تاریخ شفاهی اشکذردانشنامه اشکذر

داستان ورود تکنولوژی به اشکذر از زبان ملاعباس حیدری

یک موتور برق آوردند که گازوئیل مصرف می کرد آقا جلال علوی آورده بود روبروی خانه اشان کنار خانه ی محمود آقا علوی جایی برایش درست کرده بودند به تعدادی از خانه ها برق داده بودند، در توده به سه چهار خانه سیم کشیده بودند و برای هر کدام یک لامپ گذاشته بودند نورش زیاد نبود*  اول دست کس دیگری بود و بعد هم دست میرزا محمد کلانتری و طولی نکشید که برق منطقه ای آمد، همه امتیازش را خریدند. قیمت آن ۱۱۵ تومان بود وقتی برق منطقه ای آمد، محمد علی کلانتری که در باغستان در خیابان امام خمینی مغازه ی بزرگی درست کرده بود، پنکه ی دستی آورد و کم کم مردم پنکه ی دستی خریدند و بعضی ها هم پنکه ی سقفی می خریدند و بعد از پنکه یخچال آوردند و آب هم لوله کشی شد قبل از اینکه آب لوله کشی شود و یخچال پیدا شود، ما می رفتیم از آب انبار آب سرد می آوردیم، آب انبار را هم علی نقی خان ساخته بود همان کسی که قنات اشکذر را احداث کرده بود و حمام هم ساخته بود ما برای اینکه آب خنک بخوریم کوزه ها را آب می کردیم می گذاشتیم توی زیر زمین. آب کوزه خیلی خنک می شد. آب قنات هم آخرهای شب یا صبح زود تمیز بود.  ولی این یخچال با آب لوله کشی عجب نعمتی بود. اولین یخچالی که وارد محله ی ما شد حاجی حسین علی خریده بود. هنوز هیچ کس یخچال نداشت. زن حاجی حسین علی می گفت یخچال به اندازه ی یک باغ می ارزد. بعد چند نفر از تهران رادیو که به آن جعبه ی آواز می گفتند آوردند. گرامافون هم آورده بودند. اجاق گاز و کپسول گاز هم آوردند و مردم کم کم همه خریدند بعد هم تلوزیون. ولی تلوزیون تا قبل از پیروزی انقلاب عمومی نشد و به خاطر مشکلات و مسائل دینی و شرعی که داشت و روحانیت مخالفت می کردند فقط چند نفر داشتند. بانک صادرات تلفن درمانگاه، بهداشت و دکتر هم کم کم پیدا شد.

…………………………………………………………………………………………………………………………………….

* نقل شده یک نفر اشکذری به شوخی می گفته  برای این که ببینیم لامپ روشن است یا نه باید کبریت روشن کنیم!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا