اولین تذکر برای خواندن داستان این است که: داستان را سریع بخوانید و خود را در آن غرق کنید. کمال مطلوب آن است که داستان را در یک نشست بخوانید، گرچه این کار برای افراد پر مشغله به خصوص اگر داستان طویل باشد امکان‌پذیر نیست، با وجود این باید تلاش کنید که مدتی را که صرف خواندن یک داستان خوب می‌کنید، حتی المقدور کوتاه سازید و از این طریق به کمال مطلوب نزدیک شوید. در غیر این‌صورت وقایع داستان را فراموش می‌کنید. وحدت موضوع طرح داستان را از یاد می‌برید و سردرگم می‌شوید.
بعضی خوانندگان وقتی که از داستانی خوششان بیاید، دوست دارند آن را آهسته بخوانند و با تأنی از آن بگذرند و تا جایی که ممکن است خواندن آن را طولانی کنند. در این صورت این خوانندگان احتمالا کتاب را برای آن نمی‌خوانند تا احساسات ناخودآگاهشان را در مورد وقایع و شخصیت‌ها سیراب کنند.
بگذارید که شخصیت‌های کتاب در فکر و روح شما رسوخ کنند. اگر حوادث داستان را باور ندارید، موقتا این تردید را مسکوت بگذارید. قبل ازاینکه بفهمید چرا شخصیتی کاری را انجام داده است اورا نکوهش نکنید. تا جایی که ممکن است سعی کنید در دنیای او زندگی کنید نه دنیای خودتان، در دنیای اوست که بسیاری از اعمال قابل فهم می‌شود. تا مطمئن نشده‌اید که تا حد امکان کوشیده‌اید که در دنیای او زندگی کنید راجع به آن داوری نکنید.
دنبال کردن این قاعده آن امکان را به وجود می‌آورد که به سوال اول که باید در مورد هر کتابی مطرح شود، پاسخ دهید:« بطور کلی کتاب راجع به چیست؟» به وحدت موضوع کتاب نمی‌توانید پی ببرید مگر آنکه کتاب را بسرعت بخوانید. به‌علاوه جزییات آن‌را نخواهید فهمید مگر آنکه بطور جدی بخوانید.
چگونه کتاب بخوانیم تالیف مارتیمر‌جی‌آدلر،چارلز‌لینکلن‌ون‌دورن
