

یعنی استناد به آداب و رسوم پدرانشون و اجدادشون و اینکه این آیه مفهمو اش اینست که تقلید کورکورانه از کسی مضموم هست

خدای متعال روحیه استقلال طلبی و آزادی فطری را در بلوغ به نوجوان و جوان عطا کرده است منتها باید با یک تربیت صحیح او را به سمت درست هدایت نمود

امیدوارم انشاالله خدای متعال دل های همه ما را به نور معارف قرآن و آثار اهل بیت علیهم السلام منور بفرماید و امر و عاقبت ما را ختم به خیر بگرداند پروردگارا به حق محمد و آل محمد همه ما را ببخش و بیامرز اموات گذشتگان را رحمت فرما آنی و کمتر از آن در امر دین و دنیا و آخرت ما را به خودمان وامگذار و روح  بلند امام و شهدا را شاد فرما و در فرج امام عصر علیه السلام تعجیل بفرما رهبر عزیز و معظم انقلاب اسلامی دیگر مراجع و علمای اعلام و خدمتگزاران به اسلام و مسلمین در هر کجا که هستند تاییدشان فرما دعایی که امام عصر علیه السلام در حق صالحان و خوبان دارند شامل حال ما هم قرار بده (اللهی آمین)

اعوذبالله من الشیطان الرجیم / بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر/اِن الانسان لفی خسر/الا الذین آمنو و عملوالصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر

(صدق الله العلی العظیم)

موضوع خطبه دوم:

اشاره مختصر به مناسبت های هفته پیش رو :

( روز نهم دی و شهادت آیت الله مصباح یزدی و سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و تقدیر و تشکر از مردمان شهرستان اشکذر به پاس برگزاری مراسم ایام فاطمیه

بسم الله الرحمن الرحیم
نحمد الله علی آله و نستعینه علی معرفته و نومن به و نتوکل علیه و نصلی و نسلم علی جمیع الانبیاء و المرسلین سیما خاتم الانبیا و اشرف الرسل حبیبنا و نبینا و مولانا اباالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عَلی و فاطمه الحسن و الحسین و عَلی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله
بندگان خدا باز هم خودم و همه شما را به تقوا سفارش می ‌کنم به این که همه از خدا بخواهیم که پروردگار عالم به همه ‌ی ما توفیق دهد عمر خود و زمانی که در این دنیا در اختیارمون هست را قدر بدانیم و از لحظه لحظه ‌ی آن استفاده کنیم و بهره ببریم
مناسبت اول:
امام جمعه محترم اشکذر خطبه دوم را به برخی مناسبت های هفته پیش رو اختصاص داده و در ابتدا عرایض خود فرمودند:
تشکر و قدردانی می کنم از مردم عزیز این شهرستان که در کنار مردم شهرستان های دیگر استان یزد و در حقیقت در کنار دیگر مردمان کشور ولایتمدار ایران اسلامی این توفیق را پیدا کردند را که مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و ایام فاطمیه را همچون سالهای قبل بلکه بهتر و زیباتر اقامه کنند جا دارد که از بانیان مجالس شهادت زهرای مرضیه (س) از هیات مذهب و از سخنرانان و مداحان که مجالس را به فیض اعلا رسانند تشکر و قدردانی شود و انشالله همه ما برکات این مراسمات را از حضرت صدیقه طاهره (س) خواهیم گرفت
البته مناسبت است که ما یادی کنیم از نعمت های که خدا به ما داده است و شکر خدا را به جای آوریم:
الحَمدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أَن هَدانَا اللَّهُ ۖلَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ
ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این همه نعمت ها رهنمون شد و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما به اینها راه نمی ‌یافتیم مسلّماً فرستادگان پروردگارمان حق را آوردند
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی علیهم االسلام تمسک می جویند
خدا را باید حمد و سپاس گفت به خاطر این نعمت ها و این در حقیقت از آن نعمت هایی است که از آن سخن به میان آورد در ذیل آیه ای که خدای متعال می فرماید
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ
و اما نعمت پروردگارت را که مقام نبوت و تقرب کامل به خدا یافتی بر امت است را بازگو کن
امام حسین علیه السلام در پاسخ به این پرسش که معنای آیه بالا چیست ایشان فرمودند:
فی قولِهِ تعالى و أمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فحَدِّثْ أمرَهُ أن یُحَدِّثَ بما أنعَمَ اللّه ُ بهِ علَیهِ فی دِینِهِ
امام حسین علیه السلام  درباره آیه (و اما نعمت پروردگارت را بازگو کن) فرمودند: خداوند او پیامبر صلى الله علیه و آله را فرمود تا نعمت هایى را که در دینش به او عطا فرموده را بازگو کند
اگر مردمی در ایام عاشورا در نیمه شعبان در ایام فاطمیه و غیر اینها شرکت گسترده دارند بهتر است که از انها تشکر شود قدردانی شود بازگو کردن نعمت یک تکلیف است و همه ما واقعا قبل از اینکه سخن از نعمت های خداوند به میان بیاید فورا نعمت های مادی به ذهن مان می آید سلامتی داشتن فرزند داشتن و مال زیاد و…
بدانیم بالاترین نعمتی که خداوند به من و شما ارزانی داشته است پذیرایی ولایت اهل بیت علیهم السلام و داشتن محبت آنها در قلب یکایک ما و شما مومنان است که انشالله خداوند متعال در دلهای ما محبت اهل بیت (ع) را روزافزون کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
مناسبت دوم:
امروز روز نهم دی روز بصیرت و میثاق امت با ولایت است آن حادثه یزرگی که در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاد و مردم ایران اسلامی رقم زدند و با حضور گسترده و کم نظیر خود در مراکز استان ها و شهرستان ها یکی از فتنه های پیچیده دشمن که دنبال براندازی نظام اسلامی بودند را خنثی کردند
ملت بزرگ ایران اسلامی ما در سال ۸۸ فتنه دشمن را که برپاشده بود را با حضور خود خنثی کردند و با هدایت های رهبری و حضور مردم کار دشمن و تلاش دشمن به جایی نرسید و بحمدلله این انقلاب با قدرت توانست راه خودش را ادامه دهد
مردم ندای رهبری را لبیک گفتند گرچه بسیار کسانی از مردم که خواص نامیده می شوند آنگونه که رهبری خواست جواب ندادند اما مردم ایران بعه جای ان خواص هم لبیک گفتند و آنچه رات که مقام معظم رهبری از خواص مطالبه می کردند مردم با حضور گسترده خود دشمنح را شکست دادند
و از این جهت هم این روز را روز بصیرت نام گذاری کرده اند که نشان دهنده هشیاری و بیداری و بصیرت مردم ایران اسلامی است
در قرآن کریم و همینطور در حدیث گاهی کلمه بصر به کار می رود گاهی کلمه بصیر
(بصر به معنای دیدن و آنچه را که با چشم ظاهری اشیا و موجودات را می بینید) (بصیر معانی مختلفی دارد و اینکه پشت صحنه هایی را که هست را ببیند و اینکار یعنی پشت صحنه ها را دیدن و بر آن اساس حوادث روزگار را تجزیه و تحلیل کردن این یک لطفی است که خداوند متعال در حق انسان باید انجام دهد و انسان باید مستعد و دارای آمادگی باشد تا خدای متعال آن را در حقش داشته باشد و دیدن واقعیت هایی که به چشم ظاهر نمی آید )
بسیاری از این فتنه هایی که در این سالهای اخیر در کشور ما اتفاق افتاده است همسن و سال های ما بیشتر یادشان است و جوان ها کمتر یادشان است که همه انسانها در برداشت صحیح و نگاه درست به حقایق یکسان نیستند و نبوده اند حتی کسانی که مدعی سیاست مداری هستند یا عمری را هم در سیاست گذراندند چشم سر داشتند اما چشم دل نداشتند و نتوانستند حوادث پشت پرده ظاهر را ببینند
انسان باید دارای تقوایی باشد تا این نیرو و مقام را به او عنایت فرماید
«وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ
هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن از عهده گناهان و بلا و حوادث سخت عالم را بر او می ‌گشاید
کسی که تقوا داشته باشد در بن بست زندگی قرار نمی گیرد
ا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجعَل لَکُم فُرقانًا
ای کسانی که ایمان آورده ‌اید اگر از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید برای شما وسیله ‌ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمی ‌دهد همان روشن ‌بینی خاصّی که در پرتو آن حق را از باطل خواهید شناخت
وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ ۗوَاللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیمٌ
از خدا بپرهیزید و خداوند به شما تعلیم می ‌دهد خداوند به همه چیز داناست
تقوا سطح علم و معرفت شما را بالا می برد در فرمایشات امام علی (ع) چند علامت و نشانه برای انسان بصیر آمده است درخطبه پنجاه و سوم آمده است:
اول: هرچه را که شنید در باره آن بیاندیشد جوانب کار ها را بسنجد بصیر آن کسی است که هرچه را که شنید درباره اش فکر کند و به شنیده ها بسنده نکند و درباره اش تحقیق نماید
دوم: با دقت به حوادث اتفاق افتاده اطرافش نگاه کند یعنی سطحی نگر نیست کلی نگر است عمق یک جریان و حرکت را می بیند
سوم: از رویداد های تاریخی که قبل از هر جریانی بوده است هم درس و عبرت کافی بگیرد
آن کسانی که در فتنه ۸۸ اشتبه رفتند و بعدا فهمیدند که راه اشتباهی رفتند شایسته نبود در همین سال در دام این فتنه هم دوباره قرار بگیرند و شایسته نبود دوباره در دام موضع گیری های غلط علیه نظام اسلامی شوند
کسی که از تاریخ درس نگیرد و عبرت نگیرد و یک یا دوبار کلاه سرش برود ولی اگر همیشه کلاه بر انسان بگذارند و گولش بزنند خیلی مناسب شئونات اسلامی و ایرانی نیست
به هر حال مردم ایران اسلامی در نهم دی ماه ۱۳۸۸ با حضور گسترده خود توطئه ای را خنثی کردند که حضور گسترده آن نشان از بصیرت و هوشیاری مردم را خواهد داشت و قبل از آن نشانه لطف و عنایت خاص خدای متعال بود که از ناحیه واسطه فیض خود امام عصر (عج) نصیب مردم ایران شد
مناسبت سوم و چهارم:
(روز دوازدهم دی ماه سالروز شهادت استاد عالی مقام علامه مصباح یزدی) است (روز سیزدهم دی سالروز شهادت سپهبد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز) است نثار روح مطهر این شهیدان و همه علمای اسلام و رزمندگان اسلام صلوات مرحمت بفرمایید
گاهی خدای متعال بعضی حوادث را جوری کنار هم قرار می دهد که یک سخنران توانمند بتواند این ها را با هم دیگر تحلیل و بررسی نماید مثلا در میان مناسبت های مذهبی اینکه سالروز ولادت امام حسین (ع) و ولادت حضرت ابالفضل العباس و حضرت زین العابدین (علیهم السلام) در ماه شعبان که در کنار هم قرار گرفته است و خود این کنار هم قرار گرفتن می تواند برای تحلیل آن تاریخ زندگی آن بزرگواران (ع) مهم باشد
اینجا مثلا فرض بفرمایید: شروع انقلاب امام راحل (ره) ۱۵ خرداد بود و رحلت امام (ره) ۱۴ خرداد بود بعضی حوادث اینگونه است و ایتنگونه کنار هم قرار می گیرد تا کمکی کند برای تحلیل درست از آن حوادث اتفاق افتاده
در این سالروز شهادت شهید سلیمانی و رحلت علامه مصباح یزدی (رحمه الله علیهم اجمعین) ما آن حقیقت را که عرض شد را می بینیم بعضی ها در زمان فوت علامه مصباح یزدی گفتند که مصباح یزدی مثل عمار یاسر بود برای امیرالمومنین (ع) و همین طور شهید قاسم سلیمانی مانند مالک اشتر بود برای امیرالمومنین (ع)
این تعبیر تعبیر قشنگی است و واقعا هم درست و بجا است حضرت آیت الله مصباح یزدی نه تنها در این دوران بلکه در چند دهه اخیر که زنده بودند وارد عرصه مبارزه با افکار انحرافی و جریان های انتقادی و امثال این ها شد
در سالهای ۵۴ و ۵۵ که بنده توفیق پیدا کردم که به حضور استاد علامه مصباح یزدی بروم ایشان بین ۴۵ یا ۴۶ سال سن بیشتر داشتند ایشان به عنوان یکی از فضلای برجسته ای شناخته می شدند که در جریان مبارزه با روشنفکری ای که در آن زمان های منتهی به انقلاب اسلامی ایران بود و برخی مردم و روحانیون در حوزه و جاهای دیگر گرفتار انحراف فکری شده بودند ایشان پرچمدار مبارزه با انجراف در حوزه علمیه قم ایشان بودند
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از ایشان به عنوان متفکر و اندیشنمند و فیلسوف مدیر شایسته و کسی که زبان گویا در راه اظهار حق و دارای پای مقاوم و عزم راسخ در راه اسلام و انقلاب یاد کردند
همانطور که رهبر معظم انقلاب در باره شهید سلیمانی به عنوان عالمی که هیچ وقت از جهاد خسته نمی شود و همه زحمت ها را بر خود می خرید یاد کردند
در میان همه سرداران چه سپاه قدس و چه لشکری و کشوری هیچ کس به اندازه این مرد (شهید سلیمانی) به اسلام و جبهه مقاومت خدمت نکرد
سردار سلیمانی را می توان سردار جنگ سرد در مبارزه با دشمنان دانست و همانطور که آیت الله مصباح یزدی را می توان سردمدار و پرچم دار جنگ نرم دانست و قطعا همین طور است
خدای متعال هر دوی این بزرگواران را و همه علمای صدر اسلام تاکنون و حق حیات معنوی بر ما دارند و از دنیا رفته اند را مشمول الطاف و رحمت های خاص خودش قرار بدهد و علما و صالحان و روحانیون معزز را که از نعمت حیات برخوردار هستند را طول عمر با عزتت به آنمها عنایت و مرحمت بفرماید
پروردگارا به حق محمد و آل محمد همه ما را به راه راست هدایت و در راه راست ثابت قدم بدارد پروردگار آن به کمتر از آنی ما را به خودمان واگذار مفرما اموات و درگذشتگان از اهل ایمان را مشمول رحمت خودت قرار بده و روح بلند امام و شهدا را شاد بفرما و رهبر عزیز انقلاب حفظ فرما و در فرج امام عصر (ع) تعجیل بفرما فتنه دشمنان را و توطئه آنان را به خودشان برگردان

اعوذبالله من الشیطان الرجیم / بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هوالله اَحد/الله الصَمد/لم یلد و لم یولد/و لم یکن له کفوا اَحد
صدق الله العلی العظیم
والسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته

منبع :کانال منادیان نماز جمعه شهرستان اشکذر و با تشکر از آقای فرزان احمدی

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا