معارف

معرفی حمزه بن عبدالمطلب علیه السلام

پانزدهم شوّال سال سوم هجری قمری شهادت سردار بزرگ، مجاهد مخلص و شجاع اسلام، عموی حضرت رسول اکرم(صلّ الله علیه و آله) حضرت حمزه علیه السلام

حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) در راس شهدای بنی هاشم است و در چند جای تاریخ، بعد از شهادت ایشان، نام او توسط حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در مواقع حساس و سرنوشت ساز، یاد شده است.

حضرت رسول اکرم(ص) 
در جنگ احد هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) متوجه شهادت عمویش حضرت حمزه(ع) شد، بلافاصله بالای جنازه ی ایشان حاضر شد، در حالی که به شدّت اشک می‌ریخت.
ابن‌ مسعود می‌ گوید :
پیامبر اکرم(ص) بدن حمزه(ع) را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفت و با صدای بلند گریه کرد، تا حالت بیهوشی به ایشان دست داد، و آنگاه خطاب به جسد عمویش فرمود :
《یَا حَمْزَهُ! یَا عَمَّ رَسُولِ اللهِ(ص)! یَا اَسَدَ اللهِ وَ اَسَدَ رَسُولِهِ! یَا فَاعِلَ الْخَیْراتِ! یَا کَاشِفَ الْکُرُباتِ! یَا ذابُّ یَا مَانعَ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللهِ(ص)》
ای حمزه! ای عموی پیامبر خدا! ای شیر خدا و ای شیر رسول خدا! ای انجام دهنده کارهای خیر! ای برطرف کننده سختیها! و ای دفاع کننده و دور کننده دشمن از برابر رسول خدا!(۱)

امام علی(علیه السلام)
حضرت امیرالمومنین(ع) در هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود :
《وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَهَ لِیَ الیَومَ!》
ای حمزه! آه که امروز حمزه ای برای من نیست!(۲)
بعدها حضرت(ع)، هنگام خلافت خویش در خطبه ای فرمودند :
《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَهَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو کانا شَاهِدَیهِما لاتَبَقا نَفسَیهِمَا! أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَ أَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ!》
آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به مقام خلافت که رسیدند، نمى رسیدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از میان بیرون نمى بردند و خود را به هلاکت مى انداختند.
اما حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته!(۳)

حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر سر مزار حمزه(ع) که خود قبر او را سنگ چینی کرده بود، گریه می کرد و او را فرا می خواند.
در تاریخ آمده است :
《تَأْتِی قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ.. فَتَقُولُ هَاهُنَا کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) وَ هَاهُنَا کَانَ اَلْمُشْرِکُونَ》
حضرت فاطمه(س) به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۴)

امام حسین(علیه السلام) 
امام حسین(ع) در روز عاشورا در فرازی از خطبه خود، خطاب به سپاهِ دشمن می فرماید :
《أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی..أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِی فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا؟》
ای مردم به گفتارم گوش دهید.
ای مردم! بگوئید من چه کسی هستم؟
سپس فرمود :
《أَ لَسْتُ ابْنَ بِنْتِ نَبِیکمْ وَ ابْنَ وَصِیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ؟ أَ وَ لَیسَ حَمْزَهُ سَیدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّی؟》
آیا من فرزند دختر پیامبر خدا(ص) نیستم؟
آیا من فرزند وصی و پسرعموی پیامبر(ص) شما نیستم؟
آیا حمزه ی سیدالشهدا(ع) عموی من نیست؟(۵)

حضرت زینب(سلام الله علیها)
در روز عاشورا، بعد از شهادت امام حسین(ع)، مرکب ایشان به سمت خیمه ها رفت، وقتی اهل خیام این حالت را دیدند، در این هنگام، حضرت زینب کبری(س) و در برخی نقلها حضرت اُم کلثوم(س) دست بر سر گذاشت، درحالی که با صدای بلند فریاد می زد و مى گفت :
《وامُحَمَّداه! واجَدّاه! و انبِیّاه! وا اَبَاالْقاسِماه! وا عَلِیّاه! وا جَعْفَراه! وا حَمْزَتاه! وا حَسَناه!
هذا حُسَیْنٌ(ع) بِالْعَراء، صَریحٌ بِکَرْبَلا، مَحزُوزُ الرَّاْسِ مِنَ الْقَفاء، مَسْلوبُ الْعِمامَهِ وَالرِدَاءِ》
این حسین(ع) توست که عریان روی زمین افتاده و سر در بدن و عمامه و رداء به تن ندارد!(۶)

امام سجاد(علیه السلام)
امام سجاد(ع) در فرازی از خطبه که در مسجد شام ایراد فرمود، خطاب به مردم شام فرمود :
《أَیُّهَا النَّاسُ!.. فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِیَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّیقُ وَ مِنَّا الطَّیَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّهِ》
اى مردم! خداوند ما را بر دیگران برترى داد به خاطر اینکه حضرت رسول اکرم(ص) از ماست.
امام علی(ع) صدیق از ماست.
جعفر طیار از ماست.
حمزه سیدالشهداء شیر خدا و شیر رسول خدا(ص) از ماست.
و امام حسن(ع) و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اکرم(ص) از ماست.(۷)

امام سجاد(ع) در طی روایتی می فرماید :
《مَا مِنْ یَوْمٍ اَشَدُّ عَلی رَسولِ اللهِ(ص) مِنْ یَوْمٍ اُحُدٍ قُتِلَ فِیهِ عَمُّهُ حَمْزَهٍ بْنِ عَبدالمطلَبٍ اَسَدُ اللهِ وَ اَسَدُ رَسُولِهِ(ص)!》
سخت ترین روزی که بر رسول خدا(ص) گذشت روز غزوه احد بود که در آن عمویش حمزه بن عبدالمطلب که شیر خدا و شیر پیامبرش بود کشته شد.(۸)
اما در مورد نحوه شهادت حضرت حمزه(ع) آمده است که؛
از ابن عباس نقل شده است که وقتی در جنگ احد حضرت حمزه سیدالشهداء شهید شد، وحشی (قاتل حمزه) از طرف هند (مادر معاویه) اجیر شد که حمزه را بعد از کشتن، مُثله کند.
و او نیز سینه حمزه را شکافت.
بعد از پایان جنگ، صفیه (خواهر حمزه و مادر زبیر) آمد که وضع جنازه برادر خود را ببیند اما خبر نداشت که برادرش را بعد از شهادت، مثله کرده‏ اند.
صفیه به امام على(ع) و زبیر (پسر صفیه) برخورد کرد.
امام على(ع) به زبیر فرمود :
《اُذْکُرْ لِأُمِّکَ!》
مادرت را دریاب! (به او تذکر و دلدارى بده!)
و چون این کار قدری سخت بود، زبیر از آن سرباز زد و متقابلا به امام علی(ع) عرضه داشت :
《لَا بَلْ اذْکُرْ أَنْتَ لِعَمَّتِکَ!》
نه! شما به‏ عمّه‏ تان تذکر و دلدارى دهید.
صفیه تا به علی(ع) و زبیر رسید پرسید :
《مَا فَعَلَ حَمْزَهُ؟ فَأَرَیَاهَا أَنَّهُمَا لَا یَدْرِیَانِ!》
حمزه را چه شده است؟ پس صفیه از حال آن دو گمان کرد که آنان خبری ندارند.
پس نزد حضرت رسول اکرم(ص) آمد.
حضرت(ص) تا عمه خود را دید، فرمود :
《إِنِّی أَخَافُ عَلَى عَقْلِهَا》
من مى‏ ترسم بر عقل صفیه، از شدت ناراحتى بر حمزه، صدمه‏ اى بر او وارد شود.
در این هنگام؛
《فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَى صَدْرِهَا فَدَعَا لَهَا فَاسْتَرْجَعَتْ وَ بَکَت‏》
حضرت(ص) دست مبارک خود را بر روی سینه ی صفیه گذاشت و براى او دعا فرمود و صفیه نیز گفت :
(إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏) و سپس گریه کرد.(۹)
رسول اکرم(ص) هنگام بازگشت به مدینه، وقتی شاهد گریه انصار بر کشتگان خود شد، فرمود :
《لَکِنَّ حَمْزَهَ لَا بَوَاکِیَ لَهُ الْیَوْمَ بِالْمَدِینَهِ》
اما امروز در مدینه برای (عمویم) حمزه(ع) گریه کننده ای نیست.
سعد بن معاذ این سخن را شنید و زنان را بر در خانه رسول خدا(ص) آورد و آنان بر حمزه(ع) گریستند.(۱۰)

 

مقبره حضرت حمزه علیه السلام در منطقه أحد، قبل از تخریب توسط وهابیت

مقبره حضرت حمزه علیه السلام در منطقه أحد بعد از تخریب توسط وهابیت

منابع :
۱)ذخائر العقبی محب الدین طبری، ص۱۸۱
۲)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۱، ص۶۵
۳)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰
۴)الکافی شیخ کلینی، ج۴، ص۵۶۱
۵)الارشاد شیخ مفید، ج‌۲، ص۹۸
۶)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷
۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۹
۸)امالی شیخ صدوق، ص۴۶۲
۹)مسکّن الفؤاد شهید ثانی، ص۷۱
۱۰)دلائل النبوه ابوبکر بیهقی، ج۳، ص۳۰۰
@TarikhEslam

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا