نکته سنجی نوشته بود نکته قابل تاملی در کتاب « الفتوح» وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در جلد سوم که به شرح حوادث ورود کاروان کربلا به شام است از لحظهای سخن گفته میشود که یزیدبن معاویه، مردم شام و اسرای کربلا در مسجد حاضر شدهاند خطیب مسجد به امر یزید خطبه در مدح خاندان معاویه و ذم مخالفانی که بر امیرالمومنین خروج کردهاند(!) میخواند.
علیبن حسین در میانه سخن خطیب بر او فریاد میزند و سخنان افشاگرانهای را بیان میکند که کموبیش شنیدهاید اما نکته کمتر مورد توجه قرار گرفته این جمله او به یزید است:
آیا اجازه میدهی من هم از فراز « این چوبها» با مردم سخن بگویم؟!
من نمیدانم استفاده از « چوبها» به جای« منبر» آیا در کتابهای دیگر هم آمده است یا نه اما تعبیر بسیار ظریفی است. کربلا عرصه مطالبهگری و رودرو شدن با بیعدالتی است بنابراین اولین گام بازتعریف واژههای تحریف شده است.
یکی از این واژهها « منبر» است. منبر از « نبر» به معنی عالی و بلند است، جایی که قرار است از طریق آن به آگاهی و تعالی جامعه افزوده شود اما منبری که کسی چون علی بن حسین برای ایراد سخن بر آن نیازمند اجازه است و محلی برای وارونه جلوه دادن حقیقت و تقدیس قدرت خودکامهای چون یزید، نسبتی با بلندی ندارد که برای تذلیل شعور مردم است و حقیقتن همان است که علیبن حسین گفت:« چوبها» و حق طلبی و عدالتخواهی اینگونه با بازتعریف واژهها آغاز میشود:
آیا اجازه میدهی من هم از فراز « این چوبها» با مردم سخن بگویم؟!
به حقیقت که بهترین تعبیر برای تریبون یا منبری که از آن برای افزودن بر جهل مردمان یا تثبیت بیعدالتی استفاده شود، همان « چوب» هاست.