امان از این نفت، فغان از این مسوولان
ترامپ برای فلج کردن ایران دست به روی نفت گذاشته است. او میگوید میخواهد فروش نفت ایران را به صفر برساند. عربستان و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هم دَم به دَم آمریکا دادهاند و خیال ترامپ را راحت کردهاند که با بشکههای نفتی خود بازار جهان را اشباع میکنند.
همیشه وقتی پای تحریم در میان بوده است، مخالفان ایران به سراغ نفت رفتهاند و این یعنی نفت در کنار تمام درآمدهایی که برای داشته، مهمترین پاشنه آشیل ایران نیز بوده است.
مشخص نیست چرا در تمام این سالها با اینکه مسوولان ما میدانستند که نفت مهمترین منبع درآمدی آنهاست و مهمترین سیبل مخالفان جمهوری اسلامی، کاری برای استقلال از این طلای سیاه نکردهاند.
حالا که بحث فوتبال در کشور و جهان حسابی داغ است خوب است برای درک بهتر این معنا مثالی از فوتبال بزنیم. معمولا در تیمهای فوتبال،مربیها وقتی با نقطه ضعیفی در تیم خود روبرو هستند سعی میکنند با تعویض نفرات یا تعویض تاکتیک خود، ضعف به وجود آمده را بپوشانند. کمتر پیش میآید یک مربی نقطه ضعف را بداند اما کاری برای رفع آن انجام ندهد.
مشخص نیست چرا در تمام این سالها تمام کسانی که ردای ریاست جمهوری را به تن کردهاند یا به کرسیهای قرمز و سبز پارلمان تکیه زدهاند و یا عضو هیات دولت بودهاند؛ فکری برای نفت نکردهاند. مگر میشود کشوری بداند دشمن برای زدنش از چه روشی استفاده میکند و بعد کاری نکند.
بسیاری بر این باور هستند که آمریکا سرزمین فرصتهاست اما میخواهم بگویم ایران نیز سرزمینی پر از فرصتهای بزرگ و کوچک است که تنها و تنها باید از آن استفاده کرد.
یک نمونه کوچک آن گردشگری است. نقطه نقطه ایران برای گردشگران خارجی جذاب است. تمام سبکهای مختلف زندگی در جهان میتوانند از حضور در ایران لذت ببرند. از عربهای همسایه بگیرید تا مردمان قلب اروپا.
گردشگری برخلاف نفت که کشور را تن پرور میکند، پر از خلاقیت، ایده و کار است. شاید با گردشگری کمتر نگران اشتغال جوانان بودیم.
از همه کسانی که در این کشور مسوولیت داشتهاند باید سوال کرد چرا فکری به حال نفت نکردهاید؟ چرا با اینکه میدانستید تحریم نفت برای کشور خسارتهای فراوانی دارد، سعی نکردید درآمدهایی غیرنفتی را جایگزین آن کنید؟
همه اینها نشان میدهد مشکل بزرگ کشور سوءمدیریت است. مدیرانی که دل به دل نفت دادهاند و فکری به حال کشور و آینده نکردهاند. درست مانند کاری که با آب کردهاند.
گویا جنابان مسوول بیش از هر فرد دیگری، این بیت معروف نظامی «چنان به که امشب تماشا کنیم/ چو فردا رسد کار فردا کنیم» را در دستور کار تصمیمات خود برای کشور قرار دادهاند.
کاش صاحبان کرسی قدرت در این سالها فکری به حال نفت میکردند تا امروز مردی مو بور در ینگه دنیا از آن به عنوان اسلحهای علیه ایران استفاده نکند.
عصر ایران؛ مصطفی داننده