سفر سنگ// آسیاب اشکذر
آسیاب اشکذر روی قنات همت آباد ساخته شده بود. بعضی می گویند آن را علی قلی خان پسر عبدالرضا خان یزدی حاکم یزد در عهد فتح علی شاه ساخته است بعضی هم بر اساس سبک معماری آن می گویند در قرن هشتم ساخته شده است. یک دالان شیب دار به عرض تقریبا ۴ متر و طول نزدیک به ۶۰ متر داشت که به داخل آسیاب راه داشت و برای ورود به آسیاب از این راهروی دراز و بزرگ می گذشتند آب همت آباد بالای آسیاب می رفت داخل تنوره که ارتفاع آن حدود ۱۲ متر بود و در پایین از سوراخ کوچکی بیرون میزد و با فشار زیادی که داشت پره های چوبی که به سنگ زیرین آسیاب متصل بود می چرخاند و از زیر سنگ آسیاب به جویی می ریخت که به همت آباد می رفت. سنگ آسیاب بعد از اینکه مدتی کار می کرد کند می شد و آسیابان بایستی آن را با تیشه های مخصوصی که داشت و خیلی نوک تیز بود آن سنگ را که صیقلی شده بود دوباره به صورت زبر و زمخت در آورد. روزهای اولی که سنگ آسیاب تیز شده بود مقداری سنگ ریزه با آرد مخلوط می شد به همین خاطر بعد از اینکه سنگ آسیاب تیز شده بود در حالی که عده ی زیادی در نوبت بودند کسی جلو نمی آمد و در نهایت یا کسی که خیلی عجله داشت و آدم ضعیفی بود گندم یا جو را خرد می کرد و یا اینکه آسیابان مجبور می شد مقداری جو ترش که برای دام بود خرد کند. اما حکایت سنگ آسیاب ، هر وقت که سنگ آسیاب خیلی نازک می شد که دیگر نمی شد آن را تیز کنند یا خود به خود می شکست یا اگر می خواستند تیز کنند شکسته می شد، دردسر بزرگی درست می شد و تعطیل شدن آسیاب برای مردم اشکذر و ۱۷ روستای اطراف که بایستی گندم یا جو را در این آسیاب خرد کنند مصیبت بزرگی بود. و اگر این تعطیلی آسیاب ۳، ۴ روز طول می کشید مردم بایستی گرسنگی بخورند.
سنگ آسیاب را از روستای ارنان از توابع شهرستان تفت که نزدیک ده شیر است می آوردند. سنگ آن جا برای آسیاب مناسب بود و فاصله ی آن جا تا اشکذر ۲۵ فرسخ (۱۴۰ کیلومتر بود) و آن هم با جاده های کوهستانی و صعب العبور و آن روز که وسیله های حمل و نقل امروزی نبود. سنگ آسیاب که قطر آن حدود ۱ متر و ضخامت آن حداقل ۲۰ سانتی متر بود بایستی به اشکذر حمل می شد. و برنامه ی آن به این صورت بود که یک چوب به طول ۴ یا ۵ متر با قطر تقریبا ۱۰ سانتی متر را از سوراخ وسط سنگ عبور می دادند و چند نفر دو طرف چوب را می گرفتند و آهسته آهسته سنگ را به حالت چرخشی پیش می بردند. دو نفر دو طرف چوب را می گرفتند و یک نفر هم جلوتر حرکت می کرد و به آن ها فرمان می داد. و چوب به صورت یک تایر کامیون به صورت ایستاده پیش می رفت. گذراندن این سنگ از مسیر ها و راه های پر فراز و نشیب کار بسیار دشواری بود البته از خوش بختی ها این بود که راه ارنان به اشکذر در بیشتر جاها شیب پایین داشت و این امر کمی کار آورندگان سنگ را راحت تر می کرد. سربالایی خیلی کم بود اما در جاهایی که شیب تند بود کنترل سنگ سخت تر و دشوار تر می شد به هر صورت که بود سنگ آسیاب را با این مشکلات زیاد به اشکذر می رساندند و مردم در انتظار بودند که هر چه زودتر این سنگ به آسیاب برسد. سنگ در مسیر خود از فراشاه بعد هم از تفت و بعد زین آباد و خلیل آباد عبور می کرد تا بالاخره به اشکذر می رسید. رسیدن سنگ به اشکذر موجب خوشحالی مردم بود با ورود این سنگ به اشکذر عده ی زیادی از مردم آن را مشایعت می کردند و همراه آن به سمت آسیاب می آمدند و اگر کاری از دستشان بر می آمد کمک می کردند تا اینکه بلاخره سنگ جدید در محل خودش قرار می گرفت البته عبور دادن این سنگ از راه رو ورودی آسیاب با توجه به شیب تند و عرض کمی که داشت دشواری هایی داشت. سنگ جدید، سنگ زیرین آسیاب می شد و سنگ زیرین قبلی که سائیده شده بود به عنوان سنگ روئین استفاده می کردند. این آسیاب خودش مرکز خیلی مهمی بود و مهم ترین جای اشکذر بود.
• از مرحوم ملا عباس حیدری